میگفت هرقدر بیشتر برای فرزندانتان قصه بخوانید، آنها واژگان بیشتری میآموزند و در آینده بهتر میتوانند سخن بگویند و در مجامع و فضاهای مختلف راحتتر با دیگران ارتباط برقرار میکنند، زیرا شنیدن واژگان و گسترش دایره آن شبکهای قوی در مغز کودک ایجاد میکند که تا سالهای دور و دراز در ذهنش باقی میماند.
درست همین جاست که نقش قصهخوانی پدربزرگ و مادربزرگهایمان اهمیت بیشتری پیدا میکند. چه لذتی داشت سر روی زانوهای مادربزرگ و پدربزرگ گذاشتن و به نوای آرام آنها گوش سپردن. قصههایی که به قول منوچهر احترامی رویاها و تخیلمان را پرواز میداد، اما کمکم فرهنگ شفاهی قصهخوانی جایش را به کتابهای خوش رنگ و لعاب داد. حالا سهمی از خیال اگر وجود دارد، با یارِ مهربان است و بس.
این روزها اما گفتن که ندارد همه میدانیم حال یار مهربان چندان روبراه نیست. گرانی کاغذ صنعت نشر کشور را تحتالشعاع قرار داده است و کمتر ناشری است که از این وضعیت ننالد و گلایه نکند، بگذریم...
وقتی صحبت از کودکان و نوجوانان مشکلات آفرینش اثر ادبی برای آنها به میان میآید چند نکته مهم را باید در نظر بگیریم که در ادامه به طور خلاصه به هر یک از آنها اشاره میشود.
اولین چیزی که نویسنده کودک و نوجوان با آن درگیر میشود، نداشتن فرصت و آسودگی خاطر است درست شبیه دیگر پدیدآورندگان اثر مکتوب، به عبارتی این نویسندگان عمدتا بازده مالی مناسبی از کارشان به دست نمیآورند و به قول معروف چرخ زندگی آنها نمیچرخد و هشت معیشتشان همواره گرو 9 است.
از طرفی، برخی نویسندگان با ناشر مستقل و خصوصی راحتتر کار میکنند، به هر حال کار با ناشر دولتی علاوه بر برخی بدقولیهای مرسوم بایدها و نبایدهایی دارد که طبیعتا گروهی از خالقان اثر ادبی و هنری خیلی در قید این بایدها و نبایدها نیستند و معتقدند ناشران خصوصی نگاه نویسنده را در فرم و تصویرگری اثر بیشتر در نظر میگیرند، اما یک نکته مهم این وسط گریبانگیر این گروه از نویسندگان میشود؛ متأسفانه اغلب ناشران خصوصی پخش خوبی ندارند و در عمل این امر باعث میشود دست بخش عظیمی از مخاطبان به آثار آنها نرسد.
مشکل دیگر، حقالتألیف اندک نویسندگان، بویژه نویسندگان کودک و نوجوان است که واقعا در مقایسه با حوزههای دیگر هنری به یک شوخی بیشتر شباهت دارد و کار آنقدر فاجعه است که گاهی حقالتألیف با حقالترجمه تقریبا در یک سطح قرار میگیرد.
نکته دیگر این است که با وجود تاکیدهای مکرر مسئولان ارشد کشور، تقریبا مدیران فرهنگی عرصه کودک و نوجوان را جدی نمیگیرند و بیشتر این گروه، زینت الجشنواره هستند.
حالا اگر از مسائل مرتبط با نشر کودک و نوجوان و مدیریت فرهنگی بیرون بیاییم، در محتوای این حوزه نیز با مشکلات زیادی روبهرو هستیم و یکی از مهمترین آنها ناآشنایی خود نویسندگان کودک و نوجوان با فضای ذهنی مخاطبان است. معمولا تصور نویسندگان از مخاطب خود همانند تجربههای کودکی خودشان است که همین موضوع سرآغاز برخی گرفتاریهاست. در دنیایی که تغییرات روز به روز صورت میگیرد، تجربیات کودکان دیروز چندان برای کودکان امروز جذاب و مورد توجه نیست و همین مساله فاصله زیادی را میان نویسندگان و مخاطبان ایجاد میکند.
از سوی دیگر، بسیاری از کسانی که در عرصه نویسندگی کودک و نوجوان فعال هستند، به دلیل بیتوجهی عمومی که در جامعه به این مساله وجود دارد، تصورشان از ادبیات کودک و نوجوان ادبیاتی ساده و سهل است. اینکه براحتی و بدون آگاهی و بی هیچ تجربه خاصی و فقط به صرف ذوق و علاقه میتوان در ادبیات کودک به موفقیت رسید؛ غافل از آنکه مخاطب این ادبیات کودکانی هستند که قرار است در آینده رفتارهای اجتماعی معتدل و سالمی داشته باشند و گردانندگان جامعه شوند.
حالا به این نکته و فاصله ایجاد شده همان مشکل ابتدایی، این یادداشت را هم بیفزایید؛ یعنی مخاطب هم به دلیل گرانی کاغذ که به گرانی کتاب منجر شده است، سهم خرید کتاب از فهرست ملزومات زندگی را به حداقل کاهش داده است. به هر حال بسیاری از ما دیدهایم قیمت چاپ اول یکی از کتابهای کتابخانهمان چقدر بوده است و اکنون چه اندازه است.
بامداد محمدی / جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
نماینده جنبش جهاد اسلامی فلسطین در ایران در گفتگوی تفصیلی با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفت و گوی اختصاصی «جامجم» با سید ابراهیم محمد الدیلمی، سفیر یمن در تهران تشریح شد