روزنامه خندان

علی آقا لپ های خوشگلی دارد که ....

طنز در روزنامه های کشور کم پیدا می شود و این یعنی روزنامه ها کم لبخند می‌زنند و آنها که روزنامه می‌خوانند هم به تبعیت از رسانه محبوب شان کمتر می خندند. حکمت ستون روزنامه خندان، در این است که طنز همه روزنامه های کشور را جمع کنیم و در جام جم آنلاین برسانیم به دست تان تا هر صبح، دستکم در اینترنت گردی روزانه، لبخندی روی لب تان بنشیند.
کد خبر: ۶۴۱۳۳۰
علی آقا لپ های خوشگلی دارد که ....

سیاست روز : علی آقا لپ های خوشگلی دارد که ....

سردار رادان: اگر شعرهایی علیه و در تهدید تیم هسته ای منتشر شده است ناشی از هیجانات برخی افراد است.

منظور برادر رادان از "شعرها" در اظهارنظر فوق کدام یک از گزینه های زیر است؟

الف) دم دروازه می دن عدس پلو / داداشم تیمت رو بردار و برو

ب) آهای تیم هسته ای / نبینم که خسته ای

ج) برو دیگه دوست ندارم / اسمتو نمی خوام بیارم

د) برو ولی هر جا باشی / هر جای این دنیا باشی / یه روزی پیدات می کنم / نگاه تووُ چشمات می کنم

جراید: رییس سازمان داوطلبان جمعیت هلال‌احمر با حضور در منزل عزت‌الله انتظامی، ضمن دیدار با وی، گزارشی از عملکرد سازمان تحت امرش را به وی ارائه کرد.

با توجه به این خبر کدام یک از اتفاقات زیر صحت دارد؟

الف) وزیر نیرو با حضور در محل کار "ابوالفضل پورعرب" گزارشی از آخرین وضعیت آب و برق کشور را ارائه کرد.

ب) رییس کل بانک مرکزی با حضور در روزنامه سیاست روز آخرین سیاست های ارزی کشور را برای "ننجون" تشریح کرد.

ج) معاون وزیر کشاورزی مواضع این وزارتخانه را در خصوص دام و طیور برای "محمد رضا گلزار" توضیح داد.

د) رییس جمهور با حضور در منزل "استاد شجریان" سیاست های اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی کشور را با استاد مطرح کرد.

نقطه چین عبارت زیر را پر کنید.

محمد رویانیان: علی آقا لپ های خوشگلی دارند که گاهی از این لپ های زیبا ، اسم‌ها جور دیگری می چرخد و گفته می شود. من که دوستش دارم و خودم هم خوشم می آید وقتی...... صدایم می کند.

الف) روبه راهیان

ب) روزکاریان

ج) روبافیان

د) رویاییان

جمله زیر از کیست؟

اشکال ندارد بر دهان من پلمب بزنید.

الف) گالیله – ستاره شناس ایتالیایی -

ب) ارنستو چگوارا – مبارز بولیویایی-

ج) افلاطون – حکیم یونانی -

د) برادر حمید رضا رسایی – نماینده تهران -

شرق : سازمان میراث سیاستمداران و گشت‌و‌گذار آقازادگان

آریایی‌های اصل و ایرانی‌های اصیل، از ما خواستند درباره محمدعلی نجفی که استعفا کرد و مسعود سلطانی‌فر که استبقا شد، بنویسیم.

به نظر ما اصلا «سازمان میراث فرهنگی و گردشگری» شوخی است و محلی از اعراب و تنوین ندارد. مثلا خود نجفی می‌خواست میراث فرهنگی را مدیریت کند، منتها نمی‌دانست چی را چطور و کجا باید مدیریت کند، چون دوماه دنبال میراث می‌گشت، می‌دید میراثی به‌جا نگذاشته‌اند.

حالا سلطانی‌فر چی؟ در سابقه میراث فرهنگی سلطانی‌فر یک عکس یادگاری با گنبد سلطانیه دیده می‌شود. همین است دیگر، کسی کاری به کار میراث فرهنگی ندارد. تنها کسی که واقعا توی کار ایران بود و بدجوری هم توی کار ایران گذاشته بود، اسفندیار رحیم‌مشایی بود.

 به نظر ما میراث فرهنگی را باید تغییر نام داد. چون میراثی به‌جا نمانده و هرچی هم مانده یا مسوولان از بین بردند، یا مردم روش یادگاری نوشتند، یا دلاوران تغییر کاربری‌اش دادند و جاش برج و فرودگاه بین‌المللی ساختند. پس ثابت کردیم چیزی نمانده. اما الان سیاستمداران ما پهلوبه‌پهلوی آثار باستانی ما دارند حرکت می‌کنند. میانگین سن دولت‌ها و مجلس‌ها همیشه از میانگین سن پدربزرگ‌های ما، نهایتا دو سال کمتر است و البته این را جوان‌گرایی می‌گویند. برای همین ما پیشنهاد می‌دهیم سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به «سازمان میراث سیاستمداران و گشت‌و‌گذار آقازادگان» تغییر نام دهد و خلاص.

به نظر ما باید کار را یکسره، اگر همین چهارتا بنای تاریخی که لق‌ولوق ایستاده و به امان خدا رها شده، مثل تخت‌جمشید و آرامگاه کوروش و گنبد سلطانیه و منارجنبان و... با بولدوزر صاف‌شان کنیم و جاش برج و مرکز خرید (سهامی خاص) بسازیم، دیگر خیال همه راحت می‌شود.

مثل همان کاری که با دریای خزر کردیم و فقط هفت، هشت درصدش را نگه داشتیم یا مثل کاری که با دریاچه ارومیه کردیم و فقط نمکش را نگه داشتیم. یعنی اصولا ساربان با بارش رفته، میخ افسار شتر مانده و تمام.

قدس: مش غضنفر و سارقان کوله ای

تو میلان چِفتیما یَک جِوونِ بود که هَم هَروَخت مو ایره مِدیدُم، ...

یَکدِنه اَزی خِلیطه ها که جِوونا مِندِزَن به پشتِشایُ بِزِش مِگَن کوله پشتی به پشتش بودُ بِِرِیِ خودِش ایوَر اووَر مِرفت. اَوَّلاش با خودُم مُگُفتُم یَره دَمِش گَرُم که ایقذَر بِچّه دَرسخونِ که هَمِّشه او کوله پشتیش دِلنگونِشِ یُ ایقذَرَم توش کتاب گُذیشته که دِره پَره مِره.

تا ایکه هفته جولوتَر واز با هَمو کولَش دیدُمِش که دِره تو میلان مُدُوِ. هَم آمَدُم بِزِش بُگُم بِرِیچی دِری مُدُوی که دیدُم دوتا پاسِوونَم دُنبالسَرِشَنُ ایقذَر دُویدَن تا بِلَخَره تَیِ میلان یَخَنِش رِ گیریفتنُ انداختنِش به زِمین. هَم افتاد، کوله پشتیش وِل رفت رو زِمینُ دَرِش واز رَفتُ یَک عالَم ضبط ماشینُ عاینک دودیُ کیف پولُ گوشی موبایل رِخت بیرون.

تازه اونجه بود که فهمیدُم ای یَرِگه نه مَردِسه مِرِفته یُ نَیَم دانشگا، بَلکُم ای کیف رِ مِنداخته به پشتِشُ مِرِفتِ دَرِ ماشینایِ مردم رِ یِواشکی واز مِکِرده یُ هَم هرچی توشا بوده مُدُزدیده یُ مُگذاشته تو ای کولَش تا کِسی بِزِش شَک نَکِنه یُ نَگیرَنِش.
حالا مو یِ مَش غضنفر موندُم اگِر علم بِیتَر از ثروتِ پَس بِرِیچی تو شهرِما اینایی که تو کوله پشتیاشا کتاب دِرَنُ مِرَن به مَردِسه یُ دانشگا، کمتر اَزینایَن که تو کوله پشتیاشا ضبطِ ماشینُ اموال دزدی دِرَن؟!

قانون: آشتی مشکوک مردم با سینما

طرح  «سینما سلام» روز پنجشنبه در سینماهای کشور اجرا شد و مردم به صورت رایگان به سینماها رفتند و به این ترتیب دل مسئولان را شاد کردند. رئیس کمیته «سینما سلام» گفت: استقبال از طرح سینما سلام غافلگیر کننده بود. به طوری که در شهرستان‌های مختلف از اول وقت، صف‌های طولانی در مقابل سینماها تشکیل شد. وی ادامه داد: از قم خبر می‌رسد که مردم صفی به طول 500 متر مقابل سینماها تشکیل داده‌اند. وی در گفت وگو با خبرنگار ما گفت: خبرهای خوبی هم از شهرهای دیگر می‌رسد.

خبرنگار: چه خبرهایی؟

مسئول (با لبخند): ما از اونایی نیستیم که هی از خودمون تعریف کنیم.

خبرنگار: حالا ناز نکنید دیگه. بگویید.

مسئول: حمل بر خودستایی نباشد، ولی در شهرهای مختلف ازدحام و هجوم مردم به سینماهای کشور تا الان (همچنان لبخند و نگاهی به کاغذ) عرض شود که... یازده کشته و صدها زخمی‌برجای گذاشته.

خبرنگار: تبریک می‌گم این موفقیت بزرگ رو.

مسئول: خواهش می‌کنم.

خبرنگار ما به گوشه دیگری می‌رود و آقای ایوبی رئیس سازمان سینمایی کشور را پیدا می‌کند. آقای ایوبی با لحنی حماسی می‌گوید: «مردم نشان دادند که سینما را دوست دارند!» در همین لحظه پنج نفر از دوستداران سینما از روی خبرنگار ما رد شدند. آقای ایوبی خنده ملیحی کرد و گفت: همانطور که دیدید عبور از فرش قرمز هم یکی از فانتزی‌های مردم ماست. در همین راستا خبرنگار ما بعد از این که توانست از حالت مسطحه خارج شود، با جمعی از این دوستداران سینما که در صفی طولانی ایستاده بودند گفت‌وگویی انجام داد.

خبرنگار: آقا سلام علیکم. بفرمایید آخرین باری که سینما اومدید کی بود؟

مرد مسن: 60 سال پیش!

خبرنگار: الان مگه چند سالتونه؟

مرد مسن: 65 سال.

خبرنگار: برای دیدن چه فیلمی‌اومده بودید؟

مرد مسن: برای فیلم نبود. مادرم خدابیامرز منو آورده بود سینما دست به آب.

خبرنگار چند ثانیه به دوربین نگاه می‌کند و به سراغ مورد بعدی می‌رود.

خبرنگار: آقا شما به سینما علاقه دارید؟

مرد میانسال: نخیر.

خبرنگار: تا حالا فیلم دیدید؟

مرد میانسال: نخیر.

خبرنگار: هدفتون از اومدن به سینما چی بود امروز؟

مرد میانسال لبخند می‌زند.

خبرنگار: پاسخی ندارید؟

مرد میانسال (با حفظ لبخند): شام نمی‌دن؟

خبرنگار چند ثانیه به صورت مرد میانسال زل می‌زند، با کظم غیظ به سراغ مورد بعدی می‌رود.

خبرنگار: هدف شما از اومدن به سینما در روز اجرای طرح سینما سلام چیه؟

خانم میانسال (مبادی آداب): من کلا به چیزهای رایگان علاقه‌مندم. مثلا چند وقت پیش ما رفتیم بستنی رایگان بخوریم که خدا لعنتشون کنه، ندادن آخر سر... موقع تبلیغات انتخابات هم من واقعا در پوست خودم نمی‌گنجم چون یک عالمه خودکار و مچ‌بند و تقویم رایگان می‌تونم داشته باشم. الان هم که سینماها رو رایگان کردن دستشون درد نکنه، واقعا فضا معنوی شده.

خبرنگار: چه فیلمی‌رو برای دیدن انتخاب کردین؟

خانم میانسال: فیلم آقای مسعود رایگان!

خبرنگار :|

مورد بعدی

خبرنگار: آقای محترم بفرمایید شما برای چی اینجا ایستادید؟

مرد جوان (با شور و حرارت): ما اینجا ایستاده‌ایم تا به آمریکا بگوییم که ما تا آخر ایستاده‌ایم.

خبرنگار: عجب جمله‌ای.

مرد جوان: مخلصیم.

خبرنگار: خب چه فیلمی‌رو برای دیدن انتخاب کردید؟

مرد جوان: ما فیلم نمی‌بینیم. ما ایستاده‌ایم.

خبرنگار: خب اگر نمی‌خواستید فیلم ببینید چرا اومدید توی صف سینما ایستادید؟

مرد جوان: چون ما اعتقاد داریم باید از راه‌های فرهنگی با دشمن مبارزه کرد.

خبرنگار چند لحظه به صورت مرد جوان خیره می‌شود و بعد از مدتی با مشاهده ورود پیرمردها و پیرزنان در وضعیت اغما، زنانِ در آستانه وضع حمل، خانواده بیلبوردی با دوچرخه همراه با حاج خانم و موارد عجیب دیگر به سالن سینما، وضعیت برایش به صورت عادی درمی‌آید و با آقای ایوبی هم‌نظر می‌شود که «مردم سینما را دوست دارند!»

کیهان : عاشق

گفت: تازه‌چه خبر؟!

گفتم: یکی از مدعیان اصلاحات در صفحه فیس‌بوک خود نوشته است؛ «درست است که روحانی با تابلوی اعتدال به میدان رقابت‌ها آمد اما، بی‌هیچ تردیدی او به عنوان شخص خودش از هیچ پایگاه اجتماعی برخوردار نبود.»!

گفت: پس 18 میلیون رأی روحانی از کجا آمده بود؟! اصلاح‌طلبان که به قول خودشان حداکثر 7 درصد رأی داشتند!

گفتم: مدعیان اصلاحات که تا حالا برای روحانی کف و دست می‌زدند و ایشان را دارای بیشترین پایگاه اجتماعی می‌دانستند؟!

گفت: آنها بارها نشان داده‌اند که از خودشان اراده و نظری ندارند و آنچه را که از پشت پرده به آنان دیکته می‌شود، بلغور می‌کنند.

گفتم: چه عرض کنم؟! یکی از خان‌ها به نوکرش گفت؛ چرا اینقدر غمگین و گرفته‌ای؟ نوکر با شرمندگی جواب داد؛ عاشق شده‌ام! ارباب پرسید؛ عاشق کی؟ و نوکر تعظیمی کرد و گفت؛ عاشق هر که شما بفرمائید!

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها