جام جم سرا: افسردگی یکی از رایجترین بیماریهای روانی است که باعث مراجعه به روانپزشکان، روانشناسان و سایر متخصصان بهداشت روان میگردد.
در هر لحظه از زمان حداقل ١٥ تا ٢٠ درصد افراد بزرگسال جامعه ممکن است عوارض و نشانههای افسردگی شدید را از خود نشان بدهند و میلیونها نفر در هر لحظه در جهان تحت درمان افسردگی قرار میگیرند.
افسردگی چیست ؟
در زبان روزمره برای توصیف افسردگی از احساسات غمگینی، ناکامی، ناامیدی و شاید هم رخوت و بیحالی استفاده میشود. معمولاً مردم تصور میکنند که افراد افسرده تنپرور ، خودخواه و یا اهل تمارضند و سعی میکنند آنها را با عباراتی همچون «سعی کن خودت را جمعوجور کنی» نصیحت نمایند.
در طول زندگی همه ما دورههای کوتاه و بلند احساس داشتن غم، عدم خوشحالی و یا نظایر آن خصوصاً در هنگام از دست دادن همسر و یا نزدیکان، هنگام کار و یا از دست دادن کار را تجربه میکنیم و همه ما قادر به مقابله با این حوادث هستیم.
احساس افسردگی معمولاً به عنوان «اندوه» و «سوگ» یا «داغدیدگی» شناخته میشوند. یعنی در موقعیتهایی که انتظار میرود شادیبخش باشد به احساس اندوه ختم میشود مثلاً در هوای بارانی، پس از تولد فرزند، پس از نقلمکان به یک منزل جدید، منازعه ای که در مصاحبت با دوست و یا همسر بهوجود میآید. اما این احساس اندوه بهسرعت با از بین رفتن موقعیت برطرف میگردد. همچنین پس از از دست دادن یکی از نزدیکان، پایان یافتن یک رابطه مهم، معمولاً افراد چیزی را تجربه میکنند که سوگ نامیده میشود.
افسردگی در واقع یک اختلال در مغز است. مدارهای عصبی که مسؤول تنظیم افکار، خُلق، فکر کردن، خوابیدن، اشتها و رفتار هستند از حالت طبیعی خارج شده و ارتباطات صحیح بین این مناطق مختل میشود |
ویژگیها و نشانههای سوگ با افسردگی مشابه میباشد. این دو پدیده کاملاً طبیعی بوده و حتی فقدان آنها در هر فردی ممکن است در درازمدت برای فرد مضر باشد. در هر دو مورد پس از طی فرآیند مربوطه فرد به زندگی عادی خود بر میگردد. ولی در عدهای از ما این احساس داشتن غم برای زمان بیشتری ادامه پیدا کرده و احتیاج به مراقبتهای ویژه بهداشتی ضرورت مییابد.
افسردگی کلینیکی در صورت ادامه داشتن میتواند منجر به بروز فعالیتهای خطرناک اجتماعی مثل دست زدن به خودکشی و یا نظایر آن شود و این در واقع اقدامات فوری پزشکی و بهداشتی را طلب میکند.
اختلالات مربوط به افسردگی، میلیونها نفر را در سال مبتلا میکند. این عده هزینه بسیار سنگینی را بر خود، خانواده، جامعه و سیستم بهداشتی کشورشان تحمیل میکنند.
شواهد بهدست آمده از علم عصبشناسی و ژنتیک و تحقیقات کلینیکی نشان میدهد که افسردگی در واقع یک اختلال در مغز میباشد. تکنیکهای تصویربرداری مدرن از مغز روشن ساخته است که در افسردگی مدارهای عصبی که مسؤول تنظیم افکار، خُلق، فکر کردن، خوابیدن، اشتها و رفتار هستند از حالت طبیعی خارج شده و ارتباطات صحیحی بین این مناطق وجود ندارد. از همین شواهد بدست آمده در بهدست آوردن داروهای مناسب استفاده شایانی میشود.
علائم و نشانه های افسردگی
دو ویژگی اختصاصی افسردگی که برای تشخیص افسردگی حتماً یکی از آنها باید وجود داشته باشد، یکی خلق ناشاد (غم، اندوه، ناراحتی یا نگرانی) و دیگری فقدان علاقه و لذت تقریباً در همه فعالیتهای عادی و سرگرمیهای فرد میباشد. هر دو این علائم باید در اکثر مواقع روز وجود داشته باشند.
سایر نشانههای افسردگی شامل از دست دادن توجه و سرخوشی در فعالیتهای روزانه، اختلال و تغییر عمده در اشتها و وزن بدن، اختلال در خواب بهصورت کمخوابی یا پرخوابی، اختلال در تفکر و تمرکز فکر، وجود اضطراب و کندی حرکات، احساس بی ارزشی و یا احساس گناه، فقدان نیرو یا فقدان انرژی و خستگی، افکار تکرارشونده، مرگ و یا خودکشی میباشند.
دانشمندان ارتباط نزدیکی بین خودکشی و افسردگی ذکر میکنند بهطوری که دوسوم بیماران افسرده به خودکشی فکر میکنند و ١٠ تا ١٥ درصد آنها به زندگی خود خاتمه میدهند.
اگر یک بیمار ۵ مورد از علائم بالا را بهمدت ۲ هفته مداوم داشته باشد به اختلال افسردگی شدید (عمده) مبتلا میباشد. مطالعات اخیر در ایالات متحده آمریکا نشان میدهد که افسردگی سردسته علتهای ناتوانی در انسان بهشمار میرود. چنین مطالعات آماری در بقیه کشورها نیز موجود میباشد.
افسردگی در گروههای مختلف
افسردگی در دانشجویان
دانشجویان از هوشمندترین و مستعدترین اقشار هر جامعه بوده و آینده سازان هر کشور هستند. از این رو توجه به سلامت روانی آنان از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا دانشجو هنگامی میتواند آفرینشگر، فعال و سازنده باشد که شاداب، امیدوار و متعهد باشد.
افسردگی یکی از شایعترین اختلالات روانی است که با علائم کاهش انرژی و علاقه، احساس گناه، اشکال در تمرکز، بی اشتهایی و افکار مرگ و خودکشی در شخص همراه است. از علائم شاخص افسردگی کاهش انرژی، بی حوصلگی و عدم تمرکز می باشد، که در افرادی که دارای فعالیتهای فکری هستند بخصوص دانشجویان منجر به بروز اختلال در امور تحصیلی و شغلی، اشکال در تکمیل تکالیف، و کاهش انگیزه برای انجام طرحهای تازه می گردد.
میزان افسردگی دانشجویان میتواند به عنوان شاخص اساسی سلامت روانی آنان به شمار آید، بنابراین دانشجوی مبتلا به اختلال افسردگی ممکن است علاقه به امور درسی و آموزشی را از دست بدهد و احساس پوچی و بی ارزشی و بی اهمیتی به وی دست دهد. لذا در چنین شرایطی نمی توان تلاش ذهنی هدفمند و جهتدار و در عین حال خلاق را از آنها انتظار داشت. همچنین به معیارهای این گروه سنی یعنی توانمندی، سلامتی، هوش، جذابیت و ... بی علاقه شده و احساس ناتوانی می کنند.
از طرف دیگر در توانایی تحلیل که لازمه فعالیتهای آموزشی است دچار ضعف عمده می گردند، که منجر به نارضایتی از خود در جوان دانشجو گشته و باعث شدت بیماری می گردد.
کاهش اعتماد به نفس، بیتفاوتی، سطح پایین انرژی، گوشهگیری اجتماعی، آشفتگیهای خوردن و خوابیدن، دیدگاه بدبینانه آشکار در مورد آینده و اعتقاد و اقدام به خودکشی از دیگر علائم و نشانههای افسردگی در نوجوانان است |
مطالعات زیادی در مورد شیوع افسردگی در دانشجویان صورت گرفته است. در اینجا به نتایج بعضی از مطالعات انجام شده در ایران اشاره میشود که بر اساس یافته های یکی از این مطالعات، حدود ٣/٢١ دانشجویان مورد مطالعه مبتلا به افسردگی خفیف تا متوسط بوده اند. این میزان در بین دانشجویان دختر ٢/٢٢ درصد و دانشجویان پسر ٤/١٧ درصد گزارش شده است (کوشان و واحدیان، ١٣٧٣). این مطالعه هم چنین نشان داده است که در بین دانشجویان مجرد (١/٢٢ درصد) افسردگی بیشتری نسبت به دانشجویان متاهل (٢/١٩ درصد) وجود داشته است.
همچنین احمدی (١٣٧١)، در مطالعه خود بر روی دانشجویان علوم پزشکی اهواز نتیجه گرفت که ٥٢ درصد دانشجویان زن و ٣٨ درصد دانشجویان مرد دچار افسردگی خفیف تا شدید هستند. در این مطالعه میانگین افسردگی دانشجویان مجرد ٤٢/١٠ درصد و دانشجویان متاهل ٩٧/٧ درصد گزارش شده است. یافتههای این مطالعه همچنین نشان میدهد که ١١ درصد دانشجویان مرد و ٢٠ درصد دانشجویان زن نسبت به آینده ناامید بودند. علاوه بر آن ٨ درصد دانشجویان مرد و ٧ درصد دانشجویان زن دارای افکار خودکشی بودند.
شایعترین مشکلاتی که در این مطالعه توسط خود دانشجویان نیز مطرح شده است به دلیل حجم زیاد دروس پزشکی، فعالیتهای زیاد در بخشهای بالینی، وجود دروس غیر ضروری، طولانی بودن دوره تحصیل پزشکی، کافی نبودن امکانات رفاهی، کم بودن مدت زمان استراحت، کشیکهای زیاد و انتظارات بیش از حد برخی از کادر پزشکی از دانشجویان است.
نتایج مطالعه کوشان و واحدیان نشان داده است که در دانشجویانی که از رشته تحصیلی خود رضایت نداشته و بی علاقه بودند (٥/٤٥ درصد)، و کسانیکه حداقل از یک واحد درسی نمره قبولی نیاورده اند، افرادی که بحرانهای عمده ای در زندگی داشتند، دانشجویانی که مایلند اوقات فراغت خود را به تنهائی بگذرانند، و مشکل خانوادگی، جسمانی و یا روانی دارند و یا سابقه بیماری اعصاب در خانواده آنها وجود دارد، میزان افسردگی بیشتری نسبت به سایر دانشجویان وجود دارد. اما دانشجویانی که علاقمند به فعالیتهای ورزشی و گروهی بودند میزان افسردگی در آنها کمتر گزارش شده است.
مطالعات دیگر نیز به نتایج مشابهی اشاره نمودند از جمله: یزدی و همکاران (١٣٧٤) در مطالعه خود بر روی دانشجویان تازه وارد دانشگاه تهران، میزان افسردگی را ٣٠ درصد گزارش نمودند. در مطالعه مشابه ناصری (١٣٧٤)، بر روی دانشجویان دانشگاه آزاد واحد رودهن، این میزان ٥٨ درصد ذکر گردید. در سال ١٣٧٤ باز هم ترکان در مطالعه خود بر روی دانشجویان رشته پزشکی دانشگاه زاهدان، افـــسردگـــی بیشتری را در دانشجویان زن (٦٥ درصد) نسبت به دانـــشــــجـــویان مرد (٤١ درصد) گزارش نموده است.
شایعترین علائمی که خود دانشجویان در مطالعات مختلف گزارش نمودند شامل موارد زیر میشود: بی حوصلگی، کاهش قدرت تمرکز و یادآوری، احساس از دست دادن علاقه، احساس غمگینی، کاهش توانائیهای جسمانی، نا امیدی نسبت به آینده، سخت بیدار شدن در صبح، احساس خستگی دائم، خسته کننده بودن کارهای روزمره.
در نتیجه با توجه به اثرات ناخوشایند و مخرب بیمار افسردگی در روند زندگی و عملکرد قشر جوان و دانشجو توصیه می شود که با مشاهده علائم اولیه که در این سایت ارائه شده است برای فعالیتهای درمانی و جلوگیری از شدت علائم اقدام نمایند.
افسردگی در کودکان و نوجوانان
مطالعات و بررسیهای انجام شده نشان داده است که افسردگی در کودکان و نوجوانان نیز وجود دارد که با افسردگی در بزرگسالان شباهت دارد.
تفاوت عمده افسردگی در کودکان و نوجوانان با بزرگسالان در دو مورد است: به جای خلق افسرده ممکن است در کودکان و نوجوانان خلق تحریکپذیر باشد، و نرسیدن به وزن مورد انتظار (کاهش و یا افزایش وزن) در آنها دیده شود.
کاهش اعتماد به نفس، بیتفاوتی، سطح پایین انرژی، گوشهگیری اجتماعی، آشفتگیهای خوردن و خوابیدن، دیدگاه بدبینانه آشکار در مورد آینده و اعتقاد و اقدام به خودکشی از دیگر علائم و نشانههای افسردگی در این گروه سنی میباشد. در نوجوانان رفتارهای ضداجتماعی و منفیکارانه، مصرف الکل و دارو و مواد مخدر ممکن است مشاهده گردد.
افسردگی در کودکان و نوجوانان بیشتر از بقیه سنین با خودکشی همراه میباشد. فقط در سال ١٩٩٦ خودکشی بهعنوان سومین عامل مرگ و میر در افراد ٢٤-١٥ ساله و چهارمین علت مرگ و میر در افراد ١٤-١٠ سال بوده است. علاوه بر عوامل ژنتیک و فیزیولوژیک چندین عامل استرسزای اجتماعی میتواند بر خلق کودک تاثیر بگذارد، از قبیل ناهماهنگ بودن و آشفتگی در خانواده، طلاق، مورد آزار و بیتوجهی واقع شدن، شکست تحصیلی، وضعیت اجتماعی و اقتصادی ضعیف و داغدیدگی.
اختلال افسردگی در کودکانی که قبل از سن مدرسه هستند بسیار نادر میباشد. اما در ۲ درصد بچههای دبستانی اختلال افسردگی شدید (عمده) شیوع دارد و این میزان برای نوجوانان حدود ۵ درصد در جامعه میباشد.
مطالعات معدودی وجود دارد که دلالت بر مفید بودن داروهای ضدافسردگی در کودکان و نوجوانان داشته باشد. مصرف داروهای ضدافسردگی در این گروه سنی بر پایه استانداردهای درمانی بالینی استوار است.
یک تحقیق بهطرز روشنی گفته است که فلوکستین (Fluxetin) داروی بسیار مؤثری در درمان افسردگی در کودکان و نوجوانان می باشد.
افرادی که دارای افکار منفی در مورد خود، زندگی و آینده هستند، دچار افسردگی میگردند. این افراد به جنبه منفی هر چیزی فکر میکنند و به نقایص خود خیلی توجه نموده و بطور مداوم خودشان را با دیگران مقایسه میکنند |
بهنظر میرسد که درمان دارویی همراه با روشهای مخصوص روان درمانی در کودکان و نوجوانان ارزش بسیاری داشته و پیشگیری مؤثرتری در خودکشی آنان در سنین بعدی می باشد، بخصوص رواندرمانی خانواده برای آموزش به خانواده در مورد اختلالات افسردگی مهم و ضروری است.
افسردگی در افراد مسن
در سالهای اخیر حدود ۲ درصد افراد بالای ٦٥ سال، به غیر از افرادی که در آسایشگاه نگهداری میشوند، از افسردگی رنج میبرند. تحقیقات ثابت کرده است که درمان و تشخیص این افراد از اهمیت زیادی برخوردار است.
خودکشی در میان افراد مسنتر بیشتر از بقیه سنین شایع بوده و از این نظر قابل توجه میباشد. مطالعات نشان میدهد که سطح اقتصادی ـ اجتماعی پایین، از دست دادن همسر، بیماری جسمی همزمان، کنارهگیری اجتماعی و بازنشستگی با افسردگی سالمندان رابطه دارد.
علائم عمده افسردگی در سالمندان شامل کاهش نیرو و تمرکز، اختلال خواب، کاهش اشتها و وزن، شکایات جسمی، احساس بیارزشی، بدبینی، اختلال حافظه و خودکشی میباشد.
خانمها و افسردگی
افسردگی نزد بانوان چیزی حدود ۲ برابر بیشتر از آقایان دیده میشود. در طول زندگی حداقل ٢٠ درصد بانوان حداقل یک بار تجربه افسردگی کوتاه مدت را داشتهاند. اگرچه به نظر میرسد که افسردگی ارتباط تنگاتنگی با سن یائسگی دارد.
ولی در حقیقت این سنین باروری و سنین قبل از یائسگی هستند که بیشترین میزان آمار افسردگی در بانوان را تشکیل میدهند. از طرفی آنالیزهای آماری افسردگی در بانوان نشان میدهد که استرسهای متفاوت، زایمان، تفاوتهای هورمونی، نقشهای اجتماعی و رفتارهای مورد انتظار از زنان بیشتر از مردان روان آنها را به سمت بیماری افسردگی سوق میدهد.
افسردگی پس از زایمان همچنین بیماری شایعی در میان بانوان بوده و جستجوها و مطالعات در پی علت دقیق آن میباشند.
انواع افسردگی
از افسردگی تقسیمبندی متعددی شده است که چند نوع مهم آن عبارتند از:
افسردگی شدید یا عمده (Major Depression)
نوعی از افسردگی که بیش از هفتهها و یا ماهها طول میکشد و شامل نشانهها و رفتارهای عمیقی است که عملکرد شغلی، روابط بین فردی و رفتارهای اجتماعی را تحت تأثیر قرار داده و شخص را بهطور کلی از محیط خود دور میسازد.
اختلال افسرده خویی (Dysthymia)
این اختلال خفیفتر از افسردگی شدید (عمده) میباشد و با خلق افسرده (تحریکپذیر در کودکان و نوجوانان) همراه است که در بخش عمده روز دوام دارد و اکثر روزها وجود دارد.
معمولاً مردم این افراد را بهعنوان افرادی بداخلاق، ترشرو و ملالآور تلقی میکنند. این گروه قادر به برقراری ارتباط بین فردی مناسب با دیگران نیستند و افرادی جدی، کجخلق و درونگرا هستند.
اختلال افسردگی جزئی (Minor Depression)
در این اختلال علائم افسردگی با شدتی کمتر از دو مورد فوق و با دورههای محدودتر همراه است. این نوع افسردگی در همه گروههای سنی دیده میشود و تأثیر کمتری درزندگی فرد میگذارد.
اختلال افسردگی پیش از قاعدگی
این نوع افسردگی در زنان و پیش از دوره قاعدگی رخ میدهد و با بیثباتی خلق، اضطراب، افزایش خستگیپذیری، عدم تمرکز، تغییرات اشتها و خواب، سردرد و موارد دیگر همراه است. همه این علائم در دوره قاعدگی از بین میروند.
افسردگی فصلی
به نوعی از افسردگی گفته میشود که در طول یک دوره خاص از سال (عموماً زمستان) اتفاق میافتد و قابل پیشگیری است ولی میتواند بسیار خطرناک و جدی باشد.
سستی مفرط، روحیه پایین و خوابآلودگی زیاد از علائم عمده آن میباشد. کمبود نور علت عمده این اختلال محسوب شده و برای درمان آن از نوردرمانی استفاده میکنند.
علل افسردگی
علل افسردگی ترکیبی از عوامل ژنتیکی، بیولوژیکی و محیطی (روانی ـ اجتماعی) میباشد.
در بسیاری از مردم نیز، علت افسردگی ناشناخته باقی میماند. بهطور کلی مشخص شده است که افسردگی در نتیجه یکسری از فعل و انفعالات شیمیایی در مغز اتفاق میافتد.
این فعل و انفعالات که نورو ترانسمیتر نامیده میشود در تمامی اعمال و رفتارهای بدن بهطور بیولوژیکی وجود دارد.
عوامل ژنتیکی
ثابت شده است که در بعضی از اقوام و خانوادهها افسردگی شایعتر بوده ولی وجود یک فرد افسرده در یک خانواده لزوماً دلیل بر وقوع این امر در بقیه اعضاء خانواده نمیباشد.اما هرچه درجه خویشاوندی نزدیکتر باشد، به همان نسبتآسیبپذیری برای افسردگی بیشتر میشود.
عوامل بیولوژیکی
تغییرات زیستی متعددی در مغز افراد روی میدهد. این تغییرات شامل تغییر در ارتباطات عصبی سیستم غدد درونریز و هورمونها، تغییر در سیستم انتقالدهندههای شیمیایی و تغییر در فعالیتهای الکتریکی مغز است.
عوامل محیطی (روانی – اجتماعی)
فاکتورهای استرسزای اجتماعی و روانی بهعنوان ریسک فاکتورهای بروز افسردگی شناخته میشوند.
استرس در فرم فقدان یکی از اقوام نزدیک مثل پدر و مادر و دوستان بهعنوان ماشهای برای بروز افسردگی در افراد آسیبپذیر، بهشمار میرود. بهطور کلی تحقیقات ژنتیک ثابت کرده است که عوامل استرسزای محیطی فرصت بروز آسیبپذیری یک ژن بخصوص را افزایش داده و آنها را به سوی یک بیماری پیشرفته افسردگی هدایت میکند.
با این حال در برخی از افراد این افسردگی بدون عوامل استرسزای محیطی بهوجود میآید. تحقیقات دیگری در این زمینه مشخص کرده است که عوامل استرسزا در قالب ایزوله بودن در اجتماع و یا محرومیت دوران کودکی منجر به تغییرات پایدار در فعالیت مغز شده و باعث افزایش حساسیت نسبت به بروز علائم افسردگی میشود.
رویدادهای زندگی و استرسهای محیطی
استرسها و موقعیتهای زندگی میتوانند نقش اولیه را در ایجاد افسردگی داشته باشند، هر چند که در این مورد اختلافنظر بین دانشمندان وجود دارد.
عدهای معتقدند که سوگ و از دست دادن عزیزی میتواند منجر به افسردگی گردد. مطالعات نشان داده است که مرگ همسر بیشترین نقش را به عهده دارد. همچنین به دنیا آوردن فرزند، بازنشستگی، یائسگی و استرسهای عمده دیگر میتوانند در ایجاد افسردگی نقش عمده داشته باشند.
عوامل شخصیتی
همه افراد با تیپها و خصوصیتهای شخصیتی مختلف ممکن است دچار افسردگی گردند، اما افرادی با انواع شخصیتی وسواس، و شخصیت نمایشی بیشتر ممکن است دچار افسردگی گردند.
عوامل یاد گرفته شده
بر اساس این عامل ارتباطات اجتماعی ناخوشایند که منجر به ارزیابی منفی فرد از خود میشود باعث ایجاد افسردگی است. زیرا این افراد با توجه به خصوصیات خاص خود نمیتوانند محبت، همدردی و ارتباط عاطفی لازم را از دیگران به دست آورند.
تحقیقات دانشمندان نشان میدهد که افسردگی اغلب با اختلالات اضطرابی مثل (ترس، وسواس، ترس از اجتماع یا ...) همراه است |
بنابراین این افراد هم در مورد خودشان ارزیابی منفی داشته و هم دیگران را صادق نمیدانند و بهتدریج آزرده و ناکام شده و افسردگی در آنان پدید میآید.
تفکر منفی
افرادی که دارای افکار منفی در مورد خود، زندگی و آینده هستند، دچار افسردگی میگردند. این افراد به جنبه منفی هر چیزی فکر میکنند و به نقایص خود خیلی توجه نموده و بطور مداوم خودشان را با دیگران مقایسه میکنند. نکته مهم اینکه این افراد هر نوع اطلاعات را سوء تعبیر میکنند.
مصرف داروها
٭ بعضی از داروها مثل داروهایی که در تنظیم فشار خون بالا مصرف میشوند و داروهای خواب آور باعث بهوجود آمدن افسردگی میشوند.
٭ کمبود مواد غذایی مثل کمبود اسید فولیک و بعضی ویتامینها مثل ب١٢ باعث کاهش اثرات داروهای ضداضطراب شده و درمان را با مشکل روبرو میکند. برای کسب اطلاعات بیشتر، میتوانید مقاله « آیا مصرف ویتامین به در مان افسردگی کمک میکند؟» در بخش مقالات تخصصی سایت را بخوانید.
٭ اعتیاد به بعضی از داروها، مواد مخدر و یا الکل باعث بهوجود آمدن افسردگی میشود.
ارتباط افسردگی با بیماریهای دیگر
افسردگی اغلب بهطور همزمان با بسیاری از بیماریها مثل بیماری قلبی، سکته مغزی، سرطان و دیابت میتواند بروز پیدا کند.
افسردگی موجود همراه این بیماریها اغلب فراموش شده و درمان نمیشود. مطالعات اخیر تأکید بر این نکته دارد که برای حصول نتیجه خوب از بیماریهای ناتوانکننده بالا باید افسردگی و زمینه آن را بهدرستی تشخیص و درمان کرد.
افسردگی و بیماریهای قلبی
شواهد قوی وجود دارد که وجود افسردگی ریسک بیماری قلبی را در افراد افزایش میدهد. آنالیزهای آماری ثابت کردند که وجود افسردگی شدید (عمده) در افراد ۴ برابر آنها را در مقابل انفارکتوس قلبی در یک دوره ١٣-١٢ ساله آسیبپذیرتر میکند.
حتی در افرادی که افسردگی خفیف دارند، احتمال ابتلا به بیماری قلبی دو برابر بیشتر است. اکنون سؤال اینجاست که آیا درمان افسردگی احتمال ابتلا به بیماری قلبی را کاهش می دهد یا خیر؟ سؤالی که تحقیقات آینده جواب آنراخواهد یافت.
افسردگی و دیابت
افسردگی در طول زندگی هر شخص را میتواند هدف قرار دهد. ولی وقتی شخص دچار دیابت است مشکل بسیار حادتر است.
این اتفاق در میان ١٦ میلیون آمریکایی روی داده است. درمان بیماری افسردگی در بیماران دیابتیک بهطور قابل توجهی به بهبود کیفیت زندگی و همچنین کنترل دیابت کمک میکند. از طرفی مطالعات زیادی در کالیفرنیا و واشنگتن نشان داده است که وجود دیابت احتمال افسردگی در شخص را دو برابر میکند.
علت زمینهای که بین دیابت و افسردگی وجود دارد هنوز ناشناخته است. افرادی که دچار دیابت هستند و همزمان اختلالات افسردگی را از خود بروز میدهند، بهطور قابل توجهی عوارض دیابت در آنها بیشتر است.
افسردگی و اضطراب
تحقیقات دانشمندان نشان میدهد که افسردگی اغلب با اختلالات اضطرابی مثل (ترس، وسواس، ترس از اجتماع یا ...) همراه است. اما هنوز مشخص نیست که آیا افرادی که علائم این دو اختلال را دارند به دو بیماری مجزا مبتلا هستند و یا اینکه یک بیماری واحد است که علائم هر دو اختلال را با هم دارا میباشد. مطالعات نشان داده است که ٢٠ تا ٩٠ درصد مبتلایان به هراس، دورههای اختلال افسردگی عمده دارند.
از علائم این اختلال توأم میتوان موارد زیر را نام برد:
لرزش، طپش قلب، خشکی دهان، ناراحتی معده ـ روده و موارد دیگر. برای درمان آنها از
داروهای ضداضطراب و افسردگی استفاده میشود و رواندرمانی بسیار مؤثر میباشد.
افسردگی و چاقی
بهطور کلی تحقیقات نشان داده است که در بعضی از افراد افسرده افزایش وزن مشاهده میشود.
در این افراد کاهش وزن بهطور قابل ملاحظهای به اعتماد به نفس آنان و همچنین کیفیت بهتر زندگی و بهبودی آنان از افسردگی کمک میکند.
افسردگی و تیرویید
افسردگی در طیف وسیعی از بیماریها میتواند اولین نشان بیماری باشد مثل کمکاری غده تیرویید. بنابراین پزشک باید در ابتدای درمان علاوه بر معاینه کامل جسمی و عصبی و آزمایشات معمول عملیات تشخیص مربوط به کارکرد تیرویید و همچنین غده فوق کلیوی را انجام دهد.
درمان افسردگی
درمان دارویی
اکثر مطالعات پزشکان حاکی از آن است که ترکیب روان درمانی و دارو درمانی موثرترین درمان برای اختلالات افسردگی است. آنچه که انقلابی در درمان بیماریهای افسردگی بیان کرده و تأثیری نمایان بر سیر آنان نهاده و هزینه اجتماعی این بیماریها را کاسته، رهیافتهای دارو درمانی بوده است.
از چهل سال بیش درمانهایی موثر و مشخص مثل داروهای سه حلقهای برای اختلالات افسردگی فراهم شده است مثل:
ایمی پیرامین (Imipiramine)
آمیتریپ تیلین (Amitriptyline)
نورتریپ تیلین (Nortriptyline)
نخستین علائمی که پس از مصرف این داروها بهبود مییابد خواب و اشتها است که پس از حدود ۲ هفته شروع میشود. پس از حدود ۳ تا ۶ هفته علائم عمده بهبودی افسردگی بروز مینماید.
دسته دیگر داروها که انقلابی جدید و عمده برای درمان بر پا کرده است مهارکننده اختصاصی باز جذب سروتونینها (SSRT) از قبیل فلوکستین ( Fluxetine) و سیتا لوپرام (Citalopram) است.
به جرأت میتوان گفت که هنوز در غرب، فلوکستین یکی از پر مصرفترین داروهای رایج است. از عوارض جانبی این داروها سرآسیمگی، ناراحتی گوارش و تهوع میباشد.
در عین حال داروهای اخیرSSRTمثل فلوکستین و سیتالوپرام از کمترین میزان عوارض جانبی در میان داروهای فوق برخوردار است.
درمان غیردارویی
١ـ نور درمانی
این نوع درمان برای معالجه افسردگی فصلی بهکار برده میشود. اما اگر افسردگی فصلی شدید باشد نور درمانی باید با دارو درمانی همراه گردد.
۲ـ شوک درمانی (ECT)
این شیوه در موارد زیر برای درمان بیماران افسرده بهکار میرود:
٭ افسردگی بیمار با درمان دارویی از بین نرفته باشد.
٭ بیمار قادر به تحمل داروهای ضدافسردگی نباشد.
٭ بیماری چنان شدید باشد که به بهبود سریع نیاز باشد مثلاً بیمار افکار خودکشی خیلی شدید داشته باشد.
در این روش جریان الکتریکی را به سر شخص وارد میکنند و یک حمله تشنجی ایجاد میشود.ECTبیخطر و بدون درد بوده و میزان عارضه آن کم و در حافظه کوتاهمدت میباشد.
۳ـ روان درمانی
این نوع درمان شامل درمانهایی است که از دارو استفاده نمیشود. موارد زیر از جمله موفقترین شیوههای روان درمانی در درمان افسردگی است:
شناخت درمانی، روان درمانی بین فردی، رفتار درمانی، روانکاوی و روان درمانی خانواده.
درمانهای گیاهی و غذایی
در کشورهایی مثل هند و سریلانکا، برگ گیاه برگاموت را به صورت اسانس در چای وارد کرده و در درمان افسردگی بهکار بردهاند.
از آنجا که بعضی از مواد غذایی بهطور مستقیم در ساختمان سروتونینها (یک واسطه شیمیایی که در ایجاد افسردگی نقش بسیار قابل ملاحظهای دارد) بهکار میرود، میتوان این گونه نتیجه گرفت که مصرف این مواد غذایی از جمله ماهی و روغن ماهی نقش بازدارندهای در ایجاد افسردگی دارند. بعضی از دانشمندان با مصرف زیاد روغن ماهی (روغن امگا۳) در افراد داوطلب و مقایسه آن با افرادی که آن را مصرف نکردهاند، به این نتیجه رسیدهاند که هر چقدر مصرف امگا۳ (روغن ماهی) در جوامع بیشتر باشد افسردگی به حداقل آن خواهد رسید.
یکی از راههای خلاصی از افسردگی نوشتن است؛ حتی اگر چرندیات بنویسید! یک تکه کاغذ بردارید و شروع به نوشتن احساساتتان کنید. هر چه را واقعاً حس میکنید بنویسید. زیاد در قید و بند معنیدار بودن نوشتههایتان هم نباشید |
همچنین نشان داده شده است که مصرف روغن ماهی در ایجاد بقیه بیماریهای روانی نقش بازدارندهای نیز دارد. قبلاً نیز نقش بازدارنده روغن ماهی درایجاد بیماریهای قلبی و عروق ثابت شده بود.
اختلالات هورمونی در افسردگی
محور هورمونی مطرح در افسردگی، محور هیپوتالاموس در مغز میباشد. افزایش بیش از حدکارکرد در این محور میتواند زمینه ساز افسردگی باشد.
مدیریت افسردگی
با به کار گیری ۵ دستور ساده میتوان افسردگی را تا حد زیادی مدیریت کرد.
بررسیها نشان میدهد که ظرف سالهای گذشته، افسردگی در میان افراد جوامع مختلف با ضریب رشد بالایی روبرو بوده است. زمانی بود که افسردگی به عنوان یک «بیماری روانی» در نظر گرفته میشد و همراه با ناامیدی، شرمندگی و سرافکندگی بود.
در این که افسردگی، یک نوع بیماری است شکی وجود ندارد، درست همانند مرض قند یا بیماری قلبی. ولی اینها نشانه نقص یا عیب شخصی نیستند و نباید موجب شرمساری فرد قرار بگیرند. افسردگی قابل درمان است و هر چه زودتر تشخیص داده شود، راه درمان آن آسانتر است.
حالت افسردگی، کاملاً طبیعی است و اغلب مردم آن را تجربه کردهاند. امّا آنچه اهمیت دارد این است که بتوان حملههای آن را کنترل کرد وگرنه میتواند برای جسم و روان فرد بسیار آسیب رساننده باشد.
حمله افسردگی، پدیده شایعی است. حتی افراد بسیار شاد و سرحال نیز گاهی دچار افسردگی میشوند. اصولاً حالت ایستا و بدون تغییر هر چیز، حتی بهترین چیزها، نیز زندگی را بسیار ملالآور میکند. اگر شبی در کار نباشد شما چگونه از روشنایی روز لذت میبرید؟ اگر غمی نباشد چگونه میتوان از شادیها لذت برد؟ بنابراین، امید و افسردگی نیز مثل این چیزها به هم ارتباط دارند. افسردگی هنگامی به عنوان یک مشکل بروز میکند که دوره آن طولانی شود به نحوی که به جسم و روان ما آسیب رساند. بدین جهت، فراگیری نحوه مدیریت موفقیتآمیز افسردگی اهمیت بسیار دارد.
اگر فرد بیگناهی را برای مدتی طولانی در زندان نگاه دارند ممکن است از نظر روحی خرد شود ولی اگر همین فرد یاد بگیرد که با شرایط زندان چگونه کنار آید، ممکن است حتی بعد از 10 یا 20 سال، باز هم سالم و سرحال از زندان بیرون آید. نمونههای زیادی در این مورد وجود دارد که از آن میان ما فقط به نلسونماندلا اشاره میکنیم. به طریق مشابه، افسردگی نیز هرگز نمیتواند شما را خرد کند، اگر یاد بگیرید چگونه آن را مدیریت کنید.
در زیر ۵ دستورالعمل ساده برای مدیریت افسردگی ارائه میگردد:
1- فعالیت بدنی شدید
هرگاه احساس افسردگی کردید باید از نظر جسمی خود را فعّال نگه دارید تا انرژیهای زیادی ذهنتان را مصرف کنید. احساس افسردگی، انرژی منفی در ذهن شما آزاد میکند که باعث تضعیف اشتیاق و امید شما نسبت به زندگی و کار میگردد. همچنین، سیستم ایمنی بدن شما را ضعیف میکند و زمینه را برای ابتلاء به بسیاری از بیماریها فراهم میسازد. این انرژی منفی با فعالیت بدنی شدید به بهترین نحو مصرف میشود. هر فعالیتی که دوست دارید را انجام دهید، فرقی نمیکند.
2- گشت زدن بیهدف
یکی دیگر از راههای مصرف انرژی منفی و منحرف کردن ذهنتان، گشت زدن یا رفتن بیهدف به هر کجاست. سوار اتوبوس یا مترو شوید و به یک طرف حرکت کنید. در بازارها و مراکز خرید بگردید. در یک رستوران بنشینید و هر چه دوست دارید بخورید یا بیاشامید. تا وقتی کاملاً خسته نشدهاید به خانه برنگردید.
3- صحبت کردن با یک دوست نزدیک
مشکل خود را با یک دوست نزدیک در میان بگذارید. سعی کنید هر چه در دل دارید را بیرون بریزید. به اشتراک گذاشتن مشکل با یک دوست نزدیک، از شدّت نیرویهای منفی میکاهد. دوستان خوب، قادرند شما را از افسردگی درآورند. آنها خصوصیات شما را خوب میشناسند و میتوانند ایدههای خوبی برای مواجه شدن با افسردگی به روشی مثبت در اختیار شما قرار دهند.
4- بنویسید، حتی چرندیات!
یک تکه کاغذ بردارید، یا کامپیوترتان را روشن کنید و یک فایل ایجاد کنید، و شروع به نوشتن احساساتتان کنید. هیچ چیز را مخفی نگه ندارید. هر چه واقعاً حس میکنید را بنویسید. زیاد در قید و بند معنیدار بودن نوشتههایتان نباشید.
آدم ممکن است حتی با نزدیکترین دوستانش نیز نتواند بعضی حرفها را مطرح کند ولی با خودش که میتواند. بنابراین هر آنچه در دل دارید را روی کاغذ یا توی کامپیوتر بریزید و هیچوقت خسته یا عصبانی نشوید. پس از آن که توانستید احساسات سرکوب شده خود را بیرون بریزید، به مقدار قابل ملاحظهای احساس راحتی خواهید کرد.
۵- شروع کردن یک ایده جدید
هیچگاه تصوّر نکنید که تمام امواج افسردگی، ناراحت کننده هستند. بعضی مواقع آغاز یک ایده یا نوآوری بزرگ و جالب هستند. ذهن شما سرگرم یافتن یا ابداع یک چیز جدید است. هنگامی که این دوره طی شد، افسردگی آغاز میگردد. در این هنگام ذهن شما دوباره شروع به تولید چیزهای جدیدی میکند که امید و شوق تازهای به دنبال میآورد. بنابراین، مطمئن باشید که پس از گذشتن موج افسردگی، چیزهای خیلی بهتری برایتان پیش خواهد آمد.
هشدارهای افسردگی
٭ افسردگی یک بیماری پزشکی است که در ارتباط با تغییرات بیوشیمیایی مغز اتفاق می افتد
٭ افسردگی فکر را تحت تأثیر قرار می دهد گرچه به این معنی نیست که همه آن در «سرِ ما» وجود دارد.
٭ افسردگی ضعف شخصیت نیست.
٭ درمان افسردگی مثل درمان بقیه بیماریها مثل درمان سرماخوردگی و زخم معده براحتی امکانپذیر است.
٭ در بعضی مواقع درمان افسردگی با جلسات سایکوتراپی براحتی درمانپذیر است.
٭ تحقیقات بسیاری با موفقیت در درمان دارویی افسردگی به تازگی انجام شده است. (روانیار)
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد