نگاهی به 3 فیلم تلویزیونی که هفته گذشته از شبکه‌های مختلف پخش شد

گام‌های موثر در خلق الگوی تله‌فیلم

نمایش فیلم‌های تلویزیونی از شبکه‌های مختلف سیما، ضمن آن که به واسطه روایت‌های متنوع و حضور بازیگران مختلف، مخاطب سیما را جذب می‌کند، هم برای آنها و هم برای کارشناسان و منتقدان، مجالی برای ارزیابی فراز و فرودها و موفقیت سازندگان این گونه فیلم‌هاست که برای نمایش در تلویزیون ساخته شده‌اند. هفته گذشته فیلم‌های تلویزیونی مختلفی از شبکه‌های تلویزیونی روی آنتن رفت که «شیخ شریف»، «اولین باران پاییزی» و «قلب دوم» از آنها بود؛ البته عوامل دو فیلم شیخ شریف و اولین باران پاییزی گام‌های کم و بیش موثری در خلق فیلم‌ تلویزیونی برداشته‌اند.
کد خبر: ۶۲۰۷۹۹

شیخ شریف: فیلم تلویزیونی «شیخ شریف» به کارگردانی اسماعیل فلاح‌پور، که جمعه اول آذر از شبکه دو سیما روی آنتن رفت، مبارزات روحانی شهید، محمد حسن شریف قنوتی را قبل از انقلاب در شهر بروجرد و روزهای آغازین جنگ تحمیلی در خرمشهر روایت می‌کند.

این تله‌فیلم توسط گروه تلویزیونی بسیج سازمان صداوسیما و با همکاری سازمان بسیج طلاب و روحانیون تولید شده است. داستان تله‌فیلم از این قرار است که شخصی برای انتقام خون پدرش، شیخ را تا جبهه تعقیب و آنجا او را به دوئل دعوت می‌کند، اما شیخ قنوتی به جای دوئل و درگیری، ماجرایی را که در زمان طاغوت بر خودش و پدر او گذشته شرح می‌دهد و پسر را قانع می‌کند که در مرگ پدر او دخالتی نداشته است، سپس پسر که به شیخ ارادت پیدا کرده است، او را همراهی می‌کند، اما در نهایت شیخ در جنگ تحمیلی به شهادت می‌رسد.

داستان شیخ شریف روایت خطی ندارد. بخشی از این فیلم تلویزیونی که توسط شیخ روایت می‌شود، به زمان انقلاب مربوط است. این روایت غیرخطی کمک شایانی به گروه سازنده در معرفی مبارزات شیخ قنوتی و آشنایی با زندگی این روحانی مبارز کرده است. گرچه عمده این داستان برگرفته از یک زندگی واقعی است، اما حضور شخص انتقامگیر که توسط فیلمنامه‌نویس به واقعیت ماجرا اضافه شده، این اثر را دراماتیک کرده و خط و ربطی شده تا این دو مقطع زمانی را به بهترین شکل ممکن به هم متصل کند. روایت غیرخطی، این فیلم تلویزیونی را از بیوگرافی صرف بودن نجات داده و باعث شده است فواصل زمانی میان این دو مقطع کمتر آزاردهنده باشد و در نتیجه ریتم تندتری برای این کار رقم بزند.

اسماعیل فلاح‌پور، در ساخت این فیلم تلویزیونی از میزانسن‌های درست و خوش‌عکس بهره برده است که این میزانسن‌ها، گاه به واسطه زوایای دوربین و گاه با استفاده از چینش متفاوت و خوش‌منظره و درست اشخاص و ابزار صحنه در کنار هم شکل گرفته‌اند. همچنین وی در چهره‌پردازی، طراحی صحنه و بخصوص طراحی لباس بازیگران، بیشترین وسواس و سلیقه را به خرج داده است. به عنوان مثال این دقت در طراحی چهره شیخ قنوتی در دو دوره قبل و پس از انقلاب یا چهره‌پردازی بازیگر نقش بنی‌صدر نمود بارزتری دارد و همین دقت در جزئیات، موجب زنده شدن تصاویر و باورپذیر شدن فضای کلی این فیلم تلویزیونی شده است.

با این اوصاف، یک ایراد اساسی که به شیخ شریف وارد است، نبود شخصیت‌پردازی درست و همه‌جانبه برای شخصیت‌های فیلم است. درواقع در این تله‌فیلم، همه شخصیت‌ها دست به اعمالی می‌زنند که قصه را پیش می‌برد، اما دلیل این اعمال در شخصیت‌ها و رفتار فردی آنها تعریف نشده است.

این مساله چه درباره جعفر دهقان که نقش اصلی را به‌عهده دارد و برای اولین بار نقش یک روحانی را ایفا می‌کند و چه درباره دیگر شخصیت‌ها، مثلا خواهر همسر شیخ که از مریدان و فداییان اوست، دیده می‌شود. به عنوان مثال خواهر همسر شیخ برای نجات شیخ از دست ماموران ساواک، اعمال فداکارانه‌ای انجام می‌دهد، بی‌این‌که نشان داده شده باشد یا نشان داده شود که علت این فداکاری چیست و ارتباط این دو با هم به چه شکل است یا خط فکری دختر چیست. در نتیجه از آنجا که رفتارها مصنوعی می‌شود، نبود شخصیت‌پردازی به بازی‌ها هم لطمه می‌زند، حتی جعفر دهقان که نقش شیخ را ایفا می‌کند، با داشتن تجربه فراوان در زمینه بازیگری، گریزی از این پیشامد ندارد.

اولین باران پاییزی: فیلم تلویزیونی «اولین باران پاییزی» به کارگردانی افسانه منادی و تهیه‌کنندگی نادر مقدس که جمعه اول آذر از شبکه دو نمایش داده شد، داستان پسر نوجوانی به نام بهرام را روایت می‌کند که منتظر نتیجه تست فوتبال برای ورود به تیم ملی نوجوانان است. پس از فوت پدر بهرام، مادرش از راه خدمتکاری در منازل دیگران، مخارج خانه را کم و بیش تامین می‌کند. مادر از طرف کسی برای پرستاری از پیرمردی به نام آقای محبی با بازی جمشید مشایخی معرفی می‌شود. بهرام که مخالف کار کردن مادر در منزل یک مرد غریبه است، خودش مراقبت از محبی را به‌عهده می‌گیرد. محبی، نویسنده داستان‌های دفاع مقدسی است. دو فرزند او خارج از کشور زندگی می‌کنند و جز برادرزاده‌اش کسی را ندارد. بین بهرام و محبی رابطه خوبی شکل می‌گیرد و هر کدام برای خشنودی دیگری کارهایی انجام می‌دهند.

فیلمنامه اولین باران پاییزی، موقعیت خوبی برای پیشبرد یک داستان تکراری دارد، اما در مجموع با فیلم تلویزیونی خوبی مواجه نیستیم. اولین باران پاییزی از ابعاد مختلف دچار ضعف و ناهمگونی است که عمده‌ترین آنها، نداشتن یک سبک یا ژانر واحد در همه عناصر سازنده فیلم است. در اولین برخورد با این فیلم متوجه می‌شویم تلاشی برای طراحی صحنه و لباس نشده است. از تیتراژ هم چنین برمی‌آید که نیمی از موارد آماده‌سازی فیلم را نادر مقدس و نزدیکانش به‌عهده داشته‌اند و با زمینه‌های مختلف فنی این فیلم تلویزیونی تخصصی برخورد نشده است. این کوتاهی و کم‌کاری در نورپردازی و تصویربرداری هم به چشم می‌خورد. بعضی نماهای ثابت همچون ملاقات بهرام با مادر و خواهرش در آشپزخانه منزل محبی، با دوربین روی دست گرفته شده که کاملا بی‌دلیل و بی‌مناسبت است و تصویربردار برای این‌که لرزش دست در نمای ثابت کمتر به نظر بیاید، از استدی‌کم استفاده کرده است که تصویر نهایی، نه حرکت دوربین روی دست را القا می‌کند و نه یک قاب ثابت را! شاید چنین به نظر برسد فیلم با استفاده از کمترین طراحی صحنه، نور و لباس، بازی‌های سطحی و ساکن و نوع تصویربرداری قصد دارد خود را در مستندنگاری و واقعگرایی به حد فیلم‌های رئال فرانسه و نئورئال ایتالیایی برساند، اما استفاده از کات‌های پیاپی و جامپ‌کات‌های نامناسب، این نظریه را رد می‌کند. به همین دلیل است که این فیلم تلویزیونی بجز یک داستان نسبتا خوب که البته در پایان عجولانه خاتمه یافته است، جذابیت دیگری برای جذب مخاطب ندارد.

قلب دوم: «قلب دوم» به کارگردانی بهنام بهزادی که اول آذر از شبکه سه سیما روی آنتن رفت، ماجرای نویسنده‌ای است که یکی از شخصیت‌های داستانش به نام همایون منصور از پایان تلخی که برای او نوشته، ناراضی است و مصرانه و با تهدیدهای برآمده از دل داستان خود نویسنده، می‌خواهد قصه زندگی‌اش را عاشقانه پایان دهد؛ چراکه او هرگز به دنبال انتقام از زندگی نیست و می‌خواهد به دختری که دوستش دارد، برسد، اما نویسنده که علی نصیریان، نقش آن را ایفا می‌کند، حاضر نیست به این کار تن بدهد؛ چراکه شخصیت همایون منصور را تلفیقی از زندگی خود و یکی از هم‌بندهایش در زندگی می‌داند...

یکی از ویژگی‌های این متن، اتصال درست فضاهای ذهنی و تصاویر خیالی با فضای واقعی زندگی نویسنده است که مخاطب را صرفا درگیر تشخیص این دو فضا نمی‌کند؛ بلکه ذهن مخاطب را به عمق این ماجرا سوق می‌دهد. نمونه نمایشی این اثر، نمایشنامه «شش شخصیت در جستجوی نویسنده» نوشته لوئیجی پیراندللو، نویسنده ایتالیایی است که در آن هم شخصیت‌های نمایشنامه به دنبال نویسنده‌ای هستند تا روند زندگی آنها را ـ که نانوشته مانده است ـ به صورت دیگری پایان دهد. فیلم «اقتباس» هم نمونه سینمایی ساختار این فیلم تلویزیونی است که در آن نویسنده و شخصیت‌های نوشته ‌شده باهم در ارتباطند.

قلب دوم با بازی بسیار خوب بازیگرانی همچون علی نصیریان، مهران احمدی و هدی ناصح و با بهره بردن از متن خوب و پرکششی که علیرضا محمودی آن را نوشته، فضای جذابی برای مخاطب رقم زده است. همچنین استفاده از لوکیشن‌های متعدد، طراحی نور و تصویرها، متناسب با فضای اثر است و بر بار محتوایی اثر و جذابیت بصری افزوده است.

مریم رها

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها