مردم در قاب

سکوت برنامه ریزی شده

نرگس، دختر عمه‌ای دارد که در یکی از دانشگاه‌های دولتی تحصیل می‌کند. او دو سال قبل موفق شد با رتبه‌ای تک‌رقمی به دانشگاه راه یابد و رشته پزشکی را برای آینده شغلی خود انتخاب کند.
کد خبر: ۶۳۴۴۹۴

 نرگس، دخترعمه‌اش (فاطمه) را بسیار دوست دارد و همیشه دلش می‌خواهد بتواند روزی به جایگاه او برسد، زیرا در مقطع دبیرستان تحصیل می‌کند و کم‌کم باید خود را برای شرکت در آزمون ورودی دانشگاه آماده کند. خانواده آقای علیپور از شش نفــــــر تشکیل شده است. پدر، مادر، امیرعباس هشت ساله، پوریا بیست و چهار ساله، مهسا بیست ساله و نرگس هفده ساله. این خانواده پرجمعیت وقتی کنار هم جمع می‌شوند، حرف‌های ناگفته زیادی دارند، بنابراین از هیچ فرصتی برای بازگو کردن روزانه​هایشان دریغ نمی‌کنند. یکی از برخورد معلمش با یکی از همکلاسی‌ها سر کلاس آمار امروز می‌گوید و دیگری از این که پسر فلان همسایه‌ آخرین مدل خودرو سال را خریده است.

عذراخانم، مادر خانواده هم سراپاگوش صحبت‌های همسر و فرزندانش است و از دیدن این دورهمی‌های ساده و صمیمانه لذت می‌برد و دلش به زندگی گرم است. خانواده آقای علیپور علاوه بر آن که یک خانواده پرجمعیت محسوب می‌شود بــــا اقوام و آشنـــــایان هم رفت و آمدهای بسیار دارند و دغدغه‌های دنیای امروزی باعث نشده است آنها صله‌رحم را فراموش کنند.

محمود آقا پدر خانواده معتقد است مهمان برکت خانه و حضورش انرژی‌بخش است. آنها معمولا هفته‌ای یک‌بار با بستگان نزدیکشان دیداری تازه می‌کنند و به خانه آنها می‌روند یا از آنها برای حضور در منزلشان دعوت می‌کنند. در این میان علاقه نرگس به رفت و آمد با خانواده فاطمه بیشتر است، چون این‌گونه فرصت دارد با فاطمه درباره شرایط دانشگاه و این‌که بهتر است از چه روش‌هایی برای مطالعه استفاده کند، گپ و گفتی داشته باشد. به هر حال جمع‌های خانوادگی خانواده علیپور و بستگانشان گاهی از نظر شلوغی و همهمه‌ای که دارد به یک مهمانی مجلل و بزرگ می‌ماند. صدای خنده در دورهمی های آنان بیشترین صدایی است که به گوش می‌رسد، اما نمی‌توان گفت همیشه فضاهای خانوادگی آنان این چنین شلوغ و پرسر و صداست.

خانواده آقای علیپور و مهمانان یا میزبانانشان گاهی در سکوتی کم‌نظیر با هم به تماشای تلویزیون می‌نشینند. آنها جعبه جادویی را هم مهمان خود می‌دانند و تماشای سریال‌های شبانگاهی یکی از عادت‌های همیشگی محفلشان است. جالب است آنان حتی هنگام تماشای سریال چندان درباره داستان و شخصیت‌ها باهم صحبت نمی‌کنند و سراپا گوش و چشم‌اند و از لحظه شروع تیتراژ یک مجموعه تلویزیونی تا لحظه‌ای که سال تولید اثر بر صفحه تلویزیون نقش می‌بندد، از خانه آقای علیپور بجز صدای بازیگران سریال صدایی شنیده نمی‌شود و گویی سکوتی برنامه‌ریزی شده جمع را در بر می‌گیرد.

روجا ساسان

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها