تاکنون این‌گونه تصور می‌شد که ایالات متحده همه نیروهای نظامی‌اش را تا پایان سال جدید از افغانستان خارج خواهد کرد، اما اوباما بر خلاف افکار عمومی آمریکا قصد دارد چند هزار نیروی ویژه، مستشاران نظامی، کارمندان سیا، پیمانکاران و پایگاه‌های شنود و جاسوسی را تا ده سال دیگر و تا پایان 2024 در افغانستان نگه‌دارد.
کد خبر: ۶۵۰۳۳۰

شبکه سی‌.ان.‌ان، سی‌ام دسامبر در گزارشی اعلام کرد که 75 درصد مردم آمریکا مخالف باقی ماندن هرگونه نیروی نظامی کشورشان بعد از سال 2014 در افغانستان و حتی مایل به خروج این نیروها تا قبل از پایان این سال هستند.

سال‌هاست که آمریکایی‌ها مخالف جنگ افغانستان بوده و از چند سال قبل حتی بسیاری به این باور رسیده‌اند که حمله به افغانستان در سال 2001 نیز اقدام غلطی بوده است.

شکی وجود ندارد که مردم آمریکا از این جنگ خسته‌شده‌اند، اما هیچ گزینه ملموسی برای ممانعت از ادامه حضور نظامی در افغانستان ندارند.

از سوی دیگر دوره راه‌اندازی جنبش‌های مردمی ضدجنگ که زمانی از سوی گروه‌های بزرگی از دموکرات‌ها حمایت می‌شد با روی کار آمدن اوباما که از دموکرات‌هاست، رو به اضمحلال رفته است.

دموکرات‌ها احتمالا از نتایج نظر‌سنجی‌ها خبر دارند، اما بندرت در اعتراضات علیه ماجراجویی اوباما در افغانستان یا حملات هواپیماهای بدون سرنشین به پاکستان، یمن، سومالی و مناطق دیگر شرکت می‌کنند.

اوباما در حال عملی‌کردن وعده‌اش مبنی بر خروج تمامی نیروهای زمینی طبق برنامه زمان‌بندی شده تا پایان سال 2014 است، اما یگان‌های ویژه و دیگر نیروها از نظر فنی نیروی زمینی محسوب نمی‌شوند.

تصمیم وی بر ادامه حضور نظامی در افغانستان در ابعادی کوچک‌تر به اهداف سیاسی بزرگ‌ترش در استراتژی چرخش به سمت آسیا ربط دارد.

کاخ سفید مدت‌هاست که مشغول چانه زنی با دولت کابل برای حفظ نیروهای نظامی در افغانستان تا ده سال دیگر است و این در حالی است آمریکا باید هزینه سنگین آموزش، تجهیز و نگهداری ارتش و پلیس افغانستان و کمک مالی به دولت این کشور تا سال 2024 را بپردازد.

به نظر می‌رسید که دو طرف بر سر این موضوع در موافقت‌نامه اخیر به توافق رسیده باشند، اما حامد کرزای اعلام کرده است که امکان امضای این قرارداد تا انتخاب رئیس‌جمهور بعدی (آوریل) وجود ندارد و به همین جهت کاخ سفید نگران تاخیر به وجود آمده است.

این‌که چه کسی برنده انتخابات بهار افغانستان خواهد بود چندان مشخص نیست، اما شکی وجود ندارد که دولت اوباما از آن‌که کرزای بعد از دو دوره ریاست جمهوری امکان انتخاب مجدد را ندارد بسیار خشنود است.

به هر حال کاخ سفید برای امضای این قرارداد یک‌سال دیگر وقت دارد و به نظر می‌رسد که از انجام سریع آن قبل یا پس از کنار رفتن کرزای و بخصوص با قدرت گیری حزب اتحاد شمال و احزاب سیاسی دوست آمریکا نظیر جماعت اسلامی که تحت تسلط تاجیک‌هاست، مطمئن است.

افغانستان به دو دلیل برای آمریکا از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است:

دلیل اول کاهش نیروی نظامی زمینی و در عین حال حفظ نیروهای نخبه و امکانات جاسوسی در افغانستان برای تامین منافع ایالات متحده و حفظ حوزه نفوذ در صورت ادامه جنگ در این کشور است.

منافع آمریکا احتمالا در صورتی که مناقشه نظامی میان گروه‌های مختلف افغان که از اوایل سال‌های دهه 90 برای کسب قدرت و تسلط بر کابل در حال کشمکش‌اند ادامه پیدا کند، بویژه طالبان که قدرت را از 1996 تا 2001 و تا قبل از حمله آمریکا به این کشور در اختیار داشته به خطر خواهد افتاد.

دلیل مهم دیگر این است که افغانستان موهبتی ژئوپلتیک و بسیار مهم برای ایالات متحده و بخصوص تنها پایگاه نظامی پنتاگون در آسیای مرکزی است که مشرف به ایران در غرب، پاکستان در شرق، چین در شمال شرقی، جمهوری‌های شوروی سابق در شمال غربی و نیز روسیه در شمال این کشور است.

مجله فارین پالیسی در سی‌ام دسامبر در مقاله‌ای نوشت که بیشتر کشورهای آسیای مرکزی دارای رهبرانی پیر و فرتوت و بدون سازوکار مطمئنی برای جانشینی هستند و این امر عاملی بالقوه برای بی‌نظمی‌های آینده است.

تمامی این کشورها دارای جمعیت جوان بیزار از حکومت و زیرساخت‌های بسیار ضعیفی است که از دیرباز باعث شده این گوشه از جهان نقش سرباز پیاده در شطرنج قدرت‌ها را داشته باشد.

از این منظر ادامه حضور آمریکا در افغانستان با سیاست واشنگتن موسوم به جاده ابریشم جدید که اولین بار از سوی هیلاری کلینتون، وزیر خارجه سابق آمریکا در دو سال قبل عنوان شد همخوانی دارد.

هدف آمریکا به مرور زمان افزایش قدرت سیاسی، تجاری و اقتصادی‌اش در منطقه استراتژیک مرکز و جنوب آسیا برای گسترش هژمونی جهانی ایالات متحده و ممانعت از تبدیل چین به قدرتی سلطه‌جوست.

همان‌گونه که رابرت بلیک، دستیار وزیر امور خارجه آمریکا در مقاله‌ای در بیست و سوم مارس نوشت منطقه بسیار پرتحرکی که شامل ترکیه، کشورهای ساحل دریای خزر، آسیای مرکزی، افغانستان و اقتصاد‌های بزرگ جنوب آسیا می‌شود در صورت همکاری و همگرایی می‌تواند رفاه، ثبات و آینده درخشانی را همراه داشته باشد.

اما به رغم تمامی فرصت‌ها و امکان پیشرفت باید به چالش‌های اساسی این منطقه نیز توجه کرد.

باوجود منافع واقعی ثبات در افغانستان، این منطقه از نظر امنیتی آشفته و پریشان است و ضرورت گسترش همکاری با افغانستان و دیگر کشورهای منطقه برای تقویت امنیت مرز و مبارزه با تهدیدهای فراملی را می‌طلبد.

از سوی دیگر چین و روسیه در پی گسترش حوزه تجارت و نفوذ در آسیای مرکزی به عنوان حیات خلوتشان هستند و این امر تا حدودی واشنگتن را با چالش‌های امنیتی تازه‌ای مواجه می‌کند که تهدید‌آمیز بوده و باید به آنها توجه شود.

فارین پالیسی / مترجم: ایرج جودت

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها