مصدومیت‌های مزمن ستاره انگلیسی را وادار به بازنشستگی کرد

«اووِن» و هنر بازسازی

مایکل اوون در سی و پنج سالگی و پس از 18 سال خبرسازی در فوتبال جهان به تازگی اعلام بازنشستگی کرده است. این مهاجم توانا و فنی انگلیسی در لیورپول بسیار درخشید و به ستاره نخست این تیم تبدیل شد، پیراهن رئال‌مادرید را به تن کرد و در سال‌های آخر بازیگری‌اش در عین مصدومیت‌هایی که حضور وی را کمرنگ کرد، به همراه منچستریونایتد بر تعداد جام‌های فتح‌شده‌اش افزود؛ هرچند برای شیاطین سرخ بسیار کم بازی کرد و بیشتر یک تماشاگر بود تا بازیکن. اوون که پیراهن نیوکاسل و استوک‌سیتی را هم به تن کرد، یک مصدومیت شدید اولیه از ناحیه کشاله ران در نوزده سالگی و عود مکرر آن شماری از قابلیت‌های او را در سال‌های طولانی‌ بعدی گرفت.
کد خبر: ۵۷۷۳۲۷

او یکی از تنها سه مرد انگلیسی است که جایزه توپ طلا را به دست آورده و حالا وارد دنیای بعد از بازیگری‌اش شده است.

فصل جدید فوتبال بریتانیا و اروپا در راه است، ولی این بار شما فقط نظاره‌گر آن خواهید بود. آیا برای شما قابل تحمل خواهد بود؟

طبیعی است که برای آن همه هیاهو دلم تنگ می‌شود، حتی برای زحماتی همچون کشیدن ساک‌ها و وسایل همراه با خودم به اینجا و آنجا. من و دوستانم هنوز هر پنج روز یکبار در پارکی گرد می‌آییم و فوتبال بازی می‌کنیم، اما حضور دوباره در مسابقات رسمی چیزی بود که با توجه به بسط‌یافتن دائم مصدومیت‌هایم از توانم خارج بود. وقتی می‌بینید به دلیل درد پا و مسائلی دیگر نمی‌توانید قابلیت‌هایتان را به اجرا بگذارید، زمان رفتن است.

هر چه مصدومیت‌های شما مزمن‌تر و طولانی‌تر شد، مجبور شدید روش و الگوی بازی‌تان را عوض کنید.

همین‌طور است. من باید از زمان مزمن‌شدن مصدومیت‌ها و عود مکرر درد کشاله رانم، به گونه‌ای استارت می‌زدم و می‌دویدم که عضله رنجور پایم قوه تحمل آن را داشته باشد و دوباره در آن پارگی حادث نشود. قبل از آسیب‌دیدگی شدید اولیه و بخصوص در جام‌جهانی 1998 راحت و بی‌مهار می‌دویدم و منعی هم نداشتم. مهم‌ترین خصلتی که در این روند از دست من خارج شد، استارت‌های انفجاری‌ام بود و هر بار که در گرماگرم یک مسابقه این مساله را فراموش کردم و استارت زدم، اوضاع بدتر شد و دچار پارگی مجدد همسترینگ شدم. در نتیجه بهترین، راحت‌ترین و به تبع آن مقتدرانه‌ترین دوران بازیگری من همان سه چهار سال نخست بود و با اولین مصدومیت عمیق عضله ران قابلیت‌های من کمتر شد.

بهترین دوران خود را نام ببرید.

یکی حو‌ل‌وحوش جام‌جهانی 98 بود و دیگری در سال‌های 1999 تا 2002 که با لیورپول جام‌های متعددی را بردم. بهترین زمان‌ها وقتی است که راحت و آن‌طور که می‌خواهید بازی می‌کنید و جا‌م‌ها نیز به سمت‌تان می‌آید. روزی که در بازی تیم‌های ملی انگلیس و آلمان سه گل به حریف زدم از بهترین روزهای زندگی‌‌ام بود. البته بزرگ‌ترین هنر من نه گل‌های پرتعدادم، بلکه توان بازیابی‌ام بعد از مصدومیت‌های شدید اولیه‌ام بود. من خودم را به واقع از نو و البته با توانایی‌هایی کمتر بازسازی کردم.

آیا افسوسی هم دارید؟

بله، پیوسته فکر می‌کردم اگر در همان عنفوان جوانی‌ام آن درد ماندگار کشاله ران در من ایجاد نمی‌شد، به چه مدارجی که نمی‌رسیدم. یکی از آنها رکورد 49 بار گلزنی بابی چارلتون مشهور در معیت تیم ملی انگلیس است. من تا رکورد 40 بار گلزنی پیش رفتم و بدیهی است اگر آن آسیب را نمی‌دیدم، فراتر از آن را نیز می‌توانستم پشت سر بگذارم.

شما همیشه در بیرون از میادین فوتبال نیز علایق و کارهای زیادی داشتید. حالا که کفش‌ها را آویخته‌اید، در این ارتباط چه خواهید کرد؟

من یک آژانس مدیریت و بازاریابی ورزشی به راه انداخته‌ام و قسمتی از وقتم را طبعا اداره این آژانس خواهد گرفت و قسمتی دیگر را نیز صرف کارهای رسانه‌ای خود خواهم کرد. کارهای تبلیغاتی و خیریه هم هست که معمولا مشغول آن هستم و چون به مسابقه‌های سوارکاری نیز علاقه دارم، بخشی از وقتم را نیز این مساله خواهد گرفت. مهم‌تر از همه این‌که چهار فرزند کوچک دارم که رتق و فتق آنها نیز کار بسیار سخت و زمانبری خواهد بود.

و مربیگری چه؟

در این‌باره تصمیم نهایی‌ام را نگرفته‌ام. یکی دو مدرک مربیگری دارم، اما فعلا به سمت آن نمی‌روم و در این مقطع از زندگی‌ام دوست دارم کارهای دیگری انجام بدهم. با این حال شاید در آینده به سمت این حرفه بروم.

فیفا / مترجم: وصال روحانی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها