سیاست روز : پارسال بهار دستجمعی رفته بودیم ...
سخنگوی کاترین اشتون: برای مذاکرات هستهای به تهران نیامدهایم.
به نظر شما ایشان برای چه کاری به تهران آمده است؟
الف) به تهران آمده تا بازدید برادر سعید جلیلی را پس بدهد.
ب) آمده تا پوشش برترش را به رخ ما و سایر جهانیان بکشد.
ج) اومده حالتو / احوالتو / سیه موی تو / سفید روی تو / ببیند برود.
د) گزینههای الف و ب.
جمله زیر از کیست؟
اگر وقت داشته باشم، عکسهای قشنگ خودم را نگاه میکنم و لذت میبرم.
الف) آنجلیا جولی
ب) تام کروز
ج) براد پیت
د) علی کفاشیان
محمد مایلیکهن: از احمدینژاد هم انتقاد دارم. او طی ۸ سالی که رئیسجمهور بود یک بار هم نخواست درباره ورزش از من سوال کند.
به نظر شما رئیسجمهور سابق در چه زمینههایی با حاجی مایلیکهن حرف میزد؟
الف) پادمانهای هستهای.
ب) فیزیک کوانتوم.
ج) ویژگیهای فرهنگی و نکات آموزشی آهنگ "پارسال با هم دستهجمعی رفته بودیم زیارت".
د) هر سه گزینه فوق صحیح است.
شهردار تهران: اگر آب را درست مصرف کنیم و بتوانیم مصرف خود را ۲۰ تا ۲۵ درصد کاهش دهیم، هم در طول تابستان مشکل کمبود آب پیدا نمیکنیم.
کدام یک از جملات زیبا به نظریه برادر قالیباف شبیهتر است؟
الف) اگر آب را در سبد بریزیم از آنطرف پایین میریزد.
ب) وقتی سوزن را نخ میکنیم حتما باید ته آن را گره بزنیم وگرنه سوزن و نخ از هم جدا میشوند.
ج) یکنفر بود که شیره را میخورد و میگفت شیرین است!
تهران امروز : شهر هرت و شعر بیمعنا
من منم من، مرکز عالم منم
حرفهای بینظیری میزنم
بهترین شعر جهان شعر من است
هر که با من نیست با من دشمن است
دوستان دشمنان هم دشمنند
دشمنان دشمن اما با منند
من خودم با این که تنها یک تنم
صد هزاران بلکه میلیونها منم
حال خوش دارم چه خوبم، عالیام
مدح خود میگویم از خوشحالیام
بیخطا بی عیب و بیمشکل منم
شاعر فرزانه خوشگل منم
شعر من، نه! عکسهایم لایکخور
لایک خورده عکسهایم گُر و گُر
«لایکخور» آن گونه که گفتی نبود
هیچ کاری در جهان مفتی نبود
گاه در ماه است ده میلیون تومن
خرج وبلاگ طرفداران من
جملههایم، جمله شعر مطلق است
هر که با من نیست خیلی احمق است
مطلقا عیبی ندارد شعر من
شعر من عیبی ندارد مطلقا
توی بیت قبل «ردالصدر» بود
قدرت شعر چه کس، این قدر بود؟
این من و این شعر ردالصدریام
شاعری گمنام چون « لاادریام»
شاعری گمنامم اما من منم
با تمام دوستانم دشمنم
دوستانم، دشمنان شعر من
درپی یغمای خوان شعر من
بیتهای خوب آنها از من است
هر چه مضمون است آنجا از من است
پیش از اینها حرف دلها بود شعر
در حصار تنگ معنا بود شعر
من حصار شعر را بر هم زدم
من به معنا ضربه محکم زدم
شعر بیمعنا، که سبکی تازه است
باغ بیگل، شهر بیدروازه است
شهر بیدروازه را من ساختم
سبکهای تازه را من ساختم
شهر هرت و شعر بیمعناست، این
شعر بینامتنی فرداست، این
د) هر سه گزینه بالا صحیح است.
حمایت :فلش بک خودرو سازان به گذشته!
خوی و منش پهلوانی ما اقتضا می کند که همان اول کار قبل از اینکه وارد گود شویم و زیر و یک خم عزیزان صنعت خودرو را آچار کشی کنیم، یک خدا قوت و خسته نباشید مشتی و اساسی، به کارگرانی بگوئیم که بدون هیچ چشمداشتی از این آشفته بازار خودرو، برای معاش در تلاشند. حقیقتاً خدا قوت، خسته نباشید... راستش را بخواهید دیروز که در عوالم جراید و فضای مجازی رسانه ها در حال سیر و سلوک روزانه به نیت رصد خدمات عزیزان و مدیران زحمت کش برخی صنایع بودیم، دریافتیم ظاهراً افزایش خودسرانه و ساعتی قیمت خودرو، به قول عمو سیفی ( سرایدار مفخم مدرسه) به دهان خودرو سازان مزه کرده و دوباره برای افزایش قیمت خودرو ها دورکِش کرده و خیز برداشته اند! استاد نعمت بخش دبیر انجمن خودرو سازان در این خصوص فرموده اند: در دو سال گذشته، افزایش بهای خودرو برگرفته از مسائل سیاسی بوده و نه فاکتورهای اقتصادی!( به نقل از خبرگزاری ها)
بلا به دور... افزایش قیمت سیاسی، قیمت خودرو را تا حوالی ثریا پرواز داد؛ وای به حال افزایش قیمت بر اساس فاکتور های اقتصادی که فکر کنم از ثریا هم آن سو تر برود و مردم برای خرید پراید مجبور شوند چند ده میلیونی پیاده شوند! دست لاف اولین بهانه اقتصادی هم افزایش 25 درصدی برق اعلام شد.
هر چند اگر حمل بر خود ستایی و فخر فروشی یا تضعیف صنعت ملی خودرو نباشد، ما شخصاً ترجیح می دهیم از خودروی خارجی برای تردد استفاده کنیم. به همین منظور چند روز قبل هم به خیر و خوشی یک کیسه برنج، یک بسته چای و یک قوطی آبمیوه ابتیاع فرمودیم و شماره سریال آنها را پیامک کردیم تا اگر خدا بخواهد برنده یکی از این خودرو هایی باشیم که رسانه ملی شب و روز آنها را تبلیغ می کند! اما این دلیل نمی شود ما به این چالش صنعتی در خصوص خودرو نپردازیم و بی خیال سایر هموطنان شویم.
فلذا این بار در نقش «سازمان حمایت از حقوق فقط مصرف کنندگان» رهنمود های مدبرانه ای ارائه می کنیم شاید این لابلا گوش شنوایی پیدا شود:
الف) اعزام کارشناس به شرکت های خارجی: پیشنهاد می شود تعدادی از کارشناسان شرکت های خودرو سازی به هزینه مردم، به کمپانی های بزرگ خودرو سازی دنیااعزام شوند و از نزدیک با نحوه مدیریت، نظارت، دلایل و شیوه افزایش قیمت خودرو، حساسیت روی ایمنی خودرو، خرید ساختمان، سرمایه گذاری، پیش خودمان بماند دلال بازی و... آشنا شوند.
در ضمن اگر وقت شد یک نگاهی هم به زونکن چانه زنی و مهلت گرفتن خودرو سازها از پلیس راهور برای نصب کیسه هوا، استاندارد یورو چهار و ... بیاندازند! فقط خواهشاً جان مادرتان تجارب خودتان را در اختیار آن بندگان خدا قرار ندهید!
ب) حرکت با دنده عقب: دوستان و مدیران غول های خودرو سازی اگر زحمت نیست یک چند متری دنده عقب حرکت کنند اگر هم حال ندارند، به قول عادل فردوسی پور یک فلش بک به گذشته بزنند. سه دهه از انحصار صنعت خودرو و تعرفه بالای واردات می گذرد. خودروی داخلی ما چقدر پیشرفت داشته است؟ از بازار انحصاری خودرو فقط برای رشد کمیتی استفاده شد نه رشد کیفیتی؟!
پ) آویزان کردن خودرو های تصادفی: پیشنهاد می شود به جای آویزان کردن یا قرار دادن خودرو های تصادفی روی داربست در مقابل پلیس را ها به منظور عبرت گرفتن رانندگان متخلف، چند تا از این خودرو ها را هم در مقابل درب کارخانجات ایران خودرو و سایپا آویزان کنند، تا صبح به صبح مسئولین کارخانه با این آهن پاره ها فیس تو فیس یا همان رخ به رخ شوند و موقع خمیر کردن آرد به فکر مشتری ها و کیفیت تولیدات شان هم باشند! جای دوری نمی رود!
ما از قبل می دونستیم!
اینکه «شما می دونستید یا نه» برای ما ملاک نیست. فعلاً اوضاع بد جور کشمشی است و دولت به شدت و با تمام قوا، در تلاش است مشکل را به یک نحوی سر و سامان بدهد. ببخشید ما امروز پا برهنه و بدون مقدمه وارد بحث اصلی شدیم. راستش را بخواهید صحبت از یارانه و مخلّفات آن است. طرف را یارانه را دودستی چسبیده و ول کن نیست، بعد در برنامه رسانه ملی یا در نشریات مصاحبه می کند« ما از قبل می دونستیم که این سیستم جواب نمی دهد! پرداخت یارانه به این مدل اصولی نیست و قس علی هذا...»
وقتی هم موقع راهکار دادن می شود و به قولی « گو در این کار بفرما نظری بهتر از این» مثل مرد خوف می کند و سکوت اختیار می کند. برادر من شما که از همه طرح ها انتقاد می کنید، یک راهکاری، یک ایده ای، یک چیزی... بالاخره شما سواد انتقاد کردن و زیر سوال بردن همه چیز و همه کس را دارید، حتماً نصف آن هم سواد پیشنهاد دادن و ارائه طرح و نظر هم دارید! اگر هم چیزی به ذهن مبارک خطور نمی کند، پس لطفاً گوش کنید تا از رهنمود های مدبرانه حقیر چیزی عایدتان شود.
راستش را بخواهید ماجرای یارانه خیلی پیچیده و در هم تنیده شده است؛ فی الواقع «از دور میبرد دل و نزدیک زهره را!» دولت قبلی با جراحی اقتصادی، به زور یارانه را در جیب مردم گذاشت؛ تا جایی که برخی از عزیزان افاغنه یا حتی دوستان خارج نشین هم از این یارانه بهره می برند. دولت فعلی هم با راه اندازی کمپین های « نه به یارانه» و « یارانه حیا کن ... خزانه رو رها کن» و طرح هایی از این دست در صدد حذف رمانتیک و بدون درد و خونریزی یارانه است. تا جایی که شاعری در رسای حذف یارانه چنین سروده« ای مثل صبح آمده از لمس آفتاب ... من سردم است، پیرهنت را به من بده/ حالی شبیه عشق رها شو درون من . . . یارانه قشنگ خودت را به من بده» که فعلاً هم برخی جو گیر شده اند و با سلام و صلوات از دریافت یارانه انصراف داده اند.
اما اینکه تصور کنیم با انصراف خود جوش مشکل این کسری بودجه تپل و اسطقس دار، مرتفع خواهد شد، به دوستان اطمینان بدهیم که از این خبر ها نیست و حل این نکته بدین فکر خطا نتوان کرد.
اما چاره کار... از قدیم گفته اند: «از چراغی بسیار چراغها توان افروخت» ما هم که هیچگاه بخل نداشته و نخواهیم داشت و شهرام و بهرام برایمان فرقی نمی کند، چراغ اول را با رعایت اصول زیست محیطی روشن می کنیم و راهکار های هرمنوتیک خود را در خصوص یارانه، در اختیار متولیان امر قرار می دهیم:
الف) حذف یارانه با سیستم شل کن سفت کن: دقت کرده اید هر از گاهی دولت پیچ برخی چیز ها را شل می کند، بعد هم یواشکی رصد می کند که چه خبر است و مردم چه کار می کنند؟! پیشنهاد می شود یارانه برخی از افراد را به بهانه اختلال در سیستم شتاب یا گیر کردن لنگر کشتی به سیم تلفن، موقتاً قطع کنیم. اگر صدایشان در آمد، دوباره وصل کنیم؛ اگر هم اعتراض نداشتند که به سلامتی « سکوت نشانه رضاست!»
ب: اعمال سیاست های تشویقی: یکی دیگر از راه های انصراف مسالمت آمیز یارانه، اعمال سیاست های تشویقی است. اعطای وام های کم بهره و دراز مدت، فراهم کردن امکان ادامه تحصیل در یک مقطع بالاتر، جراحی بینی بدون نوبت، یک سال صحبت رایگان با تلفن همراه و ... از جمله راهکار های انصراف داوطلبانه از یارانه با کمترین هزینه است!
کیهان: کولر (گفت و شنود)
گفت: رئیس هیئت امنای دانشگاه آزاد گفته است؛ رژیم گذشته حسینیه ارشاد را تصرف نکرد ولی نظام اسلامی دانشگاه آزاد را تصرف کرد!
گفتم: اولا؛ مگر رژیم شاه مساجد و حسینیهها را تصرف میکرد که میفرمایند حسینیه ارشاد را تصرف نکرد؟! ثانیا؛ جمهوری اسلامی هم حسینیه ارشاد را تصرف نکرد، چون یک حسینیه مثل بقیه مساجد و حسینیهها بود ولی دانشگاه آزاد از پول مردم و بیتالمال تشکیل شده بود و عدهای قصد مصادره 250هزار میلیارد تومان دارایی آن را به نفع جریان سیاسی خود داشتند که نظام مانع شد. ثالثا؛ دانشگاه چه ربطی به حسینیه دارد؟!
گفت: خب! چرا اجازه ندادند دانشگاه آزاد وقف شود؟
گفتم: ملک شخصی آنها نبود که آن را وقف کنند و خودشان هم متولی باشند و به همان بهرهگیریهای جناحی از بیتالمال ادامه بدهند!
گفت: پس این چه مقایسهای است که ایشان کرده است؟! دانشگاه چه ربطی به حسینیه دارد؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! شخصی روی دیش ماهوارهاش نوشته بود کولر آبی که نیروی انتظامی آن را جمع نکند!
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد