طنز در روزنامه های کشور کم پیدا می شود و این یعنی روزنامه ها کم لبخند می‌زنند و آنها که روزنامه می‌خوانند هم به تبعیت از رسانه محبوب شان کمتر می خندند. حکمت ستون روزنامه خندان، در این است که طنز همه روزنامه های کشور را جمع کنیم و در جام جم آنلاین برسانیم به دست تان تا هر صبح، دستکم در اینترنت گردی روزانه، لبخندی روی لب تان بنشیند.
کد خبر: ۶۱۹۳۶۷
دلمان نیامد از خواب بیدارتان کنیم

جام جم : تهران، پایتخت هنر مقاومت؟

دبیرکل سومین جشنواره جهانی هنرمقاومت، در گفت‌وگو با همین جام‌جم خودمان (همچین می‌گوییم خودمان که انگار ملک‌طلق بابایمان است!) گفته است که هنر مقاومت، هنری اجتماعی است که تجربه آن در نقاط مختلف جهان وجود دارد و از برادر ارزشی و خودجوش کوبیست‌مان جناب پیکاسو نمونه آورده که گویا درباره بمباران دهکده گرونیکا آثاری خلق کرده؛ به خودمان اجازه می‌دهیم که با وجود معنوی بودن جنس موضوع و ارزشمندی این نگاه ماه، ما نیز از زاویه مساله‌دار خودمان که شبیه دیگر مسائل آدمیزادی نیست؛ پابرهنه وارد گود شویم و طرح موضوع کنیم.

ایشان در یک بحث همه فهم به تاریخچه این قضیه اشاره فشرده کردند و عنوان داشتند که هنر مقاومت بخصوص از قرون 16 و 17 میلادی و با به وجود آمدن هنر کاریکاتور شکل گرفت و در آثار امپرسیونیست ها و اکسپرسیونیست ها رشد یافت.

ما ضمن تشکر از عزیزان امپرسیونیست و اکسپرسیونیست، از برادر خوبمان جناب صادقی، دبیر جشنواره فوق نیز کمال تشکر لازم را داریم و از اینجای کار به بعد به عرایض و منویات خودمان کار داریم.

این مرض طنزنویسی ما را نیز نباید نادیده بگیرید و به ما که نگاهمان مثل آدم معمولی و درست و درمان نیست، باید حق بدهید اگر با دیدن این تیتر روزنامه، مورمورمان بشود که سر شوخی را باز کنیم: «تهران، پایتخت هنر مقاومت جهان می شود».

بسته پیشنهادی: جشنواره بالا که ذکر خیرش رفت، سرجاش، لامشکل؛ اما از نگاه این طنزنویس معلوم الحال، آیا به استناد موارد و دلایل اسطقس دار زیرـ که خود جناب صادقی و دوستان هنرمندشان نیز هر روزه درگیر آن هستند ـ تهران نمی تواند از منظری دیگر نیز پایتخت مقاومت باشد:

1ـ به خاطر ترافیک: تحمل ترافیک شدیداللحن تهران، که گاهی دیگربه یک پارکینگ ساکن تبدیل می شود، آیا نمی تواند نشانگر مقاومت عجیب مردم پایتخت در برابر این پدیده مخرب اعصاب و بر باد دهنده عمر و برهم زننده قول و قرارهای کاری و به تاخیراندازنده مراسم و.... .غیره، باشد؟ سال هاست که مردم دارند در برابر این غول بی شاخ و دم مقاومت می کنند.

2ـ به علت آلودگی هوا: کشت و کشتاری که آلودگی هوا راه انداخته است، بی سابقه است. هر روز یک بمب آلودگی هوا منفجر می شود که گازها و ذرات باعث آلودگی را در هوای شهر پراکنده می کند و باعث مراجعه ملت به مراکز درمانی می شود. الان سال هاست که مردم پایتخت دارند در برابر آلودگی هواشان مقاومت می کنند.

3ـ به دلیل آلودگی صوتی: الان به واسطه پیشرفت تکنولوژی، تمام سطح شهر پر شده است از سر و صدای بوق ممتد و مقطع انواع خودروها، امواج ماهواره ای موبایل ها، امواج پارازیتی احتمالی، صدای ماشین های سنگین در حال ساختمان سازی، صدای موسیقی های بلند داخل برخی از خودروها که بلاتشبیه به دیسکوی سیار می مانند؛ و..... مواردی دیگر از این دست، مقاومت و تحملی بسیار می طلبد که در پایتخت شاهد آن هستیم.

4ـ اشاره می کنند که دیگر بس است: تحمل دوستان هم حدی دارد. بله، در پایان جا دارد که از مقاومت دوستان در تحمل این عرایض حاشیه دار هم تشکر کنیم؛ که باز اشاره می کنند جا ندارد. تمام.

سیاست روز : دلمان نیامد از خواب بیدارتان کنیم

غلامعلی حداد عادل : ممیزی کتاب نباید «مکانیکی» باشد.

ننجون: یعنی می فرمایید همانطور «کلنگی» باشد خوب است؟

حمید رسایی: چرا توافق نامه به امضای ما نمایندگان مجلس نرسید؟

ننجون: ببخشد قربان! ساعت چهار صبح به توافق رسیدیم دلمان نیامد از خواب بیدارتان کنیم.

قائم مقام سازمان میراث فرهنگی: در برخی از کاخ موزه ها جگر و دوغ فروخته می شود.

ننجون: چقدر بد! یعنی قلوه و خوئک فروخته نمی‌شود؟

مدیرعامل ایران خودرو: در صورت رفع تحریم صنایع خودروسازی باید با موضع قوی‌تری روی محصولاتی که خودمان طراحی می کنیم، حرکت کرد.

ننجون: نمی شود روی موضع دیگران حرکت کنید؟ والله ما از موضع خودتان خیری ندیده ایم.

رییس پلیس راهور: اگر خودروی عمومی در جاده یک مورد تصادف منجر به فوت داشته باشد و در سانحه مقصر شناخته گردد، قطعا دفترچه راننده خودروی عمومی ابطال می شود.

ننجون: اولا نوشداروی بعد از مرگ سهراب به چه دردی می خورد و ثانیا بهتر نیست شما به جای این حرف ها همان جمله معروفتان را تکرار کنید؟ همان جمله: از روز شنبه خودروی پراید به هیچ وجه شماره‌گذاری نمی‌شود.

رییس پلیس راهور: از روز شنبه خودروی پراید شماره گذاری نمی شود.

ننجون: احسنت!

شرق : مسابقه هفته: اسمش‌رو نبر صنعت خودرو کدام است

ما الان بخواهیم اسم یک ماشین را بیاوریم دوباره اسم آن ماشین سانسور خواهد شد. می‌دانید چرا؟ چون می‌گویند با طنز‌نوشتن درباره آن ماشین‌ داری به تولید ملی و افتخار ملی آسیب می‌زنی. می‌بینید آن ماشین به ما خسارت جانی و خسارت مالی می‌زند عیبی ندارد و آب از آب تکان نمی‌خورد، اما اگر ما به او آسیب بزنیم، انگار به اسب شاه گفتیم حیوان باربر. حدس زدید کدام ماشین را می‌گوییم؟ یک راهنمایی کنم؟ چشم. توی فیلم‌های جنگی خودرو کشتار جمعی دیدید؟ داخلی‌ش، ساخت وطنش، Made in Iran‌ش می‌شود این ماشین.

متوجه نشدید؟ یک راهنمایی دیگر؟ چشم. کمربند ایمنی‌ش را اگر ببندی امنیتت به خطر می‌افته.

باز هم راهنمایی کنم؟ همین دیروز یک فقره‌اش رفته توی پل بزرگراه جناح. البته جای شکرش باقی است. چون تا دیروز این پل‌ها بودند که می‌ریختند روی ماشین‌ها، الان با همکاری و تلاش شهرداری و این خودروسازی به اینجا رسیده‌ایم که در طول هفته تعداد مشخصی ماشین بروند توی پل، تا از فشار شهرداری کم شود و مجبور نشود پل را طوری بسازد که بریزد سر مردم. متوجه شدید کدام ماشین است؟‌ چی؟ فهمیدید کدام ماشین است؟ تبریک می‌گویم. چی؟ خودتان یکی از همان ماشین‌ها را دارید؟ تسلیت می‌گویم.

آزادی بیان، آزادی وسیله

ببینید به کجا رسیده‌ایم که دیگر اسم آقای [...] را می‌توانیم بیاوریم و درباره‌اش بنویسیم (چی؟ نتوانستیم؟ اسمش حذف شد؟ ‌ای بابا.) اما اسم ماشین [...] را نمی‌توانیم. (ئه؟ اسم این ماشین هم حذف شد؟ عجب. ما گفتیم دیگر تا اینجای ستون، مدیرمسوول بی‌خیال شده و یادش رفته می‌خواسته چی را حذف کند، برای همین گفتیم اسمش را بنویسیم. اما گویا تیرمان خورد به سنگ.)

خود «110» به کجا زنگ بزند؟

حالا که فهمیدید ما درباره کدام ماشین حرف می‌زنیم، می‌پرسید چرا زنگ نمی‌زنیم پلیس و شکایت نمی‌کنیم؟

کجای کار هستید. خود مسوولان نیروی انتظامی تا حالا 10 بار از دست این ماشین و مسوولانش و بعضی آقایان گله و شکایت کرده‌اند و دادشان هوا رفته. درواقع الان خود نیروی انتظامی دنبال یک جایی است زنگ بزند از دست اینها شکایت کند، اما نمی‌داند کجا.

راهکار

به‌نظر ما تنها راه نجات ما از دست این قاتل چهارچرخه و این عزراییل بی‌ترمز این است که نیروی انتظامی همان‌طور که توی طرح ضربتی، اراذل‌واوباش را به اتهام داشتن خطر برای جامعه دستگیر می‌کند، این خودرو کشتارجمعی را هم به جرم مشهود برهم‌زدن و از بین‌بردن امنیت جانی و مالی دستگیر و از توی خیابان جمع کند. به همین سادگی.

قانون جدید بیمه

شرکت بیمه باید قانون بگذارد که هر راننده‌ای که به هر دلیلی سوار این ماشین می‌شود باید وصیتنامه‌اش همراهش باشد، وگرنه بیمه خسارتی پرداخت نمی‌کند.

دیالوگ

- الو؟ من سوار تاکسی شدم. تاکسی‌ش از این [...]‌هاست.

- : نه... نه... کاش سوار ماشین خفاش‌شب شده بودی. حداقل یک امیدی بود که زنده برگردی...

آهن‌پاره، پلاستیک‌کهنه، خریداریم

پیشنهاد نهایی ما این است که این خودروهای درب‌و‌داغان تولید داخل را به‌عنوان لگن صادر کنیم و بفرستیم کشورهای دیگر، ببینیم واقعا اگر این لگن‌ها را به‌عنوان لگن مصرف‌نشده و با قیمت پلاستیک کهنه و آهن‌پاره بهشان بفروشیم، آنها حاضرند کسی ازش استفاده کند؟ اصلا صادرات را بی‌خیال شویم، نمکی حاضر است بابت این لگن‌ها پول بدهد؟ د نه دیگر. آفتابه را که خرج لحیم نمی‌کنند. به‌هر‌حال مدیریت اقتصادی نمکی‌ها در همه این سال‌ها ثابت کرده بسیار موفق‌تر، بی‌ضررتر و درست‌درمان‌تر از مدیریت اقتصادی دیگر چیزهای ما بوده است. 

هدف ما چیست؟

ممکن است شما بپرسید عالمی واقعا هدفت چیست که هر چند وقت یک‌بار می‌روی توی کار این ماشین بخت‌برگشته بدبخت بیچاره خطرناک جانی. جواب من یک چیز بیشتر نیست؛ تا موقعی که سنت تولید خودرو بنجل و بردن آن در صندوق پس‌انداز مردم از بین نرود، مخصوصا همین ماشینی که نتوانستیم نامش را ببریم چون مورد پیگرد قرار می‌گیریم، دست‌برندار نیستیم.

کیهان: چوپان (گفت و شنود)

گفت: بعد از «جان کری» وزیر امور خارجه آمریکا که حق غنی‌سازی ایران در توافقنامه ژنو را انکار کرده بود، «ویلیام هیگ» وزیر امور خارجه انگلیس هم در صفحه توئیتر خود نوشته است «در توافقنامه ژنو حق غنی‌سازی به ایران داده نشده است»!

گفتم: جان کری در اظهارات دیگری گفته است؛ «هدف از مذاکرات، برچیدن برنامه هسته‌ای ایران است»!

گفت: «فابیوس»، وزیرخارجه فرانسه هم گفته است، «برای لغو تحریم‌هایی که در توافقنامه ژنو آمده است باید با اعضای اتحادیه اروپا یک پیش‌نویس تهیه کنیم و این پیش‌نویس باید به امضای هر 28 عضو اتحادیه اروپا برسد»!

گفتم: حالا دیدی که آمریکا و متحدانش قابل اعتماد نیستند و هنوز امضای آنها پای توافقنامه ژنو خشک نشده، دبه درآورده‌اند!

گفت: چه عرض کنم؟! مثل این که در بدن دولتمردان آمریکایی و متحدانشان یک روده راست هم وجود ندارد.

گفتم: از چوپان دروغگو پرسیدند اسمت چیه؟ گفت دهقان فداکار!

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها