در قطر فعالیت احزاب سیاسی ممنوع است، از اینرو اتحادیهها و سازمانها وظیفه دخالت در مسائل روزمره را به عهده ندارند.
انتخابات شورای مشورتی که ابتدا در سال 2004 وعده آن داده شده بود با جاه و جبروتی شاهانه سال گذشته انجام شد، اما تقریبا هیچکس در قطر پیشبینی نمیکند که این شورا بتواند قدرت قانونگذاری داشته باشد.
در زمانی که کانال تلویزیون دولتی الجزیره در حال خبرپراکنی برای ترغیب مردم به مخالفت با حکومتهایشان در سراسر جهان عرب است، قطریها نارضایتیشان از وضع سیاسی کشور را به صورت زمزمههای در گوشی و خصوصی در خانههایشان انجام میدهند.
بسیاری از قطریها به رهبر دولت ـ شهرشان که از دو سال پیش نقش مهمی در بیداری عربی داشته است مباهات میکنند، اما اکنون برای عدهای این سوال مطرح است که آیا امیر حمدبن خلیفه آلثانی ثروت کشور را در ماجراجوییهای خطرناک سیاسی در خارج بر باد نداده است؟
یک مقام سیاسی قطر میگوید: «چرا ما میلیاردها دلار در سوریه هزینه کردهایم، در حالیکه اسد همچنان در قدرت است و چهار میلیون سوری نیز بیخانمان شدهاند؟»
بسیاری در تعجب هستند که چگونه این پادشاهی طولانیمدت که نسخه اسلام وهابی و خشکه مقدس را برگزیده اکنون در حال کمک و پشتیبانی از گروه مشکلساز و دردسرآفرین اخوانالمسلمین است؟
هر از چندگاهی نیز زمزمههای مشابهی شنیده میشود که چه زمان پولهای هنگفت سرمایهگذاریهای خارجی و طرحهای عمومی به اتمام میرسد.
یک قطری بعد از آنکه دولت اعلام کرد 40 میلیارد دلار را برای احداث شبکه ریلی به منظور برگزاری مسابقات جامجهانی فوتبال در سال 2022 اختصاص داده است میگوید: «آنها میتوانند این طرح را با نصف این مبلغ انجام دهند.»
حاکم قطر در فقدان هرگونه تریبون عمومی برای مشورت و نیز نبود شفافیت، ثروت نفت را سرمایه خانواده حاکم میبیند و انتقاداتی نظیر انتقاد بالا بیشتر در مجلسی در معرض قضاوت قرار میگیرد که گویی اعضای خانواده حاکم در خانههایشان گرد هم آمدهاند.
در اقتصادی با 183 میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی، میانگین درآمد سرانه صد هزار دلار در سال برای هر نفر و جمعیت یک میلیون و 900 هزار نفری که شامل کارگران خارجی عموما آسیایی نیز میشود، 12درصد مردم حقوقهای بسیار بالا داشته و دیگران درآمد بخور و نمیری دارند.
مشاغل قطریها دائم است و بیآنکه مالیاتی بپردازند از آموزش رایگان در بهترین دانشگاههای خارجی برخوردارند و در طول سال نیز به کرات شاهد افزایش حقوقشان هستند.
بیشباهت به دبی که بخش خصوصی آن از آزادی خوبی برخوردار است، اقتصاد قطر یک اقتصاد فرمایشی است.
امیر قطر کشور را میان نزدیکانش برای ساخت و ساز برجهای عظیم تقسیم کرده و ازاین رو رانتها جای دوری نمیرود و هرکس نیز خارج از قواعد تعیینشده حرکت کند رانت دولتی را از دست میدهد.
هنگامی که نسیم تغییرات در منطقه وزیدن گرفت قطر نیز همانند دیگر پادشاهیهای خلیجفارس بویژه از جانب وبلاگنویسان و سایتهای مدنی احساس خطر کرد.
چاپ کتاب «مردم قطر هم خواهان اصلاحاتند» نوشته علی خلیفه الکواری از دانشگاهیان قطر که ماهانه جلساتی را برای بیان دیدگاههایش درباره ترغیب پادشاهیهای خلیجفارس به دموکراسی واقعی ترتیب میدهد ممنوع شد و شاعر قطری محمد العجمی به اتهام «تحریک به سرنگونی رژیم» در سال 2011 به حبس ابد محکوم شد که البته بعدها از سوی امیرقطر این حکم به 15 سال کاهش یافت.
از دانشجویان و دانشگاهیان شعبههای دانشگاههای غربی در قطر و گروههای نخبه کشور مراقبت میشود که حرف بیجا نزنند.
اکنون امیر قطر که پدرش را در کودتایی در 18 سال پیش خلع کرد قدرت را به پسر سی و سه سالهاش شاهزاده تمیم انتقال داده است.
تمیم یکی از 24 خواهر و برادری است که تاکنون از سوی رسانههای رسمی بسیار بیشتر از پسرعمویش حمد بن جاسم آلثانی که نخستوزیر قطر است مورد توجه قرار گرفته است.
چندان قطعی به نظر نمیرسد که شاهزاده تمیم با کسب قدرت تفاوت چندانی با امیر فعلی داشته باشد.
اغلب پادشاهیهای خلیجفارس محبت امیر قطر به گروه اخوانالمسلمین را تائید نمیکنند. بسیاری از قطریهایی که شاهزاده تحصیلکرده در آکادمی نظامی سنت هورست لندن را میشناسند بر این باورند که وی میتواند بسیار اسلامگراتر از امیر قبلی باشد.
یکی از اقدامات اساسی وی تا این لحظه تغییر زبان آموزشی از انگلیسی به عربی در دانشگاه قطر بوده است.
شایعاتی مطرح است که وی در پشت صحنه در حال حمایت از اخوانالمسلمین لیبی است. در هر صورت نمیتوان با این تغییرات انتظار حرکتی ناگهانی در قطر به سمت دموکراسی را داشت.
منبع:اکونومیست
مترجم: ایرج جودت
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گروسی: مشکل تیم روحی و روانی است
شاهین بیانی در گفتوگو با «جامجم»: