زن جوان به کشتن شوهر معتادش اقرار کرد

افشای راز جسد سوخته

او مرا تهدید به قتل می‌کرد اما من پیشدستی کردم. زن جوان چادرش را روی سر مرتب می‌کند و ادامه می‌دهد: از کارهایش خسته شده بودم و نمی‌دانستم چطور باید خودم را از این وضع خلاص کنم. مینا پس از قتل همسرش تصمیم گرفت جسد را سر به نیست کند. با وجود این، نکته‌بینی کارآگاهان جنایی راز جنایت را برملا کرد و زن جوان و همدستش بازداشت شدند.
کد خبر: ۶۲۹۴۰۴

مرد جوانی صبح بیست و سوم آّبان امسال با مرکز فوریت‌های پلیسی 110 استان گیلان تماس گرفت و از کشف جسد در روستایشان خبر داد. جنازه در یکی از روستاهای اطراف رشت کشف شده بود و کارآگاهان جنایی وقتی از موضوع اطلاع یافتند، راهی محل شدند تا از این جنایت رازگشایی کنند. ماموران با حضور در محل با جسد مردی جوان مواجه شدند که نیمه‌سوخته بود. در بازرسی از جیب‌های مقتول، مدارک شناسایی او پیدا و معلوم شد جنازه متعلق به مردی بیست و پنج ساله به نام کامران است. متخصصان پزشکی قانونی در معاینه‌های اولیه، علت مرگ را اصابت جسمی سنگین به سر قربانی، اعلام کردند. طبق بررسی‌ها، عامل یا عاملان جنایت پس از قتل در مکانی دیگر، جسد را به این محل منتقل کرده و آن را آتش زده بودند.

کارآگاهان جنایی در ادامه تحقیقات راهی خانه مقتول شدند تا از خانواده او تحقیق کنند. زن کامران درباره مرگ همسرش گفت: شوهرم دیشب به خانه نیامد و چون سابقه داشت که بعضی شب‌ها به خانه برنگردد، نگران او نشدم و فکر کردم امروز پیدایش‌می‌شود.

کارآگاهان در بازرسی از خانه مقتول لکه‌های خون را مشاهده کردند که از وقوع درگیری و قتل در آن محل حکایت داشت اما از دید عامل یا عاملان جنایت مخفی مانده بود. به این ترتیب فرضیه ارتکاب جنایت توسط همسر مقتول قوت گرفت و بار دیگر از زن جوان که مینا نام دارد، بازجویی شد.

مینا که سعی داشت منکر جنایت شود، در مواجهه با مدارک پلیسی بناچار لب به اعتراف گشود و اسرار قتل را برملا کرد. او گفت: از کارهای کامران خسته شده بودم. او آسایش را از زندگی‌ام گرفته بود. مگر من چند سال داشتم که مدام باید حرص کارهای او را می‌خوردم؟ کامران اعتیاد شدیدی به مواد مخدر داشت و برای تهیه پول مواد، دست به هر کاری می‌زد. زندگی پرتنشی داشتیم و بشدت عذاب می‌کشیدم. هر بار که مواد به کامران نمی‌رسید، بهانه‌ای پیدا می‌کرد و مرا به باد کتک می‌گرفت و مدام تهدید به مرگ می‌کرد. روز حادثه بازهم دعوای‌مان شد، اما این بار اجازه ندادم کامران کارهای همیشگی‌اش را تکرار کند. این دفعه من بودم که تهدید کامران را عملی کردم. با میله آهنی که کنار اتاق بود، ضربه‌ای به سرش زدم و کامران نقش زمین شد.

زن بیست و یک ساله ادامه داد: با این‌که قصدم قتل کامران نبود اما او را کشته بودم و باید از شر جنازه‌اش راحت می‌شدم. تنها راهی که به ذهنم می‌رسید، کمک گرفتن از مردی به نام بهروز بود. چند ماه قبل وقتی برای خرید بیرون رفته بودم، با بهروز آشنا شدم. بهروز سنگ‌صبورم بود و من بدرفتاری‌های کامران را برای او تعریف می‌کردم. بعد از این‌که از مرگ کامران مطمئن شدم، وحشت‌زده با او تماس گرفتم و موضوع را به او گفتم. بهروز خیلی زود خودش را به خانه‌ام رساند. او که از دیدن جسد ترسیده بود و باورش نمی‌شد من دست به چنین کاری زده باشم، مبهوت مرا نگاه می‌کرد. بالاخره تصمیم گرفتیم جسد همسرم را از خانه خارج کنیم. جنازه را با موتور به یکی از روستاهای اطراف بردیم و برای آن‌که شناسایی نشود، آن را آتش زدیم.

بهروز پس از اعتراف مینا به ارتکاب جنایت، دستگیر شد و به جرم خود اعتراف کرد. سرهنگ فرهاد فلاح کریمی، رئیس پلیس آگاهی استان گیلان در این باره می‌گوید: مینا و همدستش بازداشت و با قرار قانونی روانه زندان شدند.

مرجان رضایی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها