طنز در روزنامه های کشور کم پیدا می شود و این یعنی روزنامه ها کم لبخند می‌زنند و آنها که روزنامه می‌خوانند هم به تبعیت از رسانه محبوب شان کمتر می خندند. حکمت ستون روزنامه خندان، در این است که طنز همه روزنامه های کشور را جمع کنیم و در جام جم آنلاین برسانیم به دست تان تا هر صبح، دستکم در اینترنت گردی روزانه، لبخندی روی لب تان بنشیند.
کد خبر: ۶۰۵۶۵۰
بیماری در وزارت بهداشت

جام جم: کمردرد سیاسی

کمردرد هم بدچیزی است. کسانی که کشیده‌اند، بهتر می‌فهمند. احساس درد آن به تماشا نمی‌شود.

به نظر عموم کارشناسان و کمرشناسان، ما عموما دو نوع کمردرد داریم و نوع دیگری از خارج وارد نشده:

نوع اول: آن دسته از کمردردهایی که ریشه جسمی دارد و دیسک کمر دچار فرسایش شده و زیر فشار زندگی، از یک جایی بیرون زده.

نوع دوم: آن دسته از کمردردهایی که به دلیل مشکلات مربوط به اعصاب پیش می آید و منشأ عصبی دارد. باید طرف اعصابش راحت باشد. چیزی که خیلی آسان است. فقط آدم باید کمی فوت کند.

اخیراً یک نوع کمردرد دیگری هم کشف شده که ریشه عصبی ـ سیاسی دارد. به اعصاب طرف مربوط می شود و اعصاب طرف نیز به مسائل سیاسی ربط دارد. هرچند به ظاهر بی ربط به نظر آید. این نوع کمردرد، اشخاص قوی را هم از پای در می آورد.

شاهد مثال: آقای محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه مان را که می شناسید؟... احسنت، خودشان است. همین چند روز پیش از قرار مسموع دچار یک همچین کمردردی شدند که از کمر به پا هم زده. حالا علتش چی بوده، مفصل است. ما فقط کوتاه و به اشاره عرض می کنیم که ظاهرا طوری که خود ایشان تعریف کردند، یک جلسه ای داشتند در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس که گویا در آن جلسه، یک سری حرف های خصوصی و محرمانه زده اند و سپس از دوستان نماینده که محرم فرض شده اند، درخواست کرده اند که این حرف ها همین جا در همین جلسه بماند و به بیرون درز نکند.

گویا همین طور هم می شود و مقداری از این حرف های محرمانه به بیرون درز می کند. کار به روزنامه ها می کشد و آقای ظریف بنده خدا با دیدن تیتر و گزارش یک روزنامه، چنان اعصابش به هم می ریزد و دچار اسپاسم عضلانی و کمردرد و پادرد می شود که سر از مطب پزشک و درمانگاه در می آورد.

در حاشیه: البته سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس هم روز بعد این کمردرد، در نطق علنی خود در مجلس گفتند که ظاهرا این جلسه محرمانه نبوده یا اشاره نشده که محرمانه است. این را هم گفتیم که دیوار را فقط از یک سمتش گل نگرفته باشیم.

گمانه زنی ما: شاید حق با هر دو سوی این ماجراست. آقای ظریف گفتند که این حرف ها محرمانه است و از اینجا بیرون نرود؛ اما به نظر بقیه محرمانه نیامده و بد ندیدند به بیرون درز پیدا کند. هیجانش بیشتر است تا مخفی بماند.

سخنی با آقای ظریف: وزیر امور خارجه ما الحمدلله خودشان آن قدر فهمیده و باتجربه هستند که بدانند چه باید بکنند یا چه نباید بکنند؛ فلذا بهترین پیشنهاد را هم خودشان داده اند که بعد از این خیلی شفاف و علنی صحبت کنند و همیشه لای درز در را نیز باز بگذارند که مصداق درهای بسته حساب نشود و با این کارشان ما را از دادن هرگونه بسته پیشنهادی راحت و معاف کردند. فقط خیلی دوستانه از ایشان خواهش می کنیم که خیلی سخت نگیرند. مذاکرات گروه 1+5 را پیش روی خود دارند و دعای ملت را پشت سر خود. خدای نکرده اگر کمرشان درد بگیرد، کمر ملت هم دچار اسپاسم عضلانی می شود.

سیاست روز : بیماری در وزارت بهداشت

معاون وزیر آموزش و پرورش: قطع کتب درسی جدید التالیف از وزیری به رحلی تغییر پیدا می کند.

به نظر شما این تغییر مهم!! در کدام راستا صورت می پذیرد؟

الف) در راستای کوبیدن مشت محکم به دهان امپریالیسم شرق و غرب و در راس آن آمریکای جهانخوار

ب) در راستای تقویت بنیان علم و دانش

ج) در راستای مقابله با فرار مغزها

د) در راستای هیچی و همینطور فقط محض خنده

رئیس سابق میراث فرهنگی: جام شیردال که از آمریکا به ایران برگردانده شده یک جام تقلبی است.

به نظر شما رییس سابق سازمان میراث فرهنگی با چه استدلالی این جمله را بیان کرده است؟

الف) چون ایشان دیگر رییس سازمان میراث فرهنگی نیست.

ب) چون ایشان با انواع و اقسام "تقلب" ها آشنایی کامل دارد.

ج) چون دیگی که برای ما نمی جوشد باید در آن کله ی سگ بجوشد.

د) چون ایشان با ماوراء الطبیعه ارتباط دارد و اجنه برایش خبر می آورند.

وزیر بهداشت: هر چند وزارت بهداشت مسئول سلامت و درمان مردم است، اما خود این وزارتخانه به شدت بیمار است.

اظهارنظر فوق با کدام یک از گزینه های زیر ارتباط تنگاتنگی دارد؟

الف) هر چه بگندد نمکش می زنند / وای به روزی که بگندد نمک!

ب) صداقتت منو کشته!

ج) بیا که برویم از این ولایت من و تو . تو دست منو بگیر و من دامن تو / جایی برویم که هر دو بیمار شویم / تو از غم بی کسی و من از غم تو

د) هر سه گزینه فوق صحیح است

کدام یک از گزینه های زیر "طنز" نیست؟

الف) رییس محیط زیست تهران: آلودگی هوای پایتخت کنترل شده است.

ب) استاندار آذربایجان شرقی: دوران خدمتم در استانداری تمام شده و حالا در حال اضافه خدمت هستم.

ج) وزیر بازرگانی: قیمت ها پایین می آید.

د) گزینه الف و ب

شرق:بی‌نیازمندی‌ها

آماده به‌کار

کار روشنفکری، در محل، پذیرفته می‌شود.

آموزشگاه رانندگی و جامعه‌شناسی ترمزدستی

دوره‌های فشرده آموزشی جامعه‌شناسی، بدون نیاز به شناختن جامعه. مناسب برای محافل.

سرویس رایگان

هرگونه سرویس رایگان پذیرفته می‌شد.

عرفان‌سرای بره طلایی

آموزش عرفان (به‌صورت فشرده و تضمینی)

زیر نظر قشنگ‌ترین اساتید، همه هم خارج‌رفته

عرفان« من‌بهترم»

نصب و راه‌اندازی انواع حالت‌های عرفانی روی افراد (فقط با یک تلفن)

پز روشنفکری

تعدادی پز روشنفکری، در حد نو و استفاده‌نشده، با قابلیت اجرا در میهمانی شبانه و مراسم رسمی، به‌صورت یکجا یا جزیی، واگذار می‌شود.

سرپایی

درمان تخصصی حالت ازدواج و عرفان، به‌صورت سرپایی در مطب، پذیرفته می‌شود.

تهران امروز: رفت چون از شرق تهران سوی غرب قم گوزن

رفت چون از شرق تهران سوی غرب قم گوزن

می‌رود فردا هم از شیراز تا جهرم گوزن!؟

گر به جای کفش با سم می‌نوردد جاده را

علتش این است جای کفش دارد سم گوزن

او گوزن است و به جز شاخش ندارد مشکلی

مشکلاتش نیست هرگز مثل ما مردم، گوزن

در بلاد کفر، شاخش هم ندارد مشکلی

می‌کند مانند آدم زندگی در رم گوزن

ما مگر نه می‌زنیم از خانه بیرون گاه گاه

میزند بیرون به این انگیزه هَم از هُم گوزن*

فکر کن! در یک دوِ صد متر شرکت کرده‌اند!

لاک پشت اول شود پس می‌شود چندم گوزن!؟

«زین معما هیچ دانا در جهان آگاه نیست»

مثل هر حیوان به هر تقدیر دارد دم گوزن!؟

حکمتش این است شاید، با قلم مو بر دمش

صاحبش چیزی بمالد تا نگردد گم گوزن

گر چه دارد شاخ زیبا و شگفتی بر سرش

شاخ‌هایش بعد مرگش می‌شود اهرم گوزن

بیت بالا بیت بی‌ربطی شد،اهرم، خُب! که چی!؟

شاخ‌هایش ظاهرا باید شود هیزم گوزن

تا ابد دنبال نان این سو و آن سو می‌دوید

بود اگر مثل من و تو نانش از گندم گوزن

لحظه‌ای باور کنید آرام و آسایش نداشت

هم برنجش بود اگر از خطه ی طارم گوزن

گر سوادی داشت یا بابی ز حکمت خوانده بود

چون دیوژن بود جنس خانه اش از خم گوزن

دیده ام نوعی متانت بارها در باغ وحش!

در نرش آقا گوزن و ماده اش خانم گوزن

فرق چرم از چرم را هرگز نمی‌دانم، ولی

پوستی دارد که بی‌شک بهتر است از فم گوزن***

ممکن است از خر گران‌تر باشد و از گاو و اسب

پوستش قطعا گران تر نیست از قاقم گوزن**

فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلات

بُم بُ بُم،بُم/ بُم بُ بُم بُم/بُم بُ بُم بُم /بُم گوزن!!

**قاقُم : پستان‌داری است از تیره ی راسو که پوستی بسیار زیبا و گران قیمت دارد.

***فُم،همان چرم مصنوعی است

کیهان : کبریت ! (گفت و شنود)

گفت: یادت هست که شبکه سی.ان.ان مصاحبه رئیس جمهور کشورمان را تحریف کرده بود.

گفتم: البته که یادم هست وخبرگزاری فارس این تحریف را کشف و منتشر کرد.

گفت: حالا رئیس مجلس هم با همان شبکه و با همان خبرنگار مصاحبه کرده و سی.ان.ان سخنان ایشان را هم تحریف کرده است.

گفتم: چه عرض کنم؟! تصور می‌کنند مصاحبه با سی.ان.ان خیلی کلاس داره!

گفت: پس کی می‌خواهند عبرت بگیرند؟

گفتم: باز هم چه عرض کنم؟! دزدی را به دست مأموری دادند تا به زندان ببرد. دزد وسط راه از مأمور پرسید کبریت داری؟ مأمور گفت؛ نه! دزد گفت؛ پس دستبندم را باز کن برم کبریت بخرم! و رفت که رفت! چند ماه بعد باز هم همان دزد را به همان مأمور سپردند و دزد وسط راه دوباره پرسید کبریت داری؟ و مأمور گفت؛ نه! اما فکر نکن می‌توانی کلک بزنی! دستبند را باز می‌کنم، ‌اما همینجا وایستا، خودم میرم کبریت می‌خرم! و دزد، باز هم رفت که رفت!

حمایت:فائو و یک کلمه از مادر عروس!

راستش را بخواهید ما ایرانی ها عادت داریم وقتی یک نفر بی مقدمه یا بدون فکر سخنی را بر زبان جاری می کند بگوئیم « یک کلمه از مادر عروس!» حالا حکایت جناب آقای گرازیانو داسیلوا مدیرکل فائو است که می خواهد ما را از نوسان و افزایش قیمت های مواد غذایی بترساند!

غافل از اینکه ما به این افزایش قیمت ها و گرانی ها عادت کرده ایم. همین عمو سیفی خودمان اگر یک روز ماست بخرد و قیمتش تغییر نکرده باشد، بلافاصله به مسئولین مربوطه گزارش می دهد تا حقی از کسی ضایع نشود! ا

ما اصل داستان ... «مدیرکل سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو( با ابراز رضایت از وضع فعلی حاکم بر بازار جهانی غلات، کشورهای جهان را به آمادگی در برابر نوسان قیمت های مواد غذایی در آینده فراخواند.

به گزارش رویترز، گرازیانو داسیلوا مدیرکل فائو در نشستی با وزیران کشاورزی 30 کشور جهان  گفت: مشکلات قیمت غذا با وجود وضع مناسب فعلی بازار هنوز به پایان نرسیده است».( به نقل از جراید) ذکر این نکته ضروری است که در طی این چند سال اخیر، تحریم ها، افزایش نرخ دلار، سود جویی دلالان، تحرکات انواع و اقسام مافیا، کمبود خوراک دام و سایر عذر و بهانه های ریز و درشت و دم دستی برای گران کردن کالا ها، کم بود حالا نوسان جهانی قیمت های مواد غذایی نیز به اینها اضافه شده است و جناب داسیلوا بهانه دست دوستان داده است.

علی ای حال با عنایت به اینکه در این مدت ما در ارائه راهکار و رهنمود های ارزنده، همه اش سنگ خلق الله را به سینه زدیم امروز بر آن شدیم تا چند پیشنهاد در خصوص گرانی ارائه کنیم:

الف) تنوع در نوع گرانی: حال که مسائل مختلف داخلی و جهانی دست گران فروشان را باز گذاشته اند، توصیه می شود سازمان های نظارتی به منظور تنوع و تنشیط خاطر شهروندان، در اعلام دلایل گرانی موارد مختلف را به کار گیرند و به صورت دوره ای از دلایل مختلف استفاده کنند

. ب) نظر خواهی: هر از گاهی از مردم در مورد گرانی نظر سنجی شود مثلاً شما با کدام نوع گرانی بیشتر حال می کنید. گرانی منطقی، حبابی، سود جویی، جهانی و یا افزایش قیمت ها! 

ج) گرانی جدید: در خاتمه توصیه می شود بهانه های صدر الااشاره کمی قدیمی شده است.

اگر مدل جدیدی از گرانی رونمایی شود، احتمالاً با استقبال بیشتری از سوی مردم همراه خواهد شد. موفق باشید.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها