گفت‌و‌گو با محبوبه تقویت، بازیگر سینما و تلویزیون

اتوکشیدن را دوست ندارم

یک مادر است و یک دختر و هردو بازیگر که می‌کوشند نقش‌های زیبا به یادگار بگذارند در دنیای بازی‌ها و نقش‌ها. ساده و صمیمی دعوت ما را می‌پذیرند و با ما همکلام می‌شوند و از آرزو‌ها و دغدغه‌هایشان می‌گویند. قرارمان را​در یک بعدازظهر گرم تابستان تنظیم​کردیم. محبوبه تقویت اهل هنر است و در فیلم‌های «ستاره‌ای در دوردست»،‌«دخترها فریاد نمی‌زنند»، «ملاقات» و «مرده‌های بی‌کفن و دفن» بازی کرده است. گفت‌و‌گوی ما را با محبوبه تقویت و دخترش ملیکا شعبان، مادر و فرزند هنرمند بخوانید.
کد خبر: ۵۷۵۶۵۹

خانم تقویت! شما سال‌هاست بازی می‌کنید، اما به عنوان یک مادر چطور متوجه شدید دخترتان هم می‌تواند وارد این حرفه شود؟

ملیکا از کودکی قدرت خلاقیت و بداهه‌گویی بالایی داشت. وقتی فیلم تماشا می‌کرد روی دیالوگ‌های بازیگران حساس بود و ایرادهای بازی آنها را از دیدگاه خودش بیان می‌کرد بعد هم خواست کلاس بازیگری برود. با پایان دوره‌اش از همان آموزشگاه او را برای فیلمی دعوت کردند و او نیز توانست خودش را خوب نشان بدهد.

همسرتان با کار شما و دخترتان مشکلی ندارد؟

به هیچ وجه. تازه می‌توانم بگویم اگر تشویق‌ها و حمایت‌های ایشان نبود، موفق نمی‌شدیم.

او چقدر در پیشرفت حرفه‌ای شما نقش داشته است؟

خیلی زیاد. همسرم و خانواده‌اش اهل شعر و موسیقی هستند و با هنر آشنایند، البته همسرم به خاطر شغلی که دارد زیاد به سفر می‌رود ما بیشتر مواقع با هم در مورد کار من و نقش‌های پیشنهادی صحبت می‌کنیم. جالب است بگویم ایشان معتقد است که نقش‌های منفی بهتر دیده می‌شود و به اصطلاح جای کار بیشتری دارد.

با توجه به مشغله زیادتان چطور به کارهای خانه هم می‌رسید؟

به برنامه‌ریزی بسیار اهمیت می‌دهم و سعی می‌کنم زمان‌هایی که خانه هستم تا جایی که امکان دارد انواع غذاها را درست کرده و در فریزر بگذارم (با خنده). روی نظافت خانه هم خیلی حساسم بویژه گرد و غبار، اما راستش از اتوکردن لباس بدم می‌آید. به هرحال می‌کوشم کار و حرفه‌ام خللی در امور منزل به وجود نیاورد.

گفتید زیاد غذا درست می‌کنید، پس آشپزی‌تان خوب است؟

اگر تعریف از خود نباشد، عالی است. من اهل شیرازم و کلم‌پلوهای خوشمزه‌ای درست می‌کنم. انواع خورشت‌ها بویژه فسنجان و قورمه‌سبزی را نیز عالی می‌پزم.

یک خانواده خوشبخت از نظر شما چه ویژگی‌هایی دارد؟

در مرحله اول تفاهم و درک متقابل اعضای خانواده، بعد از آن آینده‌نگری و برنامه‌ریزی هدفمند و دیگر این که محبت و احترام نباید هرگز فراموش شود و هرکس بداند در خانه جایگاهش کجاست و چه باید بکند.

زیباترین هدیه‌ای که از همسرتان گرفته‌اید؟

یک گردنبند طلا بود که همسرم خودش آن را ساخته بود. حروف اول اسم من و خودش را هم درست کرده بود.

چه تفریحاتی دارید؟

کارم بهترین تفریح من است. مواقعی که سرکار نیستم احساس افسردگی می‌کنم. البته سفر کردن را نیز خیلی دوست دارم.

چه تعریفی از زندگی دارید؟

زندگی با همه سختی‌هایی که دارد می‌تواند زیبا باشد اگر خودمان بخواهیم و شکیبایی داشته باشیم.

بزرگ‌ترین دغدغه زندگی شما چیست؟

آینده دخترم. من تمام زندگی‌ام را وقف او کرده‌ام چون همه چیز من است. به همین دلیل است که پا به پای او می‌روم و پشت صحنه در کنارش هستم. با خودم عهد کرده‌ام تا زمانی که ازدواج نکرده، لحظه‌ای تنهایش نگذارم.

تاثیرپذیری دخترتان از شما بیشتر بوده یا پدرش؟

از هر دومان، اما چون بیشتر با من است، نقش تربیتی سنگین‌تری به عهده دارم و مسلما از من بیشتر اثر گرفته است. من نیز مانند همه مادر‌ها نگرانی‌هایی برای فرزندم دارم، اما سعی می‌کنم با برنامه‌ریزی و فکر در حد امکان آنها را برطرف کنم. هر سال حجم درس‌های ملیکا بیشتر می‌شود و باید با او بیشتر کار کنم البته برایش معلم خصوصی گرفته‌ایم و خودش نیز خیلی باهوش است و تلاش زیادی هم می‌کند. دیگر این که ملیکا در خانواده‌ای اخلاقمدار و مذهبی بزرگ شده و ذهنیت روشنی دارد اگر بچه‌ای زودرنج و حساس باشد و آموزش‌های لازم را از پدر و مادر نگرفته باشد آسیب می‌بیند و دچار مشکل می‌شود.

چه آرزویی برای دخترتان دارید؟

اول از همه سلامتی و خوشبختی او را از خداوند می‌خواهم و دوست دارم در آینده کارگردان بزرگی شود.

سعیده موسوی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها