محمد حمیدی
«تعصب و وفاداری» دیر گاهی است از این محله کوچ کرده و جای خود را به فوتبال «حرفه ای» داده اند. گفتن از اینکه فوتبال ایران به کج راهه و بیراهه می رود نه تازه است و نه تکان دهنده. پیش از آنکه لیگ فوتبال ایران حرفه ای شود و «برتر» نام گیرد، همگان از دستاوردهایش سخن ها می گفتند و حرف ها می زدند. حرف و سخنانی که اکنون گویندگانش نیز شاید سخت بتوانند آنها را به یاد آورده یا به دفاع از آنها برخیزند. فوتبال حرفه ای که روزگاری بنا بود، نسخه شفابخش درد مزمن فوتبال ایران باشد، اکنون خود به مرضی مهلک تبدیل شده و به نابودی فوتبال و داشته ها و اندوخته هایش کمر بسته است.
درست در روزگاری که فوتبال ایران یادگارهای «ماندگار» خود را به سادگی می تاراند، در آن سوی دیگر این زمین چرخان یادگارهایی ماندگار می شوند. چه فرگوسنی که در نزدیک به 27 سال حضورش در منچستریونایتد 39 قهرمانی را به ثبت رساند و چه دیوید بکامی که با تیم ملی انگلیس همواره ناکام بزرگ بود ولی در فرانسه قهرمانانه زمین فوتبال را برای همیشه ترک کرد، با اشک و بغض فوتبال را رها کردند. اینجا در ورزشگاه آزادی هم مهدی مهدوی کیا چهارگوشه این ورزشگاه بزرگ و تاریخی را با چشمانی اشکبار بوسید ولی آن اشک ها داستان دیگری دارد و این اشک ها حکایت دیگری. آنجا از بزرگان خود -خواه بزرگ و خواه کوچک- پیکره می سازند اینجا از بزرگان خود کوهی از یاس و نفرت.
15 آبان 1365 که سر آلکساندر چاپمن (آلکس) فرگوسن هدایت شیاطین سرخ را برعهده گرفت، علی پروین پنج سالی بود که روی نیمکت مربیگری سرخپوشان پرسپولیس می نشست. فرگوسن یا به قول خود انگلیسی ها «فرگی»، نزدیک به 27 سال در اولدترافورد ماند ولی در این مدت پرسپولیس 25 و استقلال 22 مربی را به خود دیدند. تیم ملی ایران هم در این مدت 27 مربی را روی نیمکت مربیگری خود نشاند. فرگوسن حدود 27 سال پیش یعنی سال 1365 هدایت منچستریونایتد را بر عهده گرفت و تا همین هفته قبل که از دنیای قهرمانی خداحافظی کرد، در سمت خود باقی بود. البته که منچستر همانند هر تیم ورزشی ای در این مدت با او روزهای خوب و بدی را سپری کرد و تلخ و شیرین بسیاری را به خود دید. باخت ها و پیروزی های متعدد، قهرمانی ها و ناکامی های پی درپی و اشک ها و لبخند های هواداران منچستریونایتد در این سال ها مجموعه تاریخ این تیم را تشکیل می دهد.
سوال این است که در همین مدت در دو تیم مدعی و بزرگ ایران چه می گذشته است؟ فدراسیون فوتبال ایران در طول این سال ها دگرگونی های فراوانی داشت و گذشته از روسای مختلف، سرمربیان ایرانی و خارجی زیادی را برای تیم ملی در نظر گرفت. سالیان آزگار تیم های پایتخت نشین تنها قطب های قهرمانی بودند و هر سال جام قهرمانی فوتبال ایران به یکی از این دو می رسید. سرخابی ها در 27 سال گذشته روی هم 47 بار مربی عوض کرده اند.
این آمار تامل برانگیز زمانی سیاه تر و ناگوارتر به نظر می رسد که به صورت جزیی به آن پرداخته شود. آن زمان که پرسپولیس در یک سال دو بار و استقلال در یک سال سه بار سرمربیان خود را تغییر می دهند، «فاجعه» و «بحران» معنا پیدا می کند. در 27 سال اخیر که سر آلکس فرگوسن سرمربی شیاطین سرخ بود، استقلال، عباس رضوی، منصور پورحیدری، غلامحسین مظلومی، محمد صلاحی، منصور پورحیدری، بیژن ذوالفقارنسب، یورگن سوکومورخوف، رضا نعلچگر، لئونید بیلفسکی، نصرالله عبداللهی، منصور پورحیدری، ناصر حجازی، منصور پورحیدری، رولند کخ، امیر قلعه نویی، صمد مرفاوی، ناصر حجازی، فیروز کریمی، امیر قلعه نویی، صمد مرفاوی، پرویز مظلومی، امیر قلعه نویی و پرسپولیس، علی پروین، مسعود معینی، محمود خوردبین، محمد پنجعلی، ولادیسلاو بگوویچ، حمید درخشان، هانس یورگن گده، استانکو پوکله پوویچ، حمید درخشان، ایوان مت کوویچ، علی پروین، وینگو بگوویچ، راینر زوبل، علی پروین، آری هان، مصطفی دنیزلی، افشین قطبی، افشین پیروانی، نلو وینگادا، زلاتکو کرانچار، علی دایی، حمید استیلی، مصطفی دنیزلی، مانوئل ژوزه، یحیی گل محمدی و علی دایی را روی نیمکت نشاندند.
تیم ملی ایران هم در این سال ها ناصر ابراهیمی، مرحوم پرویز دهداری، رضا وطنخواه، مهدی مناجاتی، علی پروین، حسن حبیبی، استانکو پکله کوویچ، محمد مایلی کهن، والدیر ویرا، تومیسلاو ایویچ، جلال طالبی، منصور پورحیدری، جلال طالبی، منصور پورحیدری، جلال طالبی، آدمار براگا، میروسلاو بلاژویچ، برانکو ایوانکوویچ، امیر قلعه نویی، پرویز مظلومی، منصور ابراهیم زاده، علی دایی، اریش روته مولر، محمد مایلی کهن، افشین قطبی، علیرضا منصوریان و سرانجام کارلوس را سکاندار هدایت خود کرده است. در اینکه 27 سال نشستن فرگوسن روی نیمکت یونایتدها یک استثنای فوتبالی است، تردید وجود ندارد. میلان در این سال ها 14، اینتر 26، رئال مادرید 26 و سرانجام آرسنال هفت مربی را آورده و برده اند. آمدوشدهایی که بدون تردید با دلیل بوده و نتایج مثبتی را هم برای هر یک از تیم ها و مدیران وقتشان به بار آورده است. روسونری در همین بازه زمانی پنج قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا را جشن گرفته است؛ رئال مادرید سه بار و اینتر هم یک بار. فوتبال برای رسیدن به استاندارد جهانی و فتح قله های پیشرفت به «ثبات» نیاز دارد.
این مساله یک «تعارف» نیست که بشود با چند شعار توخالی توجیهش کرد. ثبات لازمه پیشرفت است. مربی اگر بداند چند سال هدایت تیمی را در اختیار دارد، با شجاعت بیشتری تصمیم گیری می کند و در تیمش از بازیکنان جوان تری بهره می برد. بازیکن سازی، نیازمند اعتماد مربی است و اعتماد مربی به یک جوان تنها زمانی شکل می گیرد که مربی بداند برای استفاده از بازیکنان جوان مورد بازخواست قرار نمی گیرد و در صورت نتیجه نگرفتن بلافاصله از کار برکنار نمی شود. پرسش اصلی این گزارش این است که اگر تیم ملی، استقلال و پرسپولیس در طول این 27 سال و پیش از آن این قدر سرمربی عوض نمی کردند، آیا نتایج بهتری نصیب شان نمی شد ؟ پاسخ این سوال بر عهده مدیران فدراسیون فوتبال و این دو باشگاه است؛ مدیرانی که خودشان هم شرایط مشابهی داشته و از توفان جابه جایی ها در امان نبوده اند.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد
محمد نصرتی در گفتوگو با جامجم مطرح کرد؛