حضرت محمد(ص) چه نزد آنها که در صدر اسلام با او مواجه میشدندو چه نزد کسانی که شرح حال و تاریخ او را مطالعه میکنند، شخصیتی استثنایی است. در وجود ایشان چه ویژگی وجود دارد هر فردی را که بدون جانبداری و پیشداوری با ایشان آشنا میشود، به خودشان جذب میکنند؟
هرچند بر ما مسلمانان پوشیده نیست که نور الهی در وجود حضرت، هر آن کس را که با وی مواجه میشد، مجذوب خود میکرد، اما مهمترین عامل در موفقیت هدایت مردم، خصال اخلاقی استثنایی ایشان بوده است. آشنایی با اخلاق نبوی، نه تنها برای یک مسلمان در شناخت پیامبرش یاری میرساند، بلکه میتواند درس زندگی و مرامنامه حیات هر انسانی باشد.
حضرت ختمیمآب(ص) که خاتم پیامبران و حامل آخرین دین الهی بود باید کریمترین اخلاق و مکارم اخلاقی و ژرفترین اندیشههای بشری را متجلی میکرد تا ابنای بشر تا پایان دوران بتوانند از آن متنعم شده و متخلق به زیباییهای آن گردند.
از این روست که حضرت رسول(ص) خود میفرمایند: «انی بُعثت لاتمم مکارم الاخلاق: من برگزیده شدم تا اتمام و اکمال مکارم اخلاق نمایم.» و خود حضرت نیز به تائید قرآنی در سوره انبیا نه تنها حامل این علوم بلکه به حد اعلی عامل آن نیز بودند؛ «و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین» و«انک لعلی خلق عظیم» و این رحمت عالمیان بودن همان گونه که از نص شریف قرآن پیداست نه تنها شامل مسلمانان بلکه جمیع ابنای بشر میشود و همه انسانها از نور وجود ختم رسل(ص) و تشعشعات حقیقت محمدیه(ص) بر جانشان مستفیض خواهند شد.
حضرت ختمیمرتبت(ص) دارای خصال والای اخلاقی و ادب متعالی بندگی بودند و روح بلند ایشان حامل مفاهیم ژرف اخلاقی و جسم مبارک عامل این مفاهیم و تجلیگاه آن بود. چنان که حضرت زینالعابدین(ع) در صحیفه مبارکه سجادیه نعمت بهرهمندی از نورانیت پیغمبر(ص) را عطیه الهی میدانند که امت سابق از آن بیبهره ماندهاند. «سپاس خداوندی را که به محمد(ص) پیغمبرش بر ما منت نهاد، منتی که امتهای گذشته و مردم پیش از ما از آن بیبهره بودند» و بعد از آن در اوصاف رسول اکرم(ص) میفرمایند: «بارخدایا درود فرست بر محمد(ص) که بر وحی و پیغام تو درستکار بود...
همچنان که او برای انجام فرمان تو خود را آماده نمود و در راه تو تن خویش را آماج آزار ساخت و در دعوت به سوی تو با خویشاوندانش دشمنی آشکارا نمود و در رضا و خشنودیت با قبیلهاش کارزار کرد» این سخنان گهر بار بخوبی مقام و منزلت ختمیمآب(ص) و مصائب و مشکلات حضرت در ترویج اسلام را به تصویر میکشد.
اما مکارم اخلاق حضرت ایشان آنچنان بود که با تمام ابناء بشر به صلح و دوستی رفتار میکردند، همواره تبسم بر چهره مبارک داشت، اگر کسی بر وی تندی میکرد یا عربی بیحرمتی میکرد به دیده اغماض مینگریست، در سلام دادن حتی به کودکان پیشدستی میفرمود، آنچه بیان میفرمود خود قبلا به آن عامل بود، چنانچه طفلی را که قرار بود به نخوردن خرما نصیحت فرمایند، به روز بعد موکول کرد، چون خود حضرت آن روز خرما میل نموده بودند، آنقدر با محبت و عطوفت محمدی برخورد میفرمودند که مردم شیفته حضرت شده، در هنگام وعظ میگفتند یا رسولالله به ما نیز نظر افکن.
حضرت ختمیمرتبت با صاحبان سایر ادیان نیز به همین منوال رفتار میفرمودند و حسن رفتار ایشان با دیگر اقوام و ادیان (بجز زمانی که خیانت و تعدی مینمودند) در تواریخ بسیار به چشم میخورد.
حضرت با دشمنان خویش نیز با احترام و مدارا رفتار میفرمود و با کلام خویش کسی را نمیآزرد و همه در سایه و در جوار حضرت احساس امنیت و آسایش مینمودند و مانند پدری بود مهربان امت خویش را. محمد(ص) این چنین بود که با خوی الهی گونه و رفتار آسمانی جذب قلوب مردم میفرمود و با آرامش و وقار قدسی خویش، روح مردم ملول از بیعدالتی دوران را جانی دوباره میبخشید.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد