در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
جوان حدود سیو پنج سالهای بود که لباسهای شیکی به تن داشت. او هم خیلی خوشبرخورد بود و درباره جزئیات کار شرکت کامل و دقیق برایم توضیح داد و گفت سود ماهانه چند درصد است و چگونه پرداخت میشود. حتی گفت برای این که جای شکی باقی نماند در ازای پولی که میپردازم به من چک تضمینی میدهند.»
اینها حرفهای مرد مسنی است که برای شکایت از فردی کلاهبردار به دادسرای عمومی تهران مراجعه کرده است. او ادامه میدهد: «ماه اول سر روز تعیین شده مبلغ سود به حسابم واریز شد، اما ماه دوم خبری از سود نبود.
وقتی به دفتر شرکت رفتم فهمیدم آنجا تعطیل شده و مدیرش هم فرار کرده است.» شرکتی که این شاکی در آن سرمایهگذاری کرده، یکی از شرکتهایی است که به عنوان شرکت کاغذی شناخته میشوند. این گونه شرکتها برای انجام کارهایی مانند خدمات منزل مجوز فعالیت میگیرند و خود را به ثبت میرسانند و سپس با استفاده از همین مجوز اقداماتی انجام میدهند که در حیطه اختیاراتشان نیست.
این مالباخته 50 میلیون تومان از سرمایهاش را از دست داده است. او میگوید: «این پول را با هزار زحمت پسانداز کرده بودم و میخواستم کاری کنم تا آب باریکهای گیرم بیاید، اما سرمایهام از دست رفت.»
کلاهبرداران از انواع وعدهها و فریبها برای رسیدن به هدفشان استفاده میکنند. راهاندازی شرکتهای بظاهر معتبر و قانونی فقط نمونهای از شگردهای آنان است.
شرکتهایی که به بهانه پرداخت وام یا یافتن کار برای جوانان دست به کلاهبرداری میزنند حجم بالایی از این دست اخبار را به خود اختصاص دادهاند و اطلاعرسانی گستردهای نیز در این رابطه انجام شده است، اما هنوز هستند عدهای که براحتی فریب میخورند و دارایی خود را از دست میدهند.
امیر ـ ب، یکی از این کلاهبرداران است که با داشتن بیش از ده شاکی در بازداشت به سر میبرد. او میگوید: «چند دلیل وجود دارد که مردم به کلاهبرداران اعتماد میکنند. خودم هم از همین دلایل و روشها استفاده کردم.
اول این که وقتی آگهی چاپ میکنی همه خیال میکنند شرکت معتبری هستی. من گواهی ثبت شرکتم را که البته برای کارهای خدماتی بود قاب کرده و به دیوار اتاق زده بودم و به همه نشان میدادم تا باور کنند فعالیتهای من کاملا قانونی است.
داشتن ظاهر مرتب و دفتر شیک هم یکی دیگر از راههاست. من خودم وسط صحبت با مشتریان به صورت صوری به تماسهایی جواب میدادم که ظاهرا مشتریان قبلی برقرار کردهاند و طوری حرف میزدم که اعتماد طعمهام کاملا جلب شود، اما همه مالباختگان اگر کمی دقت کنند میتوانند همه این ظاهرسازیها را بفهمند.»
گاهی شیادان بدون راه انداختن شرکت و دفتر کار به اهداف خود میرسند. زنی به نام زهرا که فریب یکی از این شیادان را خورده و در استان آذربایجان شرقی تشکیل پرونده داده است، توضیح میدهد: «یکی از اهالی محل صندوق قرضالحسنه راه انداخته بود.
من هم در آن عضو شدم. پیش خودم این طور برنامه ریختم که بعد از چند ماه وام خوبی میگیرم و میتوانم وسایلی را که برای خانه لازم دارم، بخرم اما آن فرد، کلاهبردار از آب درآمد و با گرفتن پولها فرار کرد.»
فرزاد ـ ب، یکی از کلاهبردارانی است که بدون این که دفتری راه بیندازد بسادگی مردم را فریب میداد و از عواطف آنها سوءاستفاده میکرد. او میگوید: «در خانه مردم میرفتم و ادعا میکردم کارمند یک موسسه خیریه هستم که برای بیماران و زنان بیسرپرست پول جمع میکنم. با این ترفند مردم را گول میزدم و از هر نفر مبلغی میگرفتم. این مبالغ زیاد نبود، اما چون خیلیها پول میدادند در مجموع رقم بالایی شد.»
چک، یکی دیگر از ابزاری است که شیادان از آن برای رسیدن به اهداف خود بهره میبرند. مردی که دست به کلاهبرداری چهار میلیارد تومانی زده و از سوی پلیس استان مرکزی بازداشت شده، در اعترافات خود شیوه دیگری را برای ارتکاب این جرم توضیح داده است: «من چکهای افراد مختلف را از آنها میخریدم. یعنی با آنها وارد مذاکره میشدم و راضیشان میکردم در ازای دریافت پول، دستهچک خود را به من بدهند بعد با همان چکها خرید و کلاهبرداری میکردم البته فروشندگان چک به من اعتماد و باور میکردند که من حساب آنها را پر خواهم کرد و مشکلی برایشان پیش نمیآید.»
کاسبی تهرانی که فروشگاه مواد غذایی دارد و طعمه تبهکاری حرفهای شده است، میگوید: «مردی چندی قبل به مغازهام آمد و خودش را مسئول خرید سازمانی معتبر معرفی کرد. از این که چنین مشتری مناسبی پیدا کرده بودم خیلی خوشحال بودم. او مقدار زیادی جنس خرید و همه پول را نقدی پرداخت بعد از آن ما دو معامله نقدی دیگر هم انجام دادیم و کاملا به آن مرد اعتماد کردم، اما دفعه بعد در حالی که او مقدار بسیار زیادی جنس خریده بود به من چک داد.
از آنجا که به این مرد اعتماد کرده بودم و از طرفی چک صادره از سوی آن سازمان را معتبر میدانستم هیچ شکی نکردم تا این که وقتی به بانک رفتم فهمیدم چک جعلی و بیاعتبار است.»
برخی مواقع کلاهبرداران وعده انجام کارهای غیرممکن یا دشوار میدهند یا این که به بهانه فروش خانه، خودرو و اجناس گرانبها به قیمت ارزان و با شرایط مناسب طعمههایشان را اغفال میکنند.
مرضیه، زنی است که در جریان خرید یک واحد آپارتمان داراییاش را از دست داده و در پلیس آگاهی استان تهران شکایتی طرح کرده است.
او میگوید: «من و شوهرم مدتها دنبال راهی بودیم تا خانهدار شویم، اما هر چقدر پساندازمان بیشتر میشد قیمت خانه هم بالا میرفت تا این که با مردی آشنا شدیم که در حال ساخت مجتمعی 16 واحدی بود و آپارتمانها را پیشفروش میکرد. شرایطی که او تعیین کرده خیلی خوب و در حد توان ما بود. برای همین با وی معامله کردیم، اما بعد از گذشت یک سال خبری از تحویل دادن خانه نشد.
آن مرد مرتب موعد اتمام کار را عقب میانداخت تا این که در نهایت فرار کرد و ما متوجه شدیم واحدی را که خریدهایم به یک نفر دیگر هم فروخته است. او با واحدهای دیگر هم همین کار را کرده بود.»
علاوه بر شگردهای قدیمی کلاهبرداری که از گذشتهها رواج داشته این روزها شیوههای جدیدی نیز برای ارتکاب این جرم ابداع شده است. استفاده از تلفن همراه، عابربانک و اینترنت به عنوان بازاری برای کلاهبرداری سبب شده برخی شهروندان که اطلاعات کافی ندارند و دانششان به روز نشده است بسادگی در دام مجرمان حرفهای گرفتار شوند. تبهکاران نیز از این فرصت نهایت بهره را میبرند.
ارسال پیامک با مضمون برنده شدن در قرعهکشی، وادار کردن طعمهها به استفاده از زبان انگلیسی پای دستگاههای خودپرداز، ایجاد فروشگاههای مجازی و پایگاه اینترنتی جعلی و... ازجمله حقههایی است که دامنه شیوع آن روز به روز بیشتر میشود و افراد زیادتری را در دام گرفتار میکند.
زهرا الیاسی
برداشت اول
تلاش برای پاسخ دادن به نیازهای ثانویه
سعید هرمزی ـ روانشناس
اگر نگاهی به جرایم مختلف بیندازیم میبینیم هدف بسیاری از آنها مشترک است. فردی که شبانه از دیوار خانه مردم بالا میرود، فردی که دست به زورگیری میزند، شخصی که در خیابان کیف عابران را میقاپد و... همه به دنبال یک هدف هستند و آن کسب درآمد است، اما اینکه چرا برخی برای رسیدن به این هدف نامشروع به خشونت متوسل میشوند و عدهای دیگر از راه تقلب و بدون توسل به زور این کار را انجام میدهند به ویژگیهای شخصیتی و شرایط اجتماعی افراد ارتباط پیدا میکند. کلاهبرداران عمدتا آنقدر تحصیلات دارند که بتوانند در جامعه، خود را با عناوین و جایگاه بالا نشان بدهند.
آنها همچنین از تمکن مالی لازم برخوردار هستند زیرا کلاهبرداری جرمی است که به سرمایهگذاری نیاز دارد یعنی فرد باید این توانایی مالی را داشته باشد که دفتری اجاره کند، دسته چکی بگیرد، احتمالا کارمندانی را به استخدام درآورد، ساختمانی را تا نیمه بنا کند و... علاوه بر این، افراد کلاهبردار عموما از مهارتهای بالایی در زمینه برقراری ارتباط با دیگران برخوردار هستند به گونهای که در برخوردهای اول هرگز نمیتوان پی برد با فردی شیاد طرف هستیم. آنان این مهارت را که البته مهارتی مثبت است که بد از آن استفاده میشود از خانواده و محیط اطراف خود فراگرفتهاند و میتوان گفت از نظر سطح فرهنگی نسبت به مجرمانی که خشونت را انتخاب میکنند در رتبه بالاتری قرار دارند.
نیازهای این دسته از مجرمان نیز با دیگر تبهکارانی که اعمال خشن از خود بروز میدهند متفاوت است. آنان در جستجوی برآوردهکردن نیازهای ثانویه خود هستند و در پی تلاش برای برخورداری از رفاه و امکانات بیشتر مرتکب جرم میشوند. این نیازها وقتی به دغدغه تبدیل میشود که شخص نیازهای اولیه خود را برطرف کرده باشد، اما یکی از مهمترین عواملی که به این نیازها دامن میزند اختلاف طبقاتی است.
علاوه بر این، گاه رسانهها به این نیازهای کاذب دامن میزنند و رفاهطلبی و تجملگرایی را تبلیغ میکنند و همین مساله سبب میشود فرد در زندگی خود کمبودی احساس کند و چون نمیتواند از طریق مشروع به خواستهاش دست یابد سراغ راههای غیرقانونی برود.
آژیر
مراقب باشید، فریب نخورید
اگر میخواهید گرفتار کلاهبرداران نشوید در وهله اول به این نکته توجه داشته باشید که تبلیغات میتواند غیرواقعی و فریبنده باشد و هر شرکتی که اقدام به درج آگهی کرد. الزاما قانونی و معتبر نیست. همچنین توجه داشته باشید هیچ شخص و شرکتی بیدلیل تسهیلات ویژه در اختیار افراد قرار نمیدهد. پس اگر در چنین شرایطی قرار گرفتید فریب خودروی ارزان، خانه با شرایط عالی، شغلیابی رویایی و... را نخورید و قبل از انجام معامله و انعقاد قرار داد حتما با فرصت و دقت همه چیز را بررسی کنید.
این نکته را به خاطر داشته باشید که ظاهر و گفتار افراد ملاک خوبی برای قضاوت درباره آنها نیست، پس هنگام انعقاد قرارداد و پرداخت پول حتما به معیارهای دیگری که اعتبار اشخاص را تضمین میکند، توجه داشته باشید.
از یاد نبرید بسیاری از مدارک و عناوین، قابل جعل هستند بنابراین فریب ظاهرسازیها را نخورید و طرف مقابل خود را به دقت بشناسید و اطلاعات کافی درباره وی به دست بیاورید.
همچنین به خاطر داشته باشید این فقط مردان نیستند که دست به کلاهبرداری میزنند بلکه پروندههای زیادی وجود دارد که زنان، متهم آن شناخته شدهاند. اگر با وجود رعایت همه هشدارها باز هم گرفتار شیادان شدید در سریعترین زمان ممکن، موضوع را به مرجع انتظامی و قضایی اطلاع و همه مشخصاتی را که از تبهکاران دارید ارائه بدهید تا متهمان هر چه زودتر شناسایی و دستگیر شوند.
تبصره
پیگیری قضایی پروندههای کلاهبرداری
فرهاد عمادی ـ حقوقدان
مهمترین موضوعی که در بحث کلاهبرداری وجود دارد این است که بزهدیدگان نمیدانند چگونه و از چه طریقی پرونده خود را پیگیری کنند. در بسیاری از موارد دیده شده کلاهبردار باوجود فرار همچنان از طریق واسطهها یا تلفن همراه به ارتباط خود با طعمه ادامه میدهد و سعی میکند با دادن وعدههای فریبنده او را در حالت بلاتکلیفی نگه دارد و مانع شکایت او شود. همین کار سبب میشود متهم فرصت بیشتری برای تکرار جرم و همچنین فرار پیدا کند. علاوه بر این، خود مالباختگان وقتی اقدام به طرح شکایت میکنند نمیدانند از چه عنوان اتهامی باید استفاده کنند. هرچند تعیین عنوان اتهام به عهده مقام قضایی است، اما نحوه بیان شکایت نیز اهمیت فوقالعادهای دارد. مالباختگان باید تمام جزئیات را به صورت دقیق شرح بدهند تا بازپرس بتواند تصمیمگیری درستی داشته باشند.
از نظر قانونی، اتهام کلاهبرداری به فردی منتسب میشود که با مانورهای متقلبانه شخصی را به انجام امری امیدوار کند یا وی را بترساند و از این طریق از او مال یا امتیاز دیگری بگیرد. به عنوان مثال وقتی فردی وعده فروش خودرو میدهد و پول دریافت میکند، اما از تحویل دادن خودرو پرهیز میکند مرتکب کلاهبرداری شده است یا تصور کنید شخصی، فرد سادهلوحی را از این میترساند که او بزودی فوت خواهد شد و به این طریق به بهانههای مختلف از او پول دریافت میکند. عنوان اتهامی کلاهبرداری در برخی مواقع شباهت زیادی به خیانت در امانت دارد زیرا مجرمان، مالی را به عنوان امانت دریافت میکنند و از پرداخت آن یا ما بهازای مال امتناع میورزند. به هر حال تشخیص این موضوع به عهده مقام قضایی است و وقتی فردی وقوع جرم را گزارش داد بازپرس، دستور تعقیب متهم را صادر میکند و پس از دستگیری کلاهبردار، وی در دادسرا مورد تحقیق قرار میگیرد و برای وی قرار مجرمیت صادر میشود. این به معنای محکومشدن قطعی متهم نیست. برخی مالباختگان توقع دارند در همین مرحله خسارتشان جبران شود حال آنکه پرونده در مرحله بعدی به دادگاه صالحه فرستاده و حکم نهایی آنجا صادر میشود. اگر فردی در دادگاه به عنوان کلاهبردار شناخته شد علاوه بر مجازات زندان و جزای نقدی در حق دولت، موظف است مالی را هم که از مالباخته برده است، پس بدهد که به اصطلاح به آن رد مال میگویند. در این مرحله است که بزهدیدگان میتوانند به حقوق خود برسند.
برداشت دوم
راههای پیشگیری از کلاهبرداری
کاظم بیرجندی ـ آسیبشناس اجتماعی
یکی از مهمترین مسائلی که در بروز یا افزایش جرم کلاهبرداری دخالت دارد، مسائل اقتصادی جامعه است. بسیاری از افرادی که به عنوان کلاهبردار شناخته میشوند ابتدا به قصد انجام فعالیت اقتصادی وارد کاری میشوند و وقتی درها را به روی خود بسته میبینند، با موانع اداری، گرفتاریهای مالی و امثال آن مواجه میشوند کمکم به سمت کلاهبرداری سوق پیدا میکنند. به عنوان مثال ساختمانسازی را در نظر بگیرید که قصد دارد مجتمعی را بسازد و با فروش آن کسب سود کند او ناگهان بر اثر وقایع اقتصادی و صعود و نزول قیمتها خود را خسرانزده میبیند و در این تنگنا به فکر فرار میافتد. بنابراین یکی از مهمترین راههای پیشگیری از کلاهبرداری سامان دادن به شرایط اقتصادی جامعه است. در کنار این کار باید قوانین نیز شفاف و روشن باشند. برخی قوانین نتیجهای جز دامن زدن به بروکراسی و گرهافکنی ندارند. همین قوانین سبب میشود عدهای تصمیم بگیرند از میانبر استفاده کنند و کلاهبرداری یکی از این میانبرهاست. البته این موضوع با ماجرای افرادی که به شکل حرفهای دست به ارتکاب جرم کلاهبرداری میزنند، تفاوت دارد. درخصوص کلاهبرداران حرفهای نیز باید دید چرا آنها بعد از تحمل کیفر باز هم سراغ این جرم میروند. طبیعتا جرم برای آنها صرفه اقتصادی دارد و ریسکهایش در برابر سودش ناچیز تلقی میشود. در چنین صورتی به اصطلاح گفته میشود مجازاتها بازدارنده نیست. بنابراین در این حوزه نیز باید در قوانین بازنگری و نقطعه ضعفها را شناسایی کرد.
مساله دیگر، بحث ساماندهی اصناف و شرکتهاست. بسیاری از کلاهبرداریها تحت پوشش صنفها اتفاق میافتد. به عنوان نمونه میتوان به مجرمانی که در پوشش مشاور املاک یا فروشنده خودرو فعالیت میکنند، اشاره کرد. باید ساز و کاری تعریف شود تا همه صنوف تحت نظارت باشند و کسی نتواند بدون مجوزی واحدی را دایر کند یا اینکه پا را از حدود اختیارات خود بیرون بگذارد. همین مسأله در خصوص شرکتها هم باید رعایت شود. نباید قانون به گونهای باشد که هر فردی به سادگی هر چه تمامتر و حتی گاه با تقلب شرکتی را به ثبت برساند و بعد از آن هم کسی نباشد که بر عملکرد وی نظارت کند. باید برای تاسیس بنگاههای اقتصادی شرایط خاصی تعیین و آن را بدقت اجرا کرد و در عوض راهکارهایی یافت که بنگاههای معتبر در انجام کارهای قانونی و مشروع خود گرفتار مشکلات اداری و امثال آن نشوند.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم