علافی در سایه دیوار که خوب است

تهران امروز: علافی در سایه دیوار که خوب است
کردار اگر کم شده گفتار که خوب است
اوضاع سخنرانی و آمار که خوب است
غم نیست اگر رونق بازار هنر نیست
از بی هنران رونق بازار که خوب است
خلاقیت و بدعت اگر مُرد، بمیرد
تقلید و کپی کاری و تکرار که خوب است
آن روز که از خنده و شادی خبری نیست
لبخند یخ مجری اخبار که خوب است
اخبار سراسر همه شادی و نشاط است
خوب است خبرها همه انگار که خوب است
در بخش حوادث نشود بحث تجاوز
آن کار شده، اذیت و آزار که خوب است

در دوبله، شده شیشه نوشابه مُسکر
نوشیدنی ویژه اشرار که خوب است
وقتی که به جای خبر ناخوش اخراج
تعدیل شود نیروی بسیار که خوب است
بیکار شویم و خودمان یاد بگیریم
خود را بگذاریم سرِکار که خوب است
بیکاری اگر بسته سر راه تو دیوار
علافی در سایه دیوار که خوب است
در دوره قاجار که بد بود همه چیز
قلیان همان دوره قاجار که خوب است
سیگار مضر و سرطان زاست ولیکن
سودآوری راحت سیگار که خوب است
خوب است و ردیف است همه چیز و همه کار
خوب است ردیف همه اشعار که خوب است
یک روز شتر رد شده از روزن سوزن
یک روز شتر گم شده با بار که خوب است
منسوب مقامات شود یک شبه منصوب
ناچار شود خبره در آن کار که خوب است
چون خبره شدی هیچ به یک پست نمانی
بردار همه مال تو بردار که خوب است
بردار و در این رونق تقسیم مناصب
یک صندلی خالی مگذار که خوب است
یک صندلی خالی مگذار و اگر بود
آن را به خودی‌هایت بسپار که خوب است
به به چه مدیری! چه برازنده و شیک است!
خوب است مدیر و کت و شلوار که خوب است
آری کت و شلوارو مدیر است هماهنگ
او بی‌ کت و شلوار مپندار که خوب است

جام جم : فرقه ضالّه فیس‌بوکیّه؟!

هر پدیده حقیقی و مجازی موجود در اطراف ما، بلاتشبیه حکم چاقو را دارد که دسته خودش را نمی‌برد. یعنی که هم می‌تواند در مسیر دعوا و چاقوکشی و قتل و خونریزی استفاده نادرست و ناشایست از آن شود و هم که در دستان توانمند و عالمانه یک پزشک جراح قرار گیرد و نجات‌بخش جان هزاران بیمار رفته تا اتاق عمل گردد و دکتر لبخندزنان از اتاق عمل بیرون بیاید و رو به همراهان نگران بیمار بگوید: «الحمدلله به خیر گذشت. حال بیمار شما خوب است.»

فضای مجازی اینترنت هم همین گونه است. از هر سایت مجازی اینترنتی اگر استفاده خوب بشود، بعید است که خوب نباشد و اگر استفاده بد به عمل آید، بعید است که بد نباشد.

الان همین شبکه اجتماعی فیس بوک را ملاحظه بفرمایید. آمار می گوید که بالاترین کاربران را در سطح جهان دارد و بنابراین نمی شود روی آن خاک ریخت که دیده نشود.

منتهی ما بالاخره نفهمیدیم که پیوستن به این شبکه سابقا دارای اشکال(که ما به شوخی به آن فرقه ضالّه فیس بوکیه می گفتیم!)، اکنون بلااشکال می باشد یا که چی؟.... ملت و اخیرا دولت چه کند؟ عضو شود، عضو نشود؟ اد کند، اد نکند؛ اکسپت نماید، اکسپت ننماید؛ لایک بزند، لایک نزند؛... خلاصه چه خاکی بر سر فیس بوک خودش بریزد؟

بسته پیشنهادی: تا دیروز سر پیوستن برخی از آحاد ملت به شبکه اجتماعی فیس بوک، بحث و نظر داشتیم؛ الان برخی از اعضای دولت هم به آن اضافه شده اند. فلذا باید تکلیف قضیه روشن شود، قبل از آن که همه با چراغ خاموش وارد فیس بوک شوند. در همین خصوص عرایضی داریم:

1 ـ تعیین تکلیف: اگرچه مردم خودشان تکلیف خودشان را بهتر می دانند، اما پیشنهاد می شود که این جنبه حقوقی قضیه هر چه زودتر روشن شود که دولت و ملت با خیال راحت عضو فیس بوک شوند یا از آن خارج شوند. اگر اشکال ندارد، پس چرا همه دنبال فیلترشکن برای ورود به این شبکه می گردند؟ یک بام و دو هوا که نمی شود. یا مکن با فیس بوکی دوستی / یا که اد کن دوستی در خور به خویش!

2 ـ سفر مجازی: در دولت قبل، باب سفرهای استانی باز شد که به اندازه و در راه رضای خدایش خوب است. الان به جبران سفرهای زیادی که آن موقع شد، دولت به سفرهای مجازی داخل اینترنت روی نیاورد. این طور نشود که وزرای ما با اهالی مناطق محروم، فقط چت کنند. چنان که شاعری فرمود: بنشین و سفر کن که به غایت نیکوست / بی منت پا گرد جهان گردیدن!

3 ـ تعیین مسئول: آن دسته از وزیران و مدیران و مسئولان پیشرفته ای که عضو شبکه های اجتماعی نظیر فیس بوک هستند؛ خودشان بعید است که به کارهای صفحه شان برسند. بنابراین پیشنهاد می شود که برای رتق و فتق جمیع امور مربوط به فیس بوک؛ اعم از اکسپت کردن درخواست کنندگان دوستی، پرینت گرفتن از کامنت های دوستان، شمردن تعداد لایک ها و... امثال این فعالیت های ضاله، یک مسئولی مشخص کنند درخصوص اشتغالزایی بیشتر که داخل یک دفتری جایی بنشیند و به این چیزها برسد. مثلا دفتر رسیدگی به امور فیس بوکیه!

شرق: خلاصه چپ و راست