برف، گوش مدارس تخریبی را کشید

نمی‌دانیم دعا کنیم برف ببارد یا نبارد که اگر ببارد به دردسر می‌افتیم و اگر نبارد به دردسری دیگر. دردسر نباریدن برف، خشکسالی است و بعد هم از رونق افتادن کشاورزی و دغدغه‌های دائمی کم آبی، دردسر باریدنش هم گرفتار شدن مردم است که مثل این روزهای مازندران و گیلان در برخی نقاط حتی نان گیر مردم نمی‌آید.
کد خبر: ۶۴۳۰۴۰
برف، گوش مدارس تخریبی را کشید

با این حال باریدن برف جای شکر دارد و مشکلاتی هم که پیش می‌آید از بابت برف نیست بلکه آماده نبودن ماست که دردسرساز شده است.

دیروز خبر رسید پنج مدرسه در استان گیلان در اطاقور، رحیم‌آباد، تولمات و املش از 70 تا 100 درصد تخریب شده، همچنین خبر رسید در مازندران و در شهر رامسر بخش‌هایی از ساختمان سه مدرسه تخریب شده و در شهرستان تنکابن 10 مدرسه شهری و روستایی آسیب دیده است البته این تخریب‌ها تلفات جانی نداشته و از این بابت جای خوشحالی است، ولی تخریب این تعداد مدرسه هشداری است جدی که با زبان بی‌زبانی خطری را روایت می‌کند.

مدرسه‌ای که زیر سنگینی برف تخریب می‌شود حتما در زمان زلزله نیز می‌لرزد و فرومی‌ریزد و این اولین خطری است که باید ذهن‌ها را مشغول کند.

این‌که جان صدها هزار دانش‌آموز نیز در مدارس فرسوده در خطر است، دومین دغدغه‌ای است که باید مسئولان را به تکاپو بیندازد.

آمارهای سازمان نوسازی مدارس نشان می‌دهد هم‌اکنون بیش از چهار میلیون متر مربع فضای آموزشی فرسوده در کشور وجود دارد که 50 هزار کلاس درس خشت و گلی را نیز شامل می‌شود.

این مدارس در نوبت تخریب و نوسازی قرار دارند، اما چون بودجه‌های این بخش ناکافی است و بموقع نمی‌رسد، این آمار میلیونی به کندی کم می‌شود.

این مدارس فرسوده که تحصیل زیر سقف‌های نامطمئنش را دلهره‌آور می‌کند در همه نقاط کشور پراکنده است و وضع برخی استان‌ها از بقیه وخیم‌تر.

ادامه این شرایط اما به نفع هیچ‌کس نیست، چون وقتی مدارس پابرجا و مستحکم نباشند، اگر در نقطه‌ای شرایط بحرانی پیش بیاید، حداقل اتفاقی که رخ می‌دهد این است که مدارس به جای این‌که نقطه‌ای امن و محل پناه مردم باشند، خودشان به کانون خطر تبدیل می‌شوند و این برای کشوری که جزو خطرخیزترین کشورهای جهان است، بسیار نگران‌کننده است.

مریم خباز - گروه جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها