آینه در کربلاست (قسمت پایانی)

وارثان سربلند عاشورا

آینه در کربلاست (7)

عظمت ابوالفضل (ع)

از نکات قابل توجه در رزمگاه کربلا، بهره‌گیری سپاه عمرسعد از شعارهای گذشته و استناد به ارزش‌های مقبول دینی است که با هدف خام کردن و فریب سربازان از این عناصر استفاده می‌‌کردند.
کد خبر: ۶۱۵۱۸۴
عظمت ابوالفضل (ع)

 شعار یا خلیل‌الله ارکبی و [بالجنه] ابشری، شعاری است که سعدبن‌ابی‌وقاص ـ پدر عمر سعد ـ در جنگ مسلمانان علیه نامسلمانان به کار می‌برد که شعار دوران پیامبر بوده است و شگفتا در کربلا علیه خاندان پیامبر به کار برده می‌شود!

در واکاوی شخصیت و رفتار جنایتکاران کربلا درمی‌یابیم که هر چه پیشتر می‌روند؛ سنگدل‌تر،‌ گستاخ‌تر و برای جنایت مستعدتر می‌شوند. در جبهه حسینی نیز روز ‌به روز روح‌ها لطیف‌تر، شعله عشق افروخته‌تر و جان‌ها برای ایثار و پاکبازی آماده‌تر می‌شود.

دیدیم که عمر سعد در شیب تدریجی تحول رفتار به کجا رسید. او به امید صلح و جلوگیری از جنگ و البته رسیدن به حکومت ری و گرگان آمد، اما کم‌کم برای رسیدن به آرزو و رقابت با شمر و خولی آماده جنایت شد. زاویه انحراف کم‌کم باز می‌شود و انسان به جایی می‌رسد که اگر در آغاز انحراف می‌گفتند، باور نمی‌کرد!

شاید برخی شرکت‌کنندگان در سپاه دشمن از ابتدا تصویر و تصور رفتار پایان خود را نداشتند، اما بتدریج آماده شدند و به اطاعت شیطان تن سپردند. وقتی سخنرانی و ارشاد «بُریر بن خضیر» کارگر نیفتاد، امام فرمودند: استحوذ علیهم الشیطان فانساهم ذکر الله اولئک حزب الشیطان الا ان حزب الشیطان هم الخاسرون.

شیطان بر آنان چیره شد و یاد خدا را فراموششان کرد اینان حزب شیطان‌اند و حزب شیطان قطعا بازنده و زیانکار است.

استحوذ یعنی چیره شدن. پس جنایتکاران کربلا پیروز نبودند، شکست‌خوردگان شیطان بودند و یاران حسین(ع)، عزیز و پیروز که هر که با خداست پیروز است. ولله العزه و لرسوله‌ و للمؤمنین و لکن المنافقین لایعلمون (منافقون، 8)

دنیازدگی، آزمندی و آرزومندی، دلبستگان به دنیا و شهرت و شهوت را لحظه‌ به لحظه حریص‌تر و در راه رسیدن به خواسته‌ها، بی‌رحم‌تر و سنگدل‌تر می‌کند. همین است که سخنرانی‌های بریر، زهیر، انس‌‌بن کاهل اسدی و حتی اباعبدالله کارگر نمی‌افتد.

امام پیشتر فرموده بود که: قد انخزلت عطیاتکم من الحرام و ملئت بطونکم من الحرام فطبع الله علی قلوبکم ویلکم الا تنصتون. بخشش‌هایتان در حرام و شکم‌هایتان انباشته از حرام است و خدا بر دل‌هایتان مهر زده است.

نوع سخن گفتن سپاهیان ـ بویژه عمرسعد ـ در روز عاشورا خشن‌تر و ناامیدکننده‌تر از قبل است و رفتار و منش آنان نیز متفاوت‌تر. با این حال یاران امام تا آخرین لحظه، باب موعظه و اندرز و دعوت را مسدود نمی‌کنند، شاید با گفت‌وگو بتوانند به ضلالت کسی پایان دهند و درهای هدایت را به رویش بگشایند و دقیقا معرفت امام، پشتوانه بزرگ بازگشت حر می‌شود و بی‌معرفتی دشمنان نسبت به منزلت و جایگاه امام، عامل اساسی در پافشاری در باطل. در مقایسه عمرسعد و حر این نکته را بخوبی درمی‌یابیم.

یاران امام می‌دانستند که منزلت امام همان است که امیرمومنان علی(ع) فرمود: مکان القیم من الامر مکان النظام من الخرز یجمعه و یضمه فاذا انقطع النظام تفرق الخرز و ذهب ثم لم یجتمع بحذا فیره ابدا.

زمامدار و رهبر رشته‌ای است که دانه‌های پراکنده یک جامعه را همانند نخ گردنبندی که دانه‌های گردنبند را سامان و انتظام می‌بخشد، هماهنگی و پیوستگی می‌بخشد و آنگاه که این نخ گسسته شود، دانه‌ها پراکنده می‌شود و هریک به سویی می‌رود و پس از آن هیچ‌گاه سامان نمی‌پذیرد.

امام سجاد(ع) در ستایش عمویش ابوالفضل العباس می‌گوید: رحم الله عمی العباس فلقد اثر و ابلی و فدی اخاه بنفسه حتی قطعت یداه.

خداوند عمویم عباس را رحمت کند. او خود را فدای برادرش حسین کرد، مورد آزمون قرار گرفت و ایثار کرد تا هر دو دستش قطع شد.

عظمت ابوالفضل العباس در اطاعت وی از امام و مقام و منزلت یاران عاشورا نیز همین فرمان‌پذیری و امام‌شناسی و راهروی است و همین فهم، حر را حر کرد و خدایش رحمت کند و شمر را شمر کرد که لعنت خداوند بر او باد.

دکتر محمدرضا سنگری - پژوهشگر و استاد دانشگاه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱
استوان
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۲۵ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۱
۰
۰
ماهاتما گاندی (رهبر بزرگ انقلاب هندوستان) می گوید:من برای هند چیز تازه ای نیاوردم؛فقط نتیجه ای را كه از مطالعات و تحقیق هایم درباره تاریخ زندگی قهرمانان كربلا به دست آورده بودم، ارمغان ملت هند كردم. اگر بخواهیم هند را نجات دهیم واجب است همان راهی را بپیماییم كه حسین بن علی (ع) پیمود.

نیازمندی ها