تولید و پخش مجموعه‌های طنز در سیمای جمهوری اسلامی ایران همواره توانسته مخاطبانی میلیونی جذب کند. در دهه 60، برنامه‌های مختلف طنز در دو شبکه تلویزیونی کشور روی آنتن می‌رفت که بیشتر آنها محصول تلاش گروه‌های رادیویی برنامه‌ساز بود.
کد خبر: ۶۴۸۶۴۷

گروه نمایشی جنگ هفته از موفق‌ترین گروه‌های نمایشی بود که حضور محمد اوزی و صادق عبدالهی و بازیگرانی چون مهدی بهنام و تورج نصر عصر جمعه‌ها با بخش‌‌هایی چون هشدارهای پلیس، آقای شهروندی و آقای گرفتار مخاطبان را سرگرم می‌کردند. این کار را گروه طنز اقتصادی تلویزیون با محوریت زنده‌یاد احمد مندوب هاشمی و با هنرنمایی محمد شیری و عزت‌الله رمضانی‌فر و دیگران (در برنامه سیمای اقتصاد ما) نیز به عهده داشتند. پس از پایان جنگ تحمیلی و نیاز شبکه‌های تلویزیونی به آثاری مفرح، مجموعه‌های کمدی رونق بیشتری گرفتند که البته گاه به لحاظ کیفی چنگی به دل نمی‌زدند و در مواردی سطحی و پیش‌پا افتاده جلوه می‌کردند. برای مثال می‌توان به مجموعه «مهمان» ساخته خسرو ملکان اشاره کرد که نوروز 1369 از تلویزیون پخش شد و با وجود ضعف‌های بسیار، به دلیل سادگی و بازی بازیگران محبوب آن سال‌های تلویزیون، مورد توجه مخاطب عام قرار گرفت.

این روند سال‌های ابتدایی دهه 70 نیز ادامه داشت و جنگ‌های کمیک تلویزیونی مانند جنگ هفته، سیمای هفته، جدی نگیرید و... نیز به آنها اضافه شد. جنگ‌های فوق به لحاظ شکل و محتوا چندان تفاوتی با کارهای رادیویی طنز همچون صبح جمعه با شما نداشت و تنها طیف محدودی از مخاطبان علاقه‌مند به رادیو را به سمت خویش کشانده بود.

مدیران شبکه‌های تلویزیونی برای پرکردن این خلأ به تجربه‌هایی در این زمینه دست زدند که در نهایت پس از پخش مجموعه‌های ترکیبی نوروزی موفق اوایل دهه 70، پرواز 57 و جنگ 39 که محصول نوآوری‌های داریوش کاردان و گروهش بود، تولید و پخش مجموعه ساعت‌خوش و پس از آن، سال‌خوش، با توجه به ساختار جوان‌پسندشان توانست بسرعت جای خود را میان این قشر باز کند و جریان ساز شود. کاری متکی بر طنزهای آیتمی که هر یک از آنها چند دقیقه‌ای را به خود اختصاص می‌داد و نوآوری‌های بسیار در آن به چشم می‌خورد. ساعت‌خوش علاوه بر متن، از اجرایی قوی نیز سود می‌جست. برای مثال می‌توان به بخش دیدنی مسابقه هفته با اجرای فوق‌العاده مهران مدیری اشاره کرد که پس از گذشت نزدیک به دو دهه از پخش هنوز در یادها مانده است. گروه خلاق نویسندگان ساعت‌خوش شامل مهران مدیری، ارژنگ امیرفضلی، زنده‌یاد داوود اسدی و... که اغلب خود به بازی جلوی دوربین نیز مشغول بودند، مهم‌ترین عامل موفقیت برنامه بود که به مرور به حاشیه رفتند و از پخش آن جلوگیری شد. پس از پایان نه‌چندان خوش ساعت‌خوش تا مدتی خبری از کارهای کمدی تلویزیونی نبود و بار دیگر سروکله طنزهای رادیویی پیدا شد که البته مجموعه طنز سه و نیم با حضور مجدد داریوش کاردان توانست مخاطبانی برای خود دست‌وپا کند.

در کنار کارهای ترکیبی طنز، ساخت سریال‌های داستانی طنز نیز در این دهه رونق بیشتری گرفت که از بین موفق‌ترین کارها می‌توان به مجموعه‌های دیدنی همسران و خانه سبز (زنده‌یاد مسعود رسام و بیژن بیرنگ) و کاکتوس (محمدرضا هنرمند) اشاره کرد که مخاطبان بی‌شماری برای خود دست و پا کردند. همچنین کارهای مرضیه برومند از بین کارهای شاخصی بود که طنز اجتماعی به سبک و سیاق این کارگردان را به تصویر می‌کشید. آرایشگاه زیبا، خودروی تهران 11 و در سال‌های بعد، هتل، ورثه آقای نیکبخت، کارآگاه شمسی و دستیارش مادام از جمله این کارهای موفق بودند.

در نیمه دهه 70 مهران مدیری به عنوان یکی از اعضای اصلی و کلیدی به جامانده از ساعت‌خوش همراه با عده‌ای از جوان‌های بازیگر تازه کار، طنزهای 90 قسمتی شبانه را بنیان گذاشت که در سال‌های بعد نیز بشدت مورد استفاده شبکه‌های مختلف قرار گرفت. در آن مقطع مدیری با بهره‌گیری از جوان‌هایی همچون سروش صحت، لاله صبوری، رامین ناصرنصیر، عارف لرستانی و...، به طنزهای آیتمی سروشکل جذاب‌تری بخشید و متن‌های قوی‌تری تدارک دید که خلاقیت فوق‌العاده‌ای در آن موج می‌زد. خود مدیری بدون تردید ستاره اصلی برنامه‌های شبانه تلویزیونی بود که از زبان بدن به بهترین شکل برای ارتباط با مخاطب بهره می‌گرفت و دیوار میان خود و مخاطب را به مرور از میان برداشت. پلاک 14، نود شب و... از جمله این کارها بود که در سال‌های انتهایی دهه 1370 با استقبال خوب مخاطبان روبه‌رو شده و مدیری را در سال‌های بعد به سوی مجموعه‌های شبانه جذاب‌تری مانند شب‌های برره، پاورچین و... سوق داد. کارهای ذکر شده به لحاظ بودجه وضع بهتری داشته و جذب آگهی‌های بازرگانی فراوان هم دست مدیری را برای ارائه کارهای بهتر باز می‌گذاشت. اوج کار وی که بی‌تردید تا امروز هم تکرار نشده، در پاورچین رخ داد: مجموعه‌ای با متن‌های فوق‌العاده که پیمان قاسم‌خانی به عنوان سرپرست نویسندگان نقشی کلیدی در رقم خوردن موفقیت آن داشت. مدیری در شب‌های برره با خلق منطقه‌ای خیالی، تخیلات خود و نویسندگانش را محدود نکرده و با بهره‌گیری از پخش همزمان با ضبط، ضعف‌های ریز و درشت کارش را برطرف کرد. در این میان شخصیت‌پردازی بخصوص در ارتباط با فرهاد برره و داوود نقشی کلیدی در موفقیت پاورچین داشته و بازی خوب گروه بازیگرانش نیز آن را کامل کرد. کاری که بعدها مدیری در هیچ‌یک از آثار خود موفق به تکرار آن نشد که مجموعه قهوه تلخ مصداق بارز این امر به حساب می‌آید.

سال‌های پایانی دهه 70 و ابتدای دهه 80 مجموعه‌های طنز نود شبی بسیار مورد توجه بودند به‌ گونه‌ای که گاه دو یا سه شبکه مبادرت به پخش این‌گونه آثار می‌کردند. سری کارهای مهدی مظلومی و مهران غفوریان از مهم‌ترین این آثار به حساب می‌آمد. با این حال هیچ‌یک از مجموعه‌های ذکر شده نتوانست موفقیت پاورچین را تکرار و مخاطبان بیشتری برای خویش دست و پا کند. زیر آسمان شهر به کارگردانی مهران غفوریان یکی از طنزهای موفق شبانه این سال‌هاست که تنها در بخش نخست خود به واسطه متن‌های خوبش در سطح کیفی نسبتا مطلوبی قرار می‌گرفت. جنس کمدی زیر آسمان شهر از جنس کمدی‌های متکی بر کلام و تضاد شخصیت‌ها بود که در برخی لحظات بخوبی به بار می‌نشست. از میان شخصیت‌های این مجموعه، خشایار مستوفی با بازی حمید لولایی و بهروز پیرپکاجکی بهتر از بقیه از کار درآمدند و اولی برای مدتی کوتاه محبوب‌ترین شخصیت تلویزیونی سال لقب گرفت. با این حال تولید زیر آسمان شهر 2 که به لحاظ فیلمنامه دچار مشکلات بسیار بود، یکی از اشتباهات بزرگ تولیدکنندگان مجموعه‌های نود شبی کمدی تلویزیون بود که در نهایت به ریزش شدید مخاطب منجر شد.

رضا عطاران یکی دیگر از چهره‌های موفق این عرصه است که ریشه حیات هنری‌اش به همکاری با مهران مدیری در دهه 70 بازمی‌گردد. او در دهه 70 و 80 با سیب خنده، مجید دلبندم، قطار ابدی (مشترک با بهروز بقایی) و کوچه اقاقیا کار خود را به‌عنوان کارگردان به اثبات رساند. اغلب کارهای عطاران در زمینه طنز داستانی با موفقیت روبه‌رو شدند که بخش عمده‌ای از این موفقیت، به شخصیت‌های واقعی و ملموس آن کارها و نیز فضاهای باورپذیرشان برمی‌گردد. از خانه به دوش و ترش و شیرین گرفته تا بزنگاه، دارای یک ویژگی مشترک بودند و رگه‌هایی از یک کمدی ناب در آنها به چشم می‌خورد. درواقع عطاران با گرته‌برداری از آدم‌های موجود در اجتماع و افزودن مقداری اغراق به آنها، شخصیت‌های ملموسی را خلق می‌کرد که براحتی قادر به ارتباط با مخاطب بودند و مخاطب را به همذات‌پنداری با آنان وامی‌داشت. در این بین نباید از بازی خوب عطاران و هنر بازی گرفتنش از دیگران نیز غافل شد که نقشی کلیدی در موفقیت کارهایش داشته است.

حسین سهیلی‌زاده که این روزها در ساخت مجموعه‌های اجتماعی و جوان‌پسند فعال است، کار خود را با ساخت مجموعه‌ طنز موفق افزونه‌خواه کوچک آغاز کرد که در آن تصویر زندگی کارمندی به نام اشترخانی (با بازی سیروس گرجستانی) به عامل جذابیت بدل شد. مهدی مظلومی نیز یکی دیگر از چهره‌های پرکار طنزهای 90 قسمتی است که برخی کارهایش مانند شهر قشنگ و کمربندها را ببندیم، بهتر از بقیه کارهایش از کار درآمد و لحظات مفرح بسیاری با خود به همراه داشت. بخصوص شهر قشنگ که ترکیب عالی بازیگرانش نقشی مهم در این موفقیت داشت و در آن بده‌بستان‌های میان امیر جعفری و فتحعلی اویسی فوق‌العاده از کار درآمد. با این همه آب بستن به داستان‌هایی نه‌چندان پرمایه و قوی، به شهر قشنگ نیز آسیب زد و آن را به دام تکرار انداخت.

در دهه گذشته، سعید آقاخانی و سروش صحت که هر دوی آنها هم کارشان را با بازی در کمدی‌های نودشبی تلویزیونی آغاز کرده بودند، رو به کارگردانی آوردند و اتفاقا آثار موفقی را روانه آنتن کردند. زن بابا ساخته سعید آقاخانی و مجموعه‌های مسافران و ساختمان پزشکان ساخته سروش صحت ازجمله این آثار بودند که هرکدام مولفه‌های خاص خود را داشتند و به نوعی امضای خالقانشان پای آنها به چشم می‌خورد. در این میان صحت موفق‌تر از آقاخانی عمل کرد و در سال‌‌های آغازین دهه 90، با مجموعه پرمخاطب پژمان، مخاطبان بسیاری را پای ساخته خود نشاند.

سیروس مقدم نیز که تا پنج سال پیش هیچ کار کمدی‌ای در کارنامه نداشت، پس از همکاری موفق با محسن تنابنده در مجموعه پیامک از دیار باقی به‌عنوان فیلمنامه‌نویس، به سمت گونه کمدی کشیده شد و کارهای بسیار موفق و پربیننده‌ای را روانه آنتن کرد. برای مثال می‌توان از چاردیواری، چک برگشتی و در نهایت پایتخت یک و 2 یاد کرد که این روزها سومین قسمت آن در مرحله تصویربرداری برای پخش در نوروز 1393 است. مقدم با تکیه بر دوربینی سیال و شوخی‌های پشت سرهم سبک تازه‌ای راه انداخت که بسیار هم مورد توجه عامه مخاطبان قرار گرفت. قصه‌هایی ساده و باورپذیر که بخوبی پرورش پیدا می‌کردند و به شکل مطلوبی به تصویر کشیده می‌شدند. وجه اشتراک آثار کمدی مقدم، حضور بازیگران توانا و مسلط بر کمدی است که بویژه در پایتخت با حضور محسن تنابنده، احمد مهرانفر و علیرضا خمسه، نمود بیشتری داشته است.

شاید برای دستیابی به روش‌های تازه و متفاوت در تولید کارهای طنز ترکیبی و داستانی در تلویزیون بهتر باشد کارشناسان با مروری بر گذشته طنز تلویزیونی و ارزیابی سه دهه گذشته، راهکارهای مفیدی را برای ارائه کارهای روزآمد و موفق در این زمینه جستجو کنند. آنچه به موفقیت و ماندگاری کارهای طنز تلویزیونی کمک می‌کند دوری مجموعه‌های کمدی بویژه کارهای نوروزی از تکرار کلیشه‌های امتحان پس داده است. اگر می‌خواهیم طرحی نو دراندازیم و مخاطبان پر و پاقرص تلویزیونی را غافلگیر کنیم، باید به سراغ نقاط اوج کارهای طنز تلویزیونی برویم و ضمن توجه به دلایل موفقیت ساختاری این کارها، هیچ‌گاه از نظر مضمونی، نسبت به روزآمدی کارها غافل نشویم.

محمد جلیلوند

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها