نخبگان و جوانان اصولا گروه هایی هستند که در دوره های خاصی از آنها استفاده می شود و متاسفانه بعد فراموش می شوند اما دلگرمی این دو گروه حمایت های شخص مقام معظم رهبری از آنهاست و همانطوری که پیش بینی می شد توجه رسانه ها به بحث فرهنگی فرمایشات ایشان بسیار پرنگ تر از بحث جوانان بود که نشان دهنده مظلومیت مضاعف این گروه ها می باشد و دلیلی محکم بر حمایت های ایشان از این گروه است.
به نظر می رسد که نیاز است این موضوع ، به یک گفتمان تبدیل شود و سازوکار اجرایی پیدا کند. اگر این مساله با یک منشور عملکردی در دستور کار عملیاتی قرار گیرد می تواند در تغییر نگاه و کار اجرایی موثر باشد. ما باید ببینیم برای جوان نسل اول انقلاب چه کرده ایم که اکنون رهبر معظم انقلاب جایگاه بالاتری را نسبت به جوان های اول انقلاب برای مان قائل هستند.
در آن زمان ، بسیاری از جوانان متعهد به انقلاب این فرصت را پیدا کردند که به کشورهای دیگر سفر کنند و دنیا را ببینند و پس از بازگشت، با وجود سن و تجربه کاری کم، جایگاه مشخصی داشتند و چون بر اساس نیاز کشور به خارج فرستاده شده بودند بسیار سریع وارد عرصه اجرایی شدند و در تصمیم سازی ها و تصمیم گیری ها به آنها فرصت داده شد که علم خود را تجربه کنند و به نهاد سازی بپردازند.
دوران جنگ تحمیلی هم برای جوانان آن زمان، یک کارخانه انسان سازی واقعی بود. در این دوران آدم ها با روحیه های انسانی، اخلاقی، صداقت، گذشت، ایثار و امانت در جایگاهی قرار گرفته بودند که حتی فرصت لمس بسیاری از اقدامات انسان دوستانه خودشان را نداشتند. همه با هم برابر بودند. هیچ کس به خاطر ظاهر و موقعیت برتری نسبت به دیگری نداشت و دورانی بود که واقعا تقوا عامل برتری بود.
به عبارتی دیگر همه بدون چشمداشت به هم کمک می کردند و هیچ کس از کسی دوری نمی کرد. خطر بدنامی مطرح نبود، اختلاف سلایق سیاسی عامل جدایی نبود و هدف مشترک بود. منیت ها از بین رفته بود و تصمیمات جمعی بود و آدم های جوان در آن زمان تصمیمات بزرگ می گرفتند. در واقع این دوران یک دوران خاص بود که فرصتی را برای بروز به جوانان داده بود.
پس از جنگ دوران سازندگی آغاز شد که از نظر اجرا و عملیات اجرایی مورد توجه بود. در آن زمان جوانان انقلابی گذشته تجربه پیدا کرده بودند و بهتر می توانستند در راستای آبادانی کشور ، گام بردارند.
البته نمی شود این مساله را انکار کرد که در تمام این دوره ها از قبل از انقلاب تا پس از آن ، کسانی هم بودند که خطاها و لغزش هایی داشتند و برخی هم خطای شان آشکار نشد اما اکنون که به میانسالی رسیده اند وقتی از آنها درباره گذشته پرسیده می شود شاید روش گذشته خودشان را تایید نکنند و راه حل های بهتری برای حل برخی بحران ها به نظرشان برسد.
... و اما نسل جدید بیشترشان شرایط قبل از انقلاب را درک نکرده اند و تجربه آن دوران بحرانی را ندارند و نهایت برداشت شان از آن زمان، اسناد مکتوب است. از سوی دیگر بسیاری از مدیران میانسال این دوران اعتقاد دارند که جوان ها دیگر فرصتی برای خطا کردن ندارند و بنابر این امکان تجربه کردن را از آنها گرفته اند. در حالی که خودشان ، به دلیلی بحران های اوایل انقلاب، شرایط جنگ و سازندگی در شرایطی قرار گرفتند که شرایط گوناگون را تجربه کردند و فرصت خطا کردن هم یافتند.
با این حال، به نظر می رسد به دلیل شرایط موجود، تاکنون عزمی برای توانمند سازی جوانان امروز کشور وجود نداشته و آن زمان هم که پدید آمده، یا فضای آن محدود بوده و یا آنکه بر اساس برنامه مشخص و نیاز نبوده است. از سوی دیگر، ورود این نسل به عرصه اجتماعی با دوران غبار آلود فضای سیاسی و دورانی که کشمکش های سیاسی در کشور بالا بود، مصادف شد. فضایی که خیلی از آدم ها ظاهر و باطن یکسان نداشتند و گفته ها و عمل ها متفاوت بود. بعد از آن شرایط، جوانی که می خواست وارد عرصه اجرایی شود با برچسب های خاص طرد شد، کسی احتمال بروز خطا را برای وی در نظر نگرفت و نسل جوان وجود دستی مهربان و رفتاری پدرانه را در عرصه مدیریت احساس نکرد.
اگر نگاهی به تاریخ انقلاب بیندازیم متوجه می شویم که شهید مطهری هم بر مزایا و عیب های نسل جوان در دوره خود اشاراتی داشته و معتقد است نسل جوان هم دوره او ادراک و احساساتی دارد که در گذشته نبوده است و از این جهت باید به او حق داد اما در عین حال انحرافات فکری و اخلاقی دارد و باید چاره ای برای آن اندیشید و چاره کردن بدون درنظر گرفتن مزایا و بدون احترام گذاشتن به او امکان پذیر نیست.
این اندیشمند باور داشت که برای نسل جوان دو کار بیش از همه مورد نیاز است. یکی این که باید درد این نسل را شناخت و آنگاه در فکر درمان آن افتاد و دیگر اینکه نسل کهن باید خود را اصلاح کند. این در حالی است که اگر متفکرانی چون شهید مطهری آن زمان نبودند نسل مدیران فعلی که اکنون میانسال و آن زمان جوان بودند، احتمال داشت حذف شوند. به گفته شهید مطهری، « نسل کهن، نسل جدید ( قدیم فعلی ) را تکفیر و تسفیق می کند و اینها او را تحمیق می کند آنها به اینها می گویند شما کافرید شهوت پرستید اینها به آنها می گویند شما نادانید. »
حالا ما همین تاکید و حمایت از نسل جوان را که در کلام شهید مطهری بوده ، در کلام مقام معظم رهبری نیز می بینیم که همواره تاکید می کنند نیاز نسل جوان شناخت هویت است و توصیه می کنند برخی می خواهند فضایی ایجاد کنند که جوان امروز ناامید و مایوس شود و غربی ها به او بگویند تو یک موجود حقیر هستی، پیش من بیا تا زیر پر و بالت را بگیرم و این به آن معنی است که از طریق احساس تحقیر شخصیت، جوانان در مشت دشمن قرار می گیرند.
در کلام رهبری، جوان همواره فردی است که با امید، انرژی و ابتکار حرکت می کند. در واقع، احساس بلندپروازی و اعتماد به نفس از ویژگی های نسل جدید است که به مسئولین اجرایی کشور هم توصیه کرده اند که این پتانسیل ها را در اجرا و مسئولیت اجرایی بکار گیرند. هر چند با وجود این ویژگی ها، نسل جوان به دلیل داشتن تحرک زیاد احتمال بروز خطا در رفتارهایش را نیز دارد.
به هر حال رهبری همواره گوشزد می کنند که جوانان و نخبگان سه ویژگی مهم تحصیل «علم»، «تهذیب نفس و ارتباط با خدا»، و «ورزش» را فراموش نکنند. در واقع پیام ایشان همیشه در نشست و برخاست با جامعه دانشگاهی این بوده که پای درد دل جوانان بنشینیم، به سئوالات و شبهات آنها پاسخ دهیم و آنها را طرد نکنیم.
دکتر سیدحمید جمال الدینی- مشاور توانمند سازی و نو آوری بنیاد ملی نخبگان
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد
درگفتوگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کردهایم