استودیوی Telltale Games که بحق نام خود را به شایستگی برگزیده، یکی دو سال است جاپای محکمی در صنعت بازی داشته و مقامی در جوار بهترینهای این عرصه کسب کرده است.
سری بازی The Walking Dead جزو بهترین بازیهای داستانی دهه گذشته بود که علاوه بر جوایز متعدد، مخاطبان بسیاری را هم جذب خود کرد. دومین تجربه مشابه این استودیو، عرضه اولین قسمت سری بازی The Wolf Among Us بود. قسمت اول، با مهارتی ستودنی کار شده بود و شروعی توفانی بر این سری را رقم زد. قسمت دوم، شاید نه به آن دقت، اما باز هم با قدرتی رقیبکش به میدان آمده است.
سری WD نه براساس مجموعه تلویزیونی مردگان متحرک، که براساس مجموعه داستانهای مصور با همین نام و به قلم نویسنده بیبدیل سرگرمیهای زامبیمحور، یعنی رابرت کرکمن ساخته شده بود. در سرنوشتی مشابه، سری بازیهای «گرگی در میان ما» نیز براساس سری داستانهای مصور Fables، اثر بیل ویلینگهام ساخته شده است. داستانهای مصور «افسانگان» با محور قرار دادن زندگی موجودات افسانهای در دنیای مدرن میگذرد.
موجودات افسانهای و فولکلور که به دست دشمنی خبیث از دنیای خود رانده شدهاند، به اجبار به جهان امروزی پا گذاشته و در نیویورک سکونت گزیده و اجتماعی مخفی به نام «شهر افسانگان» تشکیل دادهاند.
محتوای داستانی این مجموعه فانتزی، غیر مستقیم به چگونگی روزگار گذراندن بشر طعنه میزند. اگر اهل داستانهای مصور هستید، به هیچ عنوان این مجموعه را از دست ندهید. شخصیت اصلی بازیهای TTGames، یک گرگینه با نام بیگبی وُلف است؛ موجودی روانپریش و آزردهخاطر. او یک قهرمان نیست.
حتی ضدقهرمان هم نیست، اما با تمام خصومتطلبی و ضدیتگرایی که در بیگبی ولف موج میزند، نسبت به ضعفا عطوفتی خاص نشان میدهد. در قسمت اول بازی شاهد بودیم که شهر افسانگان از سوی یک قاتل مجنون هدف قرارگرفت. در این قسمت که نام شایسته «آیینه و دود» بر آن گذاشتهاند، شاهد محو حقیقت هستیم. بنا به انتخابهایی که بازیکن در قسمت اول انجام داده است، داستان و شخصیت بیگبی در این قسمت تغییر میکند. داستان با دقتی مثالزدنی تصمیمات سابق را منتقل میکند. بعضی صحنههای تکاندهنده هم به نحو احسنت نقش درس عبرت را برای بازیکنان خشونتطلب ایفا خواهند کرد.
خوشبختانه سازندگان، کار خود را با جدیت تمام انجام دادهاند و از این رو توانستهاند به خلق جوّی سنگین و دلهرهآور دست بزنند. موسیقی غنی، درکنار طراحی گرافیکی استادانه که حجم کنترلشده و دقیقی از احساسات را در چهره شخصیتها بهنمایش درمیآورد، در کنار رنگپردازی چشمنوازی که از عنوان قبلی این سازنده سراغ داشتیم، بازیکن را محو خود میکنند.
البته آیینه و دود در همه حال سرشار از قدرت نیست و گاهی چشم صحنههایی را میبیند که شاید در عنوانی مانند Skyrim قابل بخشش باشد، اما در اثری که نام ماجرایی را یدک میکشد و ادعای روایت میکند، چندان پسندیده نیست. در قسمت اول، بخشهایی به صورت QTE قرار داده شده بود که واقعا هیجان بازی را دوچندان کرده بود. تنش در این صحنهها چنان زیاد بود که بازیکن را به یاد اوج بازیهای ژاپنی ـ که جای خالیشان شدیدا در بازیهای غربی حس میشود ـ میانداخت.
در این قسمت نه خطرناک بودن صحنهها به غنای گذشته است و نه شخصیتهایی که رویارویی با آنها به برخورد میانجامد از پختگی برخوردار هستند. بیشتر مدت بازی به بررسی صحنههای جرم میپردازد و در همین گشت و گذارهاست که تعدادی از ناخوشایندترین کاستیهای بازی به چشم میآیند. بارها پیش میآید که تن صدای بیگبی از یک دیالوگ به دیالوگ بعدی دچار تغییری واضح میشود. این مساله زمانی مضحکتر به نظر میرسد که بازیکن مشاهده میکند برخی نکات کلیدی داستان، بدون هیچ ربط خاصی، در خلال این دیالوگها گفته میشود! غیرممکن است مسیردهی صحیح دیالوگها و حفظ عنصر منطق در توان نویسندگان با استعداد TTGames نباشد، پس مشکل از کمکاری تیم سازنده است، نه از ناتوانی. البته آنچنان که از این قسمت برمیآید و همچنین که پیشنمایش قسمت سوم که در انتهای آیینه و دود نشان میدهد، دومین تکه از پازل بیگبی، حکم سکوی پرتابی را دارد که در قسمت سوم شاهد شلیک و سوزاندن آن خواهیم بود. در هر صورت، سفر از این دالان خوفناک، خالی از لطف نخواهد بود. این عنوان دوست داشتنی را به همه علاقهمندان عناوین ماجراجویی با محوریت روایی پیشنهاد میکنیم.
حداقل سیستم مورد نیاز PC
OS |
Windows XP Service Pack 3 |
CPU |
Core 2 Duo 2GHz |
RAM |
3 GB |
Graphics |
NVIDIA or ATI 512 MB |
HDD |
2 GB |
سیاوش شهبازی / ضمیمه کلیک
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد