هرچند بخش عمدهای از محصولات موسسه رسانههای تصویری و دیگر موسسات شبکه نمایش خانگی را آثار و فیلمهای سینمایی تامین میکنند که تا چند وقت پیش روی پرده سینماهای کشور بودند. در چنین شرایطی استنباط میشود که شبکه نمایش خانگی به رقیب سینمای ایران تبدیل شده است، در حالی که در واقعیت این شرایط محصول علل متعددی چون کیفیت نازل برخی فیلمها به لحاظ ساختاری و مضمونی، اوضاع و احوال نامناسب سالنهای سینما و قیمت بالای بلیت و هزینههای جانبی دیگر است. بنابراین تماشاگران ترجیح میدهند تن به شرایط دشوار فیلم دیدن در سینما ندهند و منتظر ورود فیلمها به شبکه نمایش خانگی باشند؛ فیلمهای خوب و ارزشمند که همواره چه در سینما و چه در توزیعهای بعدی در شبکه نمایش خانگی و پخشهای تلویزیونی با استقبال خوب مخاطبان مواجه میشوند و به هر صورت راه خود را پیدا میکنند. آثار با کیفیت پایینتر نیز گاهی در پخشهای شبکه نمایش خانگی این شانس را پیدا میکنند که با بازخوردی مناسبتر نسبت به زمان اکران روبهرو شوند و تماشاگران برخی اوقات در دیدارهای بعدی درخصوص این فیلمها تجدیدنظر میکنند.
فیلمهایی که در چند وقت اخیر وارد شبکه نمایش خانگی شدهاند، ترکیبی متنوع از قصهها و فضاهای مختلف با ارزشهای کیفی و ساختاری جداگانه هستند.
پله آخر (علی مصفا)
بازیگران هر چقدر هم خلاقیت، استقلال و ابتکار عمل داشته باشند، باز هم درنهایت مطیع امر و خواسته کارگردان هستند و این فیلمساز است که حرف آخر و نهایی را میزند. هرچند همیشه تعدادی از ستارههای سینما در همه جای دنیا هستند که خودشان را تافته جدابافتهای میدانند، ساز مخالف میزنند و ادعای برتری نسبت به همه گروه فیلمسازی را دارند، اما در مجموع آن کس که تصمیم نهایی را میگیرد کارگردان است. البته این به معنای دیکتاتوری و خودرایی نیست، بلکه فیلمساز به عنوان خالق و سازنده اثر مخیر است کار را آن گونه که دوست دارد پیش ببرد و به پایان برساند.
برخی بازیگران از جایی به بعد احساس میکنند بازیگری به تنهایی نمیتواند پاسخگوی نیازهای روحی آنها باشد و دوست دارند برای بیان دیدگاهها، نظرات و افکار خود به پشت دوربین سرک بکشند و فیلم خود را بسازند. گاهی کارگردانی اینقدر به مذاق بازیگران خوش میآید که آنها را دیگر بیشتر به عنوان کارگردان میشناسیم. مثل روندی که کلینت ایستوود قهرمان فیلمهای وسترن در پیش گرفت و وقتی احساس کرد پا به سن گذاشته، ترجیح داد بختش را در کارگردانی هم امتحان کند.
حرفه جدید به قامت او خوش نشست و موفق شد برخی از بهترین فیلمهای سینمای آمریکا را بسازد. «نابخشوده»، «رودخانه مرموز»، «عزیز میلیون دلاری»، «نامههایی از ایووجیما» و «گرن تورینو» تعدادی از ساختههای ستاره «خوب، بد، زشت» هستند.
مل گیبسون، بازیگر مجموعه فیلمهای «اسلحه مرگبار» هم از جمله کسانی بود که نتوانست در مقابل وسوسه کارگردانی مقاومت کند. بنابراین با ساخت فیلمهای موفقی چون «شجاعدل»، «میهنپرست»، «مصائب مسیح» و «آپوکالیپتو» به این نیاز و خواست همیشگیاش پاسخ شایستهای داد. تماشاگران و منتقدان هم از این فیلمها استقبال کردند و عزم گیبسون را برای ادامه راه جدیدش بیشتر کردند. خود گیبسون درباره تغییر رویکردش میگوید: دیگر نمیخواهم ستاره فیلمها باشم، من الان فقط عاشق کارگردانی هستم.
رابرت ردفورد، جورج کلونی، آنجلینا جولی و جودی فاستر و چند بازیگر سرشناس دیگر هالیوود ازجمله کسانی هستند که علاوه بر بازیگری هرازگاهی تصمیم به ساخت فیلم میگیرند تا وجه دیگری از تواناییهای خود را بروز دهند.
در ایران هم بازیگرانی داشته و داریم که هوس کارگردانی به سرشان زده است. فرامرز قریبیان شاید شاخصترین مثال در این زمینه باشد. فیلمساز و بازیگری که بتازگی فیلم موفق «گناهکاران» را بر پرده سینماها داشت. نیکی کریمی ستاره موفق دهه 70 و 80 ایران هم چند سالی است که بهتر دیده در کنار فعالیت بازیگری، فیلمسازی را هم به طور جدی دنبال کند. فیلم کوتاه «داشتن یا نداشتن»، «یک شب»، «چند روز بعد» و «سوت پایان» از آثار کریمی در مقام کارگردان هستند. او این روزها در حال آماده کردن شرایط برای ساخت فیلم جدیدش با عنوان «چنین گذشت برمن» است. شهاب حسینی هم این روزها مشغول ساخت اولین فیلمش با عنوان «ساکن طبقه وسط» است.
علی مصفا که بازیگری را از سال 71 و با بازی در فیلم «امید» آغاز کرده است، سالها فقط به عنوان بازیگر در سینما و تلویزیون فعالیت میکرد، اما با ساخت «سیمای زنی در دوردست» در سال 82 نخستین فیلمش به عنوان کارگردان را تجربه کرد. فیلمی که با وجود پارهای امتیازات در نهایت توفیق چندانی به دست نیاورد و عموم مخاطبان ارتباط مناسبی با آن برقرار نکردند. فیلم داستان مهندس پابه سن گذاشتهای را روایت میکرد که درگیر اتفاقات و ماجراهایی غریب میشود. همایون ارشادی، لیلا حاتمی، ژیلا سهرابی و فرهاد شریفی بازیگران آن بودند.
تجربه نهچندان موفق این فیلم باعث شد مصفا برای ساخت فیلم دومش چند سالی دندان روی جگر بگذارد، چون تهیهکنندههای متمایل به سود و سرمایه حاضر نبودند از فیلم بازیگر «گذشته» حمایت کنند. مصفا سرانجام موفق شد با سماجت و پیگیری و با هزینه شخصی خودش مقدمات ساخت فیلم دومش را فراهم کند و در نهایت آن را جلوی دوربین ببرد. خوشبختانه «پله آخر» با فیلمنامه و فضایی خوب و متفاوت فیلمی خاص و ارزشمند به لحاظ ساختاری و مضمونی شده و حرکتی رو به جلو در کارنامه فیلمسازی مصفا محسوب میشود. خود مصفا در یادداشتی برای مجله 24 از این که سرانجام موفق شده پس از 7 سال فیلم خودش را بسازد ابراز خشنودی و راحتی خیال کرده و گفته است: فیلم ساختن گرانترین رواندرمانی روزگار ماست. امین (علیرضا آقاخانی) دکتری میانسال است که پس از سالها به ایران برگشته و همراه مادرش تنها زندگی میکند. او با شنیدن خبر مرگ خسرو (علی مصفا) یکی از دوستان کودکیاش به خانهاش میرود و درگیر ماجرای مرگ او میشود. از سوی دیگر لیلی (لیلا حاتمی) همسر خسرو که ستاره سینماست سر صحنه فیلمبرداری فیلم جدیدش نمیتواند جلوی خندههایش را بگیرد!
فرم روایی جذاب اثر و بازیهای متناسب و به اندازه فضایی به فیلم میدهد که در کمتر اثر ایرانی نمونهاش را دیدهایم. فیلمبرداری خوب علیرضا برازنده ـ که این روزها فیلم جیببر خیابان جنوبی را نیز در مقام فیلمبردار روی پرده سینماها دارد ـ ازجمله امتیازات فیلم است که در کنار تدوین مناسب فردین صاحبالزمانی (کارگردان چیزهایی هست که نمیدانی) در ارتقای کیفیت تصویری فیلم و انتقال مفاهیم موردنظر نویسنده و کارگردان موثر بوده است. جوایز این فیلم در جشنوارههای فجر، باتومی، کرالا و کارلوویواری نیز موید شایستگیهای آن است. علی مصفا، لیلا حاتمی، علیرضا آقاخانی، اردشیر کاظمی، کیانوش گرامی و حامد بهداد بازیگران فیلم مستقل «پله آخر» هستند. پخش این فیلم را موسسه رسانههای تصویری و شرکت کیمیانما به عهده دارد.
ادامه استقبال از «هیس...»!
«هیس! دخترها فریاد نمیزنند» فیلم موفق و پرفروش پوران درخشنده نیز ازجمله آثاری است که بتازگی وارد شبکه نمایش خانگی شده است. این فیلم که با فروش تقریبی چهار میلیارد تومانی لقب موفقترین فیلم گیشه سینما در سال 92 را از آن خود کرده، همانند بازخورد مناسب در اکران در توزیع شبکه نمایش خانگی نیز با استقبال خوب مخاطبان روبهرو شده است. فیلم درخشنده که سال گذشته به همراه فیلم «حوض نقاشی» سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را به خود اختصاص داد، از چندی پیش در چند سینمای آمریکا و کانادا نیز به نمایش درآمد و موفق به جلب نظر ایرانیهای مقیم آن کشورها شد. حتی یکی از شرکتهای فیلمسازی آمریکا به درخشنده پیشنهاد داده است که نسخهای از فیلمنامه فیلم را خریداری و دوباره آن را با حال و هوایی هالیوودی بازسازی کند.
موضوع ملتهب فیلم که رویهای هشداردهنده دارد، باعث توجه خانوادهها و کارشناسان حوزههای مختلف شده و تاکنون جلسات نقد و بررسی بسیاری برای بحث و بررسی درباره آن برگزار کردهاند. داستان فیلم درباره بیتوجهی و سهلانگاری نسبت به دختری هشت ساله به نام شیرین است که باعث رخ دادن حادثهای تلخ برای او میشود، اتفاقی که زخمش تا سالها بر روح شیرین باقی میماند. طناز طباطبایی، بابک حمیدیان، شهاب حسینی، مریلا زارعی و جمشید هاشمپور برخی بازیگران این فیلم هستند.
گلوگاه (محمدابراهیم معیری)
در خلاصه داستان فیلم «گلوگاه» آمده است: داستان مردمی است که هیچ گاه آنها را ندیدهایم و همیشه در جادهها از کنارشان بسادگی عبور کردهایم و این عبوری است از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب... .
لادن مستوفی، هادی دیباجی، سیامک اطلسی، علی اوسیوند و ساقی زینتی بازیگران این فیلم هستند که به زندگی دشوار آدمهایی میپردازد که به شغل دکلبندی اشتغال دارند. این نخستین فیلم معیری در حوزه سینمای بزرگسال است، چون او پیش از این تجربه ساخت فیلمهای کودک و نوجوان را داشت. اکران این فیلم در کنار آثار پرسروصدایی چون «گذشته» اصغر فرهادی و «چه خوبه که برگشتی» داریوش مهرجویی باعث شد چندان دیده نشود، اما حالا فرصت خوبی برای دیدن این فیلم و تامل روی نکات مثبت آن است.
هیچ کجا، هیچ کس (ابراهیم شیبانی)
کارگردان هیچ کجا هیچ کس همان بازیگر نوجوان نقش برادر محمدرضا فروتن در فیلم «زیرپوست شهر» رخشان بنیاعتماد است. ابراهیم شیبانی پس از آن فیلم، سراغ دستیار کارگردانی رفت و بعد از کسب تجربههای لازم فیلم «زهر عسل» را با بازی ستارگانی چون محمدرضا گلزار، مهناز افشار و شهاب حسینی ساخت. بعد از این فیلم تجاری او فیلم پلیسی ـ معمایی «صحنه جرم، ورود ممنوع» را با حضور حمید فرخنژاد، پولاد کیمیایی، حامد بهداد، شقایق فراهانی، حمیدرضا پگاه و سام درخشانی کارگردانی کرد.
شیبانی در جدیدترین اثرش هم از بازیگران بزرگی چون رضا کیانیان، محمدرضا فروتن (همبازیاش در زیر پوست شهر)، مهناز افشار، صابر ابر، بهاره کیان افشار و آتیلا پسیانی بهره گرفت و توانست فیلمی با فضایی خاص و نامتعارف درباره رابطههایی به انزوا رسیده بسازد. هرچند این فیلم با نظرات متفاوت منتقدان و تماشاگران سینما روبهرو شد. برخی از مخاطبان روایت غیرخطی و پیچیده اثر را نپسندیدند و با آن ارتباط برقرار نکردند، به هر حال چرخش شیبانی از سینمای بدنه و تجاری به سمت سینمایی متفاوت از سوی عدهای حرکت مثبتی ارزیابی شد.
علی رستگار / گروه فرهنگ و هنر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در گفتگو با جام جم آنلاین هشدار داد
حسن هانیزاده در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
گیتی خامنه از دغدغههای محیطزیستیاش میگوید
علی داوودی و پدرش در تحریریه روزنامه «جامجم»:
سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در گفتگو با جام جم آنلاین هشدار داد