گوشه ای از خاطرات ولی الله چهپور از دوران انقلاب

11 روز در پاریس چگونه گذشت ؟

ولی‌الله چهپور از یاران نزدیک آیت‌الله طالقانی بود و با او نسبت خانوادگی داشت. وی پیوسته با مرحوم طالقانی ارتباط نزدیک داشت و تا واپسین لحظات حیات، در کنار او بود. خاطرات وی از آیت‌الله طالقانی بسیار زیاد و متنوع است که می تواند نکات مبهمی از تاریخ معاصر را روشن سازند. مرکز اسناد انقلاب اسلامی نیز در چند جلسه اقدام به ضبط خاطرات او کرده و این خاطرات در آستانه آماده سازی برای ارائه به بازار نشر ‌است.
کد خبر: ۶۴۳۵۲۷
11 روز در پاریس چگونه گذشت ؟

آقای خلیلی که بتازگی از زندان آزاد شده بود به من پیشنهاد کرد تا به‌اتفاق چند روزی را به پاریس رفته و با امام خمینی(ره) دیدار نماییم، چون در دفتر آیت‌الله طالقانی مسوولیت داشتم از ایشان اجازه خواستم که آقا موافقت نمودند و ما به پاریس عزیمت نمودیم و سفر ما به مدت 11 روز به طول انجامید. امام در محله نوفل لوشاتو در حومه پاریس مستقر بودند و در آن ایام آقای حاج مهدی عراقی (شهید) مسوول دفتر ایشان بودند و تنظیم و ترتیب ملاقات‌ها، مصاحبه‌ها، پذیرایی از علما و دیگر مراجعین به دفتر را برعهده داشتند؛ حاج مهدی عراقی که از یاران نزدیک و معتمدین امام بودند در همان محل نوفل لوشاتو در جنوب پاریس در یک خیابان فرعی روبه‌روی منزل امام سکنا گزیده بود و به امور مختلف رسیدگی می‌کرد. در شمال خیابان محل سکونت باغی وجود داشت و در قسمت جنوبی باغ یک رستوران غذاخوری قرار گرفته بود؛ آقای عراقی طبقه بالای آن رستوران را جهت استفاده مهمانان و مراجعین اجاره نموده بود؛ در مدت اقامت امام در پاریس اقشار مختلف جامعه ایرانی از جمله روحانیون، علما، بازاریان، دانشجویان و شخصیت‌های سیاسی و انقلابی و همچنین خبرنگاران خارجی و داخلی به دیدار ایشان می‌آمدند، بنابر این پذیرایی و تنظیم برنامه‌های دیدار و اسکان و برقراری امنیت آنجا نیاز به تشکیلات منسجمی‌داشت اما حاج مهدی عراقی با کمک چند نفر محدود این مهم را به انجام می‌رسانید. البته پذیرایی و برنامه‌ها در کمال سادگی و رعایت صرفه‌جویی بود به طوری که پذیرایی از مهمانان در اکثر شب‌ها با استفاده از تخم مرغ و نان و کره به عمل می‌آمد. یک روز حاج‌مهدی به من گفت بیا کمک کن تا آبگوشتی برای نهار تدارک ببینیم. ایشان مرا راهنمایی‌کردند تا به محله‌ای از شهر پاریس بروم که در آنجا ذبح اسلامی ‌انجام می‌شد و مقداری گوشت تهیه نمایم و به طور کلی مسوولیت تهیه و تدارک سفرة آبگوشت را به اینجانب محول نمود؛ به اتفاق یک نفر دانشجو که به محله‌های پاریس آشنایی داشت به محل خرید گوشت رفتم، در آنجا یک نفر پاکستانی گوسفندها را به روش اسلامی ‌ذبح می‌کرد؛ 2 کیلو گوشت از ایشان خریداری نموده و بقیه لوازم آبگوشت را نیز تهیه نمودم؛ با این مقدار گوشت حدود 25 نفر را نهار دادم؛ آیت‌الله مرتضی مطهری که آن روز مهمان ما بود یک رشته گوشت از داخل آبگوشت بیرون آورد و به همه نشان داد و گفت برادران ملاحظه کنید که در این آبگوشت گوشت هم پیدا شده! همة حضار خندیدند و مزاح ایشان به مجلس نشاطی داد؛ بعضی از شب‌ها فقط نان و سیب زمینی می‌خوردیم و مخارج آن را حاج مهدی عراقی می‌پرداخت، ایشان می‌گفت که بودجه دفتر حضرت امام بسیار محدود است و ما جهت تأمین مخارج مهمانان از کمکهای مردمی‌استفاده می‌کنیم.

چون مدت اعتبار گذرنامه آقای عراقی به اتمام رسیده بود از من تقاضا کردند که به جای ایشان در پاریس و در خدمت امام بمانم تا این‌که او به تهران رفته و پس از تمدید گذرنامه مجدداً مراجعت نمایند به این ترتیب سعادت پیدا کردم تا مدت 11 روز در پاریس و نزد امام بمانم.

ارتباط با دنیا

خبرنگاران خارجی و داخلی جهت مصاحبه با امام به پاریس می‌آمدند و آنان با ملاحظة امکانات ناچیز دفتر امام در شگفت بودند که ایشان با چنین مقدوراتی چگونه رهبری مخالفین رژیم پهلوی را برعهده گرفته و مبارزه می‌نماید! خبرنگاران خارجی تصور نموده بودند که تشکیلات دفتر امام همانند دستگاه پاپ رهبر کاتولیک‌های جهان است و می‌پرسیدند که ارتباط امام با دنیا چگونه برقرار می‌شود؟

در داخل همان باغ روبه‌روی منزل محل اقامت امام که رستوران هم همان جا بود یک انباری وجود داشت که زیرزمین آن جای اثاثیه اضافی بود، در آن انباری یک دستگاه فتوکپی و یک دستگاه تکثیر نوار مستقر کرده بودند‌ و مقداری نوار هم جهت تکثیر وجود داشت، هر مسافر و مهمانی که می‌خواست اعلامیه‌ها یا نوار سخن رانی و پیام‌ها و مصاحبه‌های امام را با خود ببرد، بهای نوار و هزینه تکثیر را پرداخت می‌کرد و نوار و اعلامیه دریافت می‌نمود.

خبرنگاران خارجی و داخلی جهت مصاحبه با امام به پاریس می‌آمدند و آنان با ملاحظة امکانات ناچیز دفتر امام در شگفت بودند که ایشان با چنین مقدوراتی چگونه رهبری مخالفین رژیم پهلوی را برعهده گرفته است

گروه خبرنگاران را با دوربین و وسایل خبرنگاری به داخل آن زیرزمین هدایت نمودم تا از امکانات ارتباطی امام با جهان دیدن نماینده، آنان با مشاهدة تجهیزات ابتدایی و ناچیز ما متعجب و متحیر مانده بودند، خبرنگاران سوال نمودند اخبار اینجا و نوارها را چگونه انتقال می‌دهید؟ گفتم اشخاص مختلفی از ایران به اینجا می‌آیند و نوارها و اعلامیه‌ها را با خود به ایران می‌برند البته احتمال دستگیری آنان توسط ساواک نیز زیاد است و آنان خطر زندان و محاکمه را می‌پذیرند، خبرنگاران از تمام وسایل و وضعیت آنجا فیلم و عکس تهیه کردند.

خبرنگاران از این‌که این‌گونه مردم ایران در راه این رهبر روحانی فداکاری می‌کردند و او با چنین تشکیلات ساده‌ای با دنیا ارتباط برقرار می‌کرد در شگفت بودند. ناگفته نماند که آقای دکتر ابراهیم یزدی و همسرش در پاریس بودند و هر شب روزنامه‌ها و مجلاتی را که درباره ایران و انقلاب و رهبری امام مطلب و مقاله می‌نوشتند مطالعه و سپس ترجمه نموده و صبح روز بعد جهت ملاحظه حضرت امام به ایشان ارائه می‌نمودند .در مجموع امام از طرق مختلف از اخبار ایران آگاه می‌شد و با همان وسایل ساده پیام خود را به ایران و جهانیان می‌رسانید.

تولیت آستان حضرت معصومه(س) در پاریس

متولی آستانه مقدس حضرت معصومه(س) در زمان طاغوت پیرمردی بود و زمانی که امام در پاریس اقامت داشتند آن پیرمرد مبلغ قابل توجهی پول جهت تقدیم به امام با خود به آنجا آورده بود. امام(ره) ابتدا از قبول آن پول امتناع نمودند و به حاج مهدی دستور دادند تا بررسی نمایند که این مرد چنین مبلغی را از کجا و چه طریقی کسب نموده‌اند؟ پیرمرد اظهار نمود: زمینهایی که از ارث پدربزرگ و سپس پدرم در شهر قم به من رسیده همه را فروخته‌ام و از این مبلغ چیزی مربوط به دولت و حکومت طاغوت نیست و اینک در این سالهای آخر عمر خدمت امام رسیده‌ام تا با تقدیم این وجه دین خود را ادا نموده و بارم را سبک کنم! حاج مهدی با افراد مورد اعتماد و مطلع ساکن قم تماس تلفنی برقرار نمود ‌و‌ همه آن آشنایان و افراد مطلع گفته‌های شخص متولی را تأیید و تصدیق نمودند به این ترتیب و پس از تحقیق امام وجوهات را از ایشان دریافت نمودند.

پس از 11 روز اقامت در پاریس و بعد از مراجعت آقای عراقی، قصد بازگشت به ایران را نمودیم؛ در پاریس افراد مطلع اعلام نمودند چنانچه مستقیماً از پاریس به تهران برویم امکان دستگیری ما توسط ساواک وجود دارد بنابر این تصمیم گرفتیم از طریق کشور انگلستان به تهران سفر کنیم؛ آقای محمد هاشمی‌رفسنجانی که از آمریکا به پاریس آمده بود و حاج خلیل و اینجانب به اتفاق به لندن رفتیم و از آنجا به تهران پرواز نمودیم. در لندن یک شب هم میهمان همان متولی آستانه قم بودیم و یک شب جهت تماشای وضع شهر در خیابان بیکادلی قدم می‌زدیم.

دیدار عضو شورای سلطنت ‌و مهندس بازرگان با امام

آقای سیدجلال تهرانی عضو شورای سلطنت به پاریس آمده بود، ایشان به اتفاق مهندس مهدی بازرگان و دیگر همراهان جلسه‌ای در حضور امام تشکیل دادند و پیرامون سلطنت خاندان پهلوی، انقلاب و مسائل جاری مملکت بحث و گفت‌وگو نمودند؛ آقای مهندس بازرگان اظهار داشت که شاه از کشور برود و ما ولیعهد را به صورت نایب‌السلطنه بپذیریم و شورای سلطنت بر امور کشور نظارت نماید و البته این شورا زیر نظر ما کار می‌کند و در واقع این تشکیلات به صورت موقت به ادارة امور مملکت می‌پردازد تا این‌که شورای انقلاب بتواند تصمیماتی را در رابطه با تغییر قانون اساسی اتخاذ و آن را در صحن مجلس طرح و به رأی مردم بگذارد.

در واقع مهندس بازرگان تغییرات در شکل حکومت را از طریق قانونی و اخذ رأی مردم خواستار بود. حضرت امام فرمودند: سلطنت نباید به هیچ صورتی باقی بماند بلکه باید جمهوری اسلامی ‌به رأی مردم گذاشت و در ادامه گفتند که انقلاب مشروطه انقلاب سالمی ‌بود و وکلای دوره اول مجلس را نیز مردم انتخاب کردند؛ افرادی از کسبه، روحانی، اداری و بقیه اقشار که همه از معتمدین بودند که با رأی مردم حوزه خود انتخاب گردیدند و خوب کار کردند؛ بنابر این تصور شد که دیگر کار تمام شده و حکومت مشروطه استقرار پیدا کرده است و مردم به دنبال کار و زندگی خودشان رفتند لیکن چون سطنت ریشه داشت بعد رضاخانی آمد زمام امور را به دست گرفت؛ در ابتدای کار هم خود را مذهبی و طرفدار دین نشان داد و در دسته‌های سینه زنی و زنجیرزنی هم شرکت می‌کرد اما پس از مدتی ماهیت ضد دینی خود را آشکار نمود و سعی نمود اسلام را به کلی از بین ببرد و در انتها تیشه به ریشه اسلام زد و به صورتی که مشاهده می‌نمایید با مردم مسلمان ایران رفتار کردند.

نکته دیگری که امام در آن جلسه فرمودند این بود که: این‌که شوری در مردم ایجاد شده و تا این شور در میان مردم وجود دارد باید کار را یکسره کرد زیرا این شور و هیجان برای همیشه باقی نمی‌ماند.

پس از مخالفت صریح امام آقای مهندس بازرگان، عضو شورای سلطنت و دیگر همراهان با روی ترش و ناراحت از مجلس خارج شدند و در داخل راهرو خروجی زمزمه می‌کردند که امروزه کسی نمی‌تواند مستأجر منزلش را بیرون کند، حال ما می‌خواهیم شاه مملکت را به این راحتی از کشور بیرون کنیم!

طرز تفکر و راه کار خیلی از مبارزین علیه شاه و حکومت پهلوی این چنین بود و جرأت دست زدن به اقدام جدی علیه رژیم نداشتند و فقط قاطعیت حضرت امام بود که شاه را مجبور به ترک مملکت نمود. توضیح این‌که سیدجلال تهرانی پس از دیدار با امام از عضویت در شورای سلطنت استعفا نمود.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها