خاطرات جعلی

کابوس!

همه آنچه ما کودکان انقلاب از ساواک و زندانیان زمان شاه شنیده و در فیلم‌ها دیده‌ایم و در کتاب‌ها خوانده‌ایم، تصویر شکنجه است، کابوسی ابدی و تمام‌ناشدنی. پرویز ثابتی، مرد شماره 2 ساواک اما در گفت‌وگویی در سی‌امین سالگرد انقلاب اسلامی، تمام این حرف‌ها را منکر شده است: ساواک مخالفان را شکنجه نمی‌کرد!
کد خبر: ۶۵۳۷۷۰
کابوس!

پرویز ثابتی مدیر امنیت داخلی ساواک همانند دیگر مقام‌های امنیتی، فردی ناشناخته و در سایه بود تا این‌که حضورش به‌عنوان مقام امنیتی در تلویزیون در نوروز ۱۳۵۰، نام او را بر سر زبان‌ها ‌انداخت و بعد از خروج از ایران در سال 1357 بار دیگر به سایه رفت و دوران سکوت و انزوا را برگزید، اما پس از ۳۰ سال در ۱۳۸۷ گفت‌وگوهایش را با عرفان قانعی‌فرد ‌آغاز کرد و کتاب «در دامگه حادثه» محصول این گفت‌وگوهاست. ثابتی در این کتاب، گفته‌هایی عجیب و غریب و ادعاهایی شگفت‌انگیز دارد که یکی از عجیب‌ترین آنها این است که ساواک، مخالفان را شکنجه نمی‌کرد. وی که به شکنجه‌های غیرانسانی شهرت دارد، می‌گوید: من همیشه با شکنجه مخالف بودم، نه شکنجه و نه بازجویی کرده‌ام!

ثابتی در این گفت‌وگو، مردان و زنان بسیاری را زیر سوال برده تا خود را توجیه کند.

بخش جالب توجه دیگری از خاطرات ثابتی، تطهیر رضاشاه و محمدرضا پهلوی است و اثبات این‌که این پدر و پسر، خادم ایران بوده‌اند. ثابتی تمام مخالفان حکومت پهلوی را مزدور و مریض یا‌ دارای ناراحتی جنسی قلمداد می‌کند و هیچ جای کتاب نیست که ثابتی در آن یک اپوزیسیون سالم را معرفی کند.

وی بیشترین نقدها را متوجه مصدق و بختیار می‌داند و می‌گوید، زمان مصدق که الان می‌گویند سمبل دموکراسی است، شکنجه بشدت برقرار بود! وی همچنین معتقد است، انگلیس و آمریکا عامل سقوط رژیم پهلوی بودند. از عجیب‌ترین ادعاهایی که ثابتی درباره مخالفان رژیم مطرح کرده می‌توان به ارتباط شهید بهشتی با سازمان سیا و همکاری دکتر شریعتی با ساواک اشاره کرد. وی در بخشی از خاطراتش می‌آورد تختی خودکشی کرد، صمد بهرنگی بلد نبود شنا کند، غرق شد و شریعتی به مرگ طبیعی از دنیا رفت.

ثابتی در جای جای خاطراتش، تلاش کرده اعمال خودش را توجیه کند و حتی مدعی است خودش یک تنه موافق دادن آزادی بیان بوده است. ادعاهایی که پرویز ثابتی مطرح می‌کند، برای تبرئه و توجیه خود و تخریب مخالفان نظام سابق است.

هدف اصلی او این است که در سایه اتهام‌های بی‌پایه و رنگارنگ ـ که علیه مخالفان و مبارزان رژیم پهلوی می‌تراشد ـ جنایت‌های خود را توجیه کند و در این جریان، حوادث مقاطع مختلف را باهم خلط می‌کند و براساس ذهنیات خود شروع به داستان‌سرایی می‌کند و این نشان می‌دهد که این کتاب و مصاحبه، ‌نه پژوهش تاریخی و نه ذکر خاطرات، بلکه ادامه ‌همان شغل و مقامی است که قبلا داشته و البته دو خدمت کرده؛ یکی افشای طیفی که می‌خواهد چنین وانمود کند که از گذشته درس گرفته و دموکرات شده و اگر مردم انتخابش کنند اشتباهات پیش تکرار نخواهد شد و از سوی دیگر، نشانگر تصویر کاذب و مسخره‌ای است که مسئولان نظام سابق از اوضاع سیاسی و فرهنگی جامعه داشته‌اند و همین موجبات سقوطشان را فراهم آورده است.

گویا هدف ثابتی تنها تطهیر جنایات رژیمی است که بسیاری از قربانیانش کابوس آن شکنجه‌ها را از خاطر نبرده‌اند.

شادی معرفتی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها