در این جنایت هولناک که نیمه شب 13 مرداد 90 در یک دامداری واقع در منطقه «مرتضی گرد» بخش آفتاب – در جنوب غرب تهران – رخ داد ساکنان منطقه با شنیدن صدای فریادهای «سوختم سوختم» زنی از خانه هایشان بیرون دویدند. آنها با مشاهده زن جوانی که با اسید سوخته بود بلافاصله او را به بیمارستان رساندند.
شهین – 32 ساله – هم قبل از مرگ، شوهرش – ناصر – را عامل اسیدپاشی معرفی کرد.وی که بشدت سوخته بود تحت مراقبت های ویژه قرار گرفت اما به علت شدت آسیب های ناشی از سوختگی با اسید و عفونت حدود یک ماه بعد – شامگاه یکشنبه 27 شهریور – مقابل چشمان حیرتزده و نگران دختر 9 ساله اش جان باخت.
از سوی دیگر با شکایت خانواده زن جوان کارآگاهان پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران ردیابی برای دستگیری ناصر را در دستور کار قرار دادند.
مادر قربانی در تحقیقات به کارآگاهان گفت: دخترم 10 سال قبل با ناصر ازدواج کرد و یک سال بعد هم خدا به آنها یک دختر داد که متاسفانه مشکل شنوایی دارد بنابراین برای معالجه بچه از محل زندگی شان در شهر خلخال به تهران آمدند و مشکلاتشان هم کم کم شروع شد. بیکاری، بی پولی، اعتیاد و رفتار نامناسب ناصر، دخترم را به ستوه آورده بود تا اینکه از دو سال قبل با شدت گرفتن مشکلات، شهین درخواست طلاق داد و سرانجام پس از ماه ها سرگردانی اوایل تیر امسال از هم جدا شدند و شهین همراه دخترش به خانه ما در خلخال برگشت. یک ماه از آمدن آنها گذشته بود که ناصر به خانه ما آمد. اول سعی کرد با تهدید و زور بچه اش را ببرد اما وقتی با مخالفت های شهین روبه رو شد رفت ولی یک شب بی خبر آمد و دختر و نوه ام را دزدید و با خود به تهران برد. ما نیز از همه جا بی خبر یک هفته سرگردان و نگران به دنبال آنها بودیم غافل از اینکه ناصر آنها را دزدیده و به یک دامداری مخروبه برده است. بعد هم شب 13 مرداد پس از آنکه طلاهای دخترم را به زور از او گرفت ظرف اسید را روی بدن و صورتش ریخت و فرار کرد.
بدین ترتیب در حالی که ردیابی ها برای دستگیری مرد اسیدپاش ادامه داشت شامگاه سه شنبه – 12 مهر 90– یکی از بستگان مقتول که از افسران نیروی انتظامی است به طور اتفاقی متهم را که حوالی بهشت زهرا داخل خودرواش خوابیده بود شناسایی کرد. او با اعلام موضوع به همکارانش در عملیاتی غافلگیرانه مرد جنایتکار را دستگیر کرد. وی در بازجویی ها به ریختن اسید روی همسر سابقش اعتراف و انگیزه خود را انتقامجویی دانست.
وی اظهار داشت : تیر ماه از همسرم جدا شده اما به خاطر دخترمان تصمیم گرفتیم دوباره ازدواج کنیم به همین خاطر از خلخال به تهران آمدیم. مدتی بود به همسرم شک داشتم و این شک آزارم می داد. برای پایان دادن به شکم بر روی شهین اسد ریختم . بعد هم با سرقت طلاهایش گریختم.
با تکمیل تحقیقات قاضی دادگاه بخش آفتاب برای متهم به اتهام قتل عمد کیفرخواست صادر کرد و پرونده برای رسیدگی به شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
دی ماه سال گذشته جلسه محاکمه متهم به صورت غیرعلنی در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران و به ریاست قاضی اصغر عبداللهی برگزار شد.
در این جلسه، دختر ناشنوای مقتول برای پدرش تقاضای قصاص کرد. او که به شدت گریه می کرد گفت : این مرد پدرم نیست و مادرم را کشت.
سپس متهم به دفاع از خود پرداخت و مدعی شد به خاطر سوءظن دست به این جنایت زده است.
قضات دادگاه پس از آخرین دفاعیات متهم و وکیل مدافعش برای صدور حکم وارد شور شده و ناصر را به قصاص محکوم کردند.
با اعتراض متهم پرونده برای رسیدگی به دیوان عالی کشور فرستاده شد که قضات دیوان عالی کشور روز گذشته حکم قصاص را تائید کردند.(مهر)
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد