در مسیر زاینده رود (حسن فتحی)، یه حبه قند (رضا میرکریمی)، پایتخت یک و دو (سیروس مقدم)، شهر دقیانوس (مهرداد خوشبخت)، روز سوم (محمدحسین لطیفی)، دارا و ندار (مسعود ده‌نمکی) و دعوت (ابراهیم حاتمی‌کیا) جزو فیلم‌ها و سریال‌هایی بودند که در زمان نمایش به‌ دلیل اختلاف نظر بینندگان و منتقدان در نحوه اجرای لهجه بازیگران خبرساز شدند.
کد خبر: ۵۹۴۹۵۲
چتری مهربان برای همه لهجه‌های سرزمین مادری

بحث درباره لهجه شخصیت‌های نمایشی این‌قدر تکرار شده که حالا دیگر همه جواب دو طرف ماجرا را می‌دانند. افرادی که مدعی درست نبودن لهجه هستند، می‌گویند ما این‌طوری حرف نمی‌زنیم، آهنگ صحبت کردن این شخصیت‌ها شبیه به مردم منطقه زندگی ما نیست و گویش ما درست معرفی نشده است. از آن طرف بازیگران و دیگر عوامل آثار نمایشی هم برای خود دفاعیاتی دارند. آنها می‌گویند بازیگر غیربومی هر چقدر هم تلاش کند نمی‌تواند مثل بومی‌های منطقه حرف بزند. در برابر این دفاع گروه اول دست به‌کار می‌شوند و این پرسش را مطرح می‌کنند که پس چرا از بازیگران همان منطقه استفاده نکردید؟ وقتی بحث به اینجا می‌کشد، دیگر هیچ یک از دو طرف نمی‌توانند همدیگر را قانع کنند. سینماگران و سریال سازان استدلال همیشگی «گشتیم، نبود» را می‌آورند و مردم منطقه نیز افرادی را نشان می‌دهند که به نظر خودشان برای ایفای نقش مورد نظر مناسب بوده‌اند.

همه مشاوران لهجه؛ از روبان قرمز تا پایتخت 2

چند سالی است که در تیتراژ فیلم‌ها و سریال‌ها عنوان «مشاور لهجه» هم در کنار سمت‌هایی چون مشاور رسانه‌ای، انتظامی و مذهبی دیده می‌شود. اگر بخواهیم به پرونده مشاوران لهجه در آثار نمایشی بپردازیم نام دو فیلم و سریال بیش از بقیه خودنمایی می‌کند. اول سریال «مسیر زاینده رود» که به دلیل صحبت کردن اصفهانی بازیگران غیر بومی پر حرف و حدیث شد و دیگری فیلم «آژانس شیشه‌ای» که در آن حبیب رضایی توانست با تسلط بالایی لهجه مشهدی را اجرا کند. در رابطه با فیلم آژانس شیشه‌ای گفته شد که رضا کیانیان به حبیب رضایی و بیتا بادران در رابطه با ادای لهجه مشهدی مشاوره داده است.

در سریال «در مسیر زاینده رود» مهرداد ضیایی خودش هم جزو بازیگران گروه بود و هم به آنها برای اجرای لهجه اصفهانی مشاوره می‌داد.ضیایی در اجرای این ماموریت مسیر دشواری پیش‌رو داشت، چون بیشتر بازیگران سریال اهل اصفهان نبودند و براحتی لهجه بومی این شهر را یاد نمی‌گرفتند. به همین دلیل او 20 روز پیش از کلید خوردن سریال کار تمرین لهجه را با بازیگران آغاز کرد و از بازیگران خواست دیالوگ‌هایی را که با صدای خودش ضبط شده بود، تکرار کنند. همچنین سی‌دی سریال «قصه‌های مجید» را به بازیگران داد تا با آهنگ و آوای لهجه اصفهانی آشنا شوند. مهدی ساکی که از بازیگران تئاتری اهل جنوب است در چند فیلم و سریال دفاع مقدس مثل «گل‌های گرمسیری»، «دوئل» و «روز سوم» به عنوان بازیگر جلوی دوربین رفته است. او در این سریال‌ها علاوه بر بازیگری برای ادای درست لهجه هم به بازیگران مشاوره می‌داد. حامد بهداد، باران کوثری و برزو ارجمند از کسانی بودند که در ادای لهجه‌شان از این مشاور کمک گرفتند. ساکی بیشتر روی لحن و آهنگ تاکید داشت و سعی می‌کرد که به بازیگران آهنگ جنوبی حرف زدن را یاد بدهد.

فیلم «حیران» یکی دیگر از آثاری بود که از مشاور لهجه بهره می‌برد. حیران ماجرای ازدواج مهاجران افغانی با دختران ایرانی را روایت می‌کرد و نیاز به فردی داشت که لهجه افغانی را به بازیگران ایرانی سریال آموزش دهد. سمیع‌الله عطایی که در کار سمت مشاور لهجه را به عهده داشت به‌ دلیل لهجه ناموفق «مهرداد صدیقیان» در نشست مطبوعاتی مورد انتقادهای اهالی مطبوعات قرار گرفت. انتقادها به حدی بود که او روی صحنه آمد و در کنار عوامل اصلی فیلم نشست و توضیحاتی را درباره لهجه بازیگران ارائه کرد. او در این رابطه گفت: می‌توانستم این لهجه را غلیظ‌‌‌‌‌تر کنم و آن را به گویش افغانی نزدیک‌تر سازم، ولی در آن صورت درک آن زبان برای بیننده ایرانی کمی مشکل می‌شد و پس از صحبت‌های مکرر با خانم بنی‌اعتماد ایشان هم نظر من را تائید کردند. در آن جلسه عوامل فیلم توجیه‌های دیگری هم درباره واقعی نبودن لهجه داشتند. یکی این که شخصیت افغانی مدت زمان زیادی در ایران بوده و لهجه‌اش عوض شده و دیگر این که بازیگر باید توانش را روی انتقال حس و کنش‌های رفتاری بگذارد و درست ادا کردن آهنگ جملات اهمیت چندانی ندارد.

مشهدی‌شناس‌ها می‌فهمند...

در سریال پایتخت یک و دو به حضور تعدادی از مشاوران لهجه در کار اشاره شد، اما هیچ‌گاه اسمی از آنها به میان نیامد. احتمالا عوامل گروه به خاطر تجربه تلخ «در مسیر زاینده رود» ترجیح دادند که مشاوران بی‌نام و نشان بمانند، چون در غیر این صورت حجم زیادی از انتقادها به سمتشان روانه می‌شد. این مشاوران را صدا و سیما و استانداری مرکز گلستان معرفی کرده بودند. در فیلم (روبان قرمز) ساخته ابراهیم حاتمی‌کیا، جمعه (رضا کیانیان) و محبوبه (آزیتا حاجیان) به ترتیب با آهنگ افغانی و جنوبی صحبت می‌کردند.

فردی به نام عبدالوهاب مددی، مشاور لهجه افغانی این فیلم بود. البته رضا کیانیان چون به لهجه مشهدی مسلط بود، مشکل چندانی نداشت و توانست افغانی هراتی را بخوبی صحبت کند. سلیمه رنگزن، بازیگر فیلم عروس آتش نیز وظیفه داشت در زمینه آهنگ جنوبی با آزیتا حاجیان تمرین کند.

ماشاءالله شاهمرادی‌زاده فیلم «خیلی دور، خیلی نزدیک» با الهام حمیدی و افشین هاشمی برای اجرای لهجه مشهدی تمرین می‌کرد. این بازیگر و مشاور لهجه در گفت‌وگو باجام‌جم درباره نحوه تمرینش با بازیگران می‌گوید: افشین هاشمی تا اندازه‌ای لهجه مشهدی را یاد گرفت، ولی باز هم شما می‌فهمیدی که افشین مشهدی نیست. او نقش روحانی را بازی می‌کرد. خوب حرف می‌زد. ولی شما هر چقدر هم که خوب صحبت کنی باز هم مشهدی‌شناس‌ها می‌فهمند که طرف مقابل مشهدی نیست. خانم حمیدی هم انرژی زیادی گذاشت. این فیلم سه ماه طول کشید که من یک ماه و نیمش را سر صحنه بودم. جمله به جمله با آنها جلو می‌رفتم مثلا می‌گفتم وقتی می‌خواهی بگویی «مُ» صدای« ُ» را نکش. خیلی راحت و سریع بگو «مُ». یکسری اصطلاحات را هم که در ذهنم بود به آنها یاد می‌دادم. مثلا «آقا جان»، «حالُم خراب رفته» و چیزهای دیگر. کار من یکسره این بود که بگویم بابا انرژی نگذارید. راحت و عادی حرف بزنید. مشهدی حرف زدن زور زدن ندارد.

دردسرهای اجرای لهجه

مردم ایران در گوشه و کنار این سرزمین با لهجه‌ها و گویش‌های مختلف صحبت می‌کنند. لهجه‌هایی که شیرین‌تر از قند هستند و شنونده از شنیدنشان سیر نمی‌شود. ایرانیان با آهنگ حرف زدنشان با زبان بی‌زبانی هویت و اصالت خودشان را یادآوری می‌کنند. مخاطبان سینما و تلویزیون به دیدن طبیعت و جغرافیای ایران در فیلم‌ها و سریال‌ها علاقه‌مند هستند و به همان اندازه دوست دارند آوای خوش گویش‌های مختلف را بشنوند. با این حال سینماگران در زمینه بازتاب لهجه‌ها همواره با احتیاط عمل کرده‌اند؛ چرا که وقتی در یک اثر نمایشی صحبت از «لهجه» به میان می‌آید، بخش زیادی از وقت و توان بازیگر و کارگردان صرف فکر کردن به این مساله می‌شود. بارها اتفاق افتاده که یک بازیگر به‌خاطر ناتوانی در ادای لهجه از حضور در یک طرح انصراف داده است. خیلی از بازیگران بعد از ماه‌ها تحقیق و سفر به منطقه مورد نظر باز هم نتوانسته‌اند به لهجه خواسته شده نزدیک بشوند.

آنهایی هم که یادگرفته‌اند هرگز نتوانسته‌اند مثل یک شهرستانی اصیل با لهجه مورد نظر صحبت کنند. تشخیص تفاوت لهجه اصیل از لهجه نمایشی فقط از عهده مردم بومی منطقه مورد نظر برمی‌آید، اما همین اندک حساسیت‌ها نیز گاه برای بازیگر و کارگردان دردسر ساز شده است. مسلما در صورتی که مخاطبان سینما و تلویزیون آستانه تحمل بیشتری داشته باشند، راه برای انعکاس زوایای بیشتری از فرهنگ قومیت‌ها باز می‌شود و مردم بیش از گذشته صدای لهجه‌های سرزمین مادری‌شان را در قاب تصویر خواهند شنید.

احسان رحیم‌زاده / جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها