از یکسو عدهای بر این گمانند که توسعه کشور تنها در گرو کمکهایی است که با جلبنظر کشورهای قدرتمند جهانی و تن دادن به خواستههای آنان ممکن میشود و از سوی دیگر برخی بر این عقیدهاند که استقلال و پیشرفت تنها در پرتو تقابل با دیگر کشورها بویژه تاکید بر نقاط افتراق با قدرتهای جهانی معنا مییابد.
در چنین شرایطی روز گذشته بار دیگر رهبر معظم انقلاب چارچوب روابط ایران با دیگر کشورها را ترسیم کرده و مدلی را که «اقتدار درونزا» نامیده میشود تشریح کردند.
بر اساس این رویکرد، هرچند راهبرد سیاست خارجی ایران تعامل با دیگر کشورهاست، اما آنچه ضامن حفظ منافع ملی در جریان این مذاکرات است، نه جلب رضایت طرف خارجی و امید به حمایتهای بیرونی، بلکه اتکا به ظرفیتهای بالای درونی است.
هرچند این ظرفیتهای داخلی به معنی قطع رابطه با دیگر کشورها و روی آوردن به توهم خودبسندگی همهجانبه نیست، اما باعث میشود در جریان مذاکرات و مناسبات دیپلماتیک، طرف مقابل متوجه عظمت کشور شود و احساس نکند که میتواند به سبب آنچه ضعف داخلی میپندارد، هر امتیازی را مطالبه کند.
در مطالعات امروزی روابط بینالمللی، نظریه واقعبینی با تکیه بر اصل «خودیاری»، بر این نکته تاکید میکند که اساس امنیت برخاسته از انسجام داخلی و تکیه بر داشتههای بومی است، هرچند افزایش سطح روابط خارجی و برخورداری از روابط حسنه با دیگر کشورها میتواند بر این ظرفیتها افزوده و توسعه کشور را تسریع کند اما دستیابی به روابط مطلوب در عرصه بینالملل نباید به هر قیمتی باشد و تنها آن سطح از روابط باید هدف قرار گیرد که منافع ملی دوطرف را تضمین کرده و در اصطلاح برگرفته از نظریه بازیها در علم سیاست، «بازی برد-برد» محسوب شود.
بنابراین حالا که پس از گذشت سه دهه از قطع روابط واشنگتن با تهران، اکنون بار دیگر دو طرف برای پایان دادن به پرونده هستهای کشورمان به مذاکرهای آشکار و نه نهان روی آوردهاند، از یکسو باید جلوی تندرویهایی را که باعث تضعیف دیپلماسی کشورمان میشود گرفت و از سوی دیگر به دیپلماتهای مذاکرهکننده یادآوری کرد که اقتدار درونزا را مدنظر قرار داده و با تکیه بر همبستگی درونی و منابع قدرت موجود در کشور در حوزههای مختلف معنوی، اقتصادی، نظامی و... اراده طرف مقابل برای افزایش سطح روابط را مورد سنجش قرار دهند.
34سال قبل دانشجویان پیرو خط امام با نگاهی که متوجه قدرت داخلی بود، ابهت بیپشتوانه ایالات متحده در منطقه را به چالش کشیدند و درست به همین دلیل این حرکت «انقلاب دوم» نام گرفت و حالا بیش از سه دهه پس از این اتفاق، فرزندان این کشور این بار در سنگری دیگر، باز هم با تکیه بر اصل دفاع از منافع ملت میخواهند از استقلال و تمامیت ارضی ایران دفاع کرده و همزمان مقابل بهانهجوییها نیز بایستند. بنابراین همانطور که حمایتهای ملی از واقعه 13 آبان باعث شد تا آن حرکت در تاریخ انقلاب ماندگار شود، اکنون حمایتها و اجماع ملی بر سر دفاع از دستگاه دیپلماسی و اعتماد به دیپلماتهای کشورمان در مذاکرات هستهای نیز میتواند یک حادثه تاریخساز دیگر را رقم زند.
مصطفی انتظاریهروی - گروه سیاسی
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد