داستان پلیسی - شلیک در خانه اجاره‌ای- قسمت دوم

رابطه پنهانی

در قسمت قبل خواندید زنی به نام تینا در روز اثاث‌کشی به خانه اجاره‌ای در خیابان ستارخان، با شلیک سه گلوله از پا درآمده و شوهرش به نام محمد مفقود شده است. در خانه مقتول پنج پوکه فشنگ وجود دارد و کارتن یخچال نیز گم شده است. سرگرد شهاب دستور داد محمد تحت تعقیب قرار بگیرد. اکنون ادامه ماجرا را بخوانید:
کد خبر: ۶۴۵۶۳۷
رابطه پنهانی
کارآگاه شهاب و ستوان ظهوری در صحنه جرم در حال بررسی بودند که تلفنی به سرگرد خبر دادند جنازه محمد را در حالی‌که دو گلوله خورده و در کارتن یخچال جاسازی شده، در میدان توحید پیدا کرده‌اند. شهاب از شنیدن خبر خشکش زد. تنها مظنون پرونده، خودش کشته شده بود. او به دستیارش گفت: «ماجرا خیلی پیچیده‌تر از چیزی است که فکر می‌کردیم. »

فردی، این زوج را به قتل رسانده و سپس یکی از اجساد را از خانه بیرون برده تا صحنه جرم را به هم بزند و سرنخ‌ها را از بین ببرد. دو همکار به میدان توحید رفتند و جسد مرد را نیز بررسی کردند. بعدازظهر همان روز از خانواده محمد و تینا تحقیق شد. کسی هیچ احتمالی درباره آن قتل نمی‌داد و همه شواهد گویای آن بود که این زوج زندگی بسیار آرامی داشتند و هیچ نوع خصومتی در میان نبوده است.

ستوان بعد از رفتن اعضای دو خانواده، به رئیس‌اش گفت: «بالاخره باید انگیزه‌ای برای قتل وجود داشته باشد. نمی‌شود که دو نفر را همین‌طور الکی کشت.»

شهاب هم به همین موضوع فکر کرده و به یک احتمال رسیده بود. او به دستیارش گفت: «شاید قاتل، طرف‌هایش را اشتباه گرفته است.»

- یعنی چه؟

- یعنی می‌خواسته مستاجران قبلی را بکشد اما به اشتباه محمد و تینا را کشته و دلیل اشتباه هم اثاث‌کشی مستاجران قبلی بوده است.

اگر این فرضیه صحت داشت، باید می‌پذیرفتند که قاتل طعمه‌هایش را نمی‌شناخته و در واقع از طرف شخص دیگری برای این جنایت اجیر شده بود.

ستوان ظهوری صبح روز بعد با کمک مالک آپارتمان و یک بنگاه معاملات املاک، خانه مستاجران قبلی را پیدا کرد. آنها زوجی در حال متارکه بودند و اختلافات زیادی با هم داشتند. زن و مرد برای بازجویی به اداره آگاهی منتقل شدند، اما هر دو گفتند محمد و تینا را نمی‌شناسند و اصلا نمی‌دانند ماجرای قتل چیست.

کارآگاه از قبل انتظار داشت همین جملات را از زبان این زوج بشنود و ترجیح داد از آنها جداگانه تحقیق کند. مرد که کریم نام داشت، حرفی برای گفتن نداشت، اما همسر او دلایل اختلاف با شوهرش را عنوان کرد.

- کریم بتازگی با دختری جوان دوست شده و می‌خواهد با او ازدواج کند. او دو سال بعد از ازدواج‌مان به من خیانت کرد و فقط به این دلیل تا الان او را ترک نکرده‌ام که فعلا جایی برای رفتن ندارم. ما هر روز با هم درگیری داریم و قرار بود بعد از اثاث‌کشی به خانه جدید، من وسایلم را جدا و او را ترک کنم. خانه پدر و مادرم کرج است و قرار بود امروز یک کامیون بگیرم و وسایلم را به آنجا ببرم. البته الان که اینجا هستم و کامیون هم حتما رفته و کارها همین‌طور مانده است.

بعد از این صحبت‌ها شهاب که نکته مورد توجه‌اش را گرفته بود، به زن گفت: «بیشتر از این مزاحم شما نمی‌شویم، اما شوهرتان باید اینجا بماند.»

دو همکار بلافاصله بازجویی از کریم را شروع کردند و مرد بالاخره قبول کرد با دختری به نام مهشید دوست شده، البته ادعا کرد آنها قراری برای ازدواج ندارند و همسرش بی‌دلیل موضوع را بزرگ کرده است. کارآگاه مشخصات و نشانی خانه مهشید را گرفت و در حالی‌که کریم را برای احتیاط به بازداشتگاه فرستاده بود، همراه دستیارش راهی منزل دختر جوان شد./ ضمیمه تپش

علیرضا رحیمی

newsQrCode
برچسب ها: رابطه پنهانی
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
وقتی دل جنگل سوخت

«جام‌جم» در گفت‌وگو با جانشین فرمانده یگان حفاظت سازمان منابع طبیعی کشور بررسی کرد

وقتی دل جنگل سوخت

صدای «مرجان» باید شنیده شود

گفت‌و‌گو با میلاد بنی‌طبا، کارگردان فیلم سینمایی «مرجان» پیرامون دغدغه‌های ساخت و چالش‌های اکران یک فیلم اجتماعی

صدای «مرجان» باید شنیده شود

نیازمندی ها