الف، ب؛ باسواد شدیم

دو انگشت کوچک‌شان که اول مهر با ترس دور مداد مشکی حلقه زد و لرز لرزان نوشت الف، حالا می‌نویسد جشن الفبا مبارک. ذوق زده‌اند، دندان‌های یکی درمیان‌شان را به خنده بیرون می‌اندازند، دست می‌زنند و هورا می‌کشند چون به قول درسا ، باسوادی خوشحالی دارد.
کد خبر: ۵۶۶۹۶۵
الف، ب؛ باسواد شدیم

روز اولی که مداد به دست گرفتند و آن الف کج و معوج را با فشار روی کاغذ دفتر نقش انداختند و جای فرورفته مداد را کنج ناخن انگشت‌شان دیدند، می‌ترسیدند نکند الفبا را هیچ‌وقت یاد نگیرند اما حالا دیانا نه از نوشتن می‌ترسد نه از کج شدن الف و نه از قوس «ص».

دختران باسواد کلاس، اما از دلتنگی برای معلم در تابستان طولانی می‌ترسند و روز آخر سال را با اشک‌ریختن تمام کردند، اما معلم از آنها قول گرفته هر وقت مثل رویا زیاد دلشان برای او تنگ شد، کتاب بخوانند و آن را خلاصه‌نویسی کنند و به مدرسه بیاورند تا معلم آن را بخواند و هر دو ذوق کنند که حالا جزو آدم‌های باسواد شمرده می‌شوند.

مشق خوش خط و خال

حرکت مداد کلاس اولی‌ها روی کاغذ، مثل حرکت حلزون روی زبری زمین است؛ خرامان‌خرامان و با احتیاط، اما کلماتی که با تلاش آنها تولید می‌شود، خوش‌تراش است.

پیش از این مهدی نوید ادهم، دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش به جام‌جم گفته بود بعد از تغییر خط کتاب‌های درسی از ماشینی به تحریری، خط دانش آموزان بسیار بهتر از گذشته شده است اما ما شک داشتیم اینچنین شده باشد. ولی در جشن الفبای دبستان عدل، دفتر مشق بچه‌ها مدرکی شد برای اثبات حرکت دانش‌آموزان به سمت خوش‌نویسی.

البته هنوز هم خط همه بچه‌ها خوش نیست، لرزش دست و کوچک و بزرگ‌شدن حروف را بوضوح می‌شود در خط آنها دید، اما حالا دست‌خط آنها کمتر شباهت به آن خطی دارد که معلم‌های سال‌های پیش معتقد بودند اگر آن را در آفتاب بگذاریم راه می‌رود.

بچه‌ها می‌گویند، همین خط خوش با آن نقطه‌های منظم و حروف کرشمه‌دار را تا پایان تحصیل حفظ می‌کنند؛ یعنی وقتی دیانا دنبال علاقه‌اش را گرفت و تا شناگر حرفه‌ای‌شدن پیش رفت، رویا به خواسته مادرش عمل کرد و چشم‌پزشکی خواند و درسا زنی مخترع شد و چیزهای جدید ساخت.

گلایه اول: کتاب‌ها

اما در پس این دنیای رنگارنگ که در آن همه آدم‌ها به آرزوهای‌شان می‌رسند، معلمانی با دو، سه دهه تجربه تدریس حضور دارند که از تغییرات پیش‌آمده در سیستم آموزشی، بویژه کتاب‌های تازه تالیف پایه اول ابتدایی گله دارند.

آنها می‌گویند اعتراضشان را بارها به صورت کتبی به مسئولان انتقال داده‌اند، اما اعتنایی به نظرات و پیشنهاد‌های آنها نشده است. گلایه‌های معلم‌های اول ابتدایی از چند بابت است؛ اول به علت حجم زیاد کتاب‌ها که تدریس را فشرده می‌کند و دوم از بابت پیچیدگی‌های کتاب ریاضی که به گفته آنها برخی مفاهیم آن برای دانش‌آموز کلاس اولی مناسب نیست، از جمله مضرب‌ ها، جمع‌های چندعاملی و مسائل چند راه‌حلی.

اما این گلایه‌ها چیزی نیست که مورد قبول مولفان کتاب‌های درسی اول ابتدایی باشد چون به گفته مسئولان سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی که کار تالیف کتاب‌ها زیر نظر آنها صورت می‌گیرد، لازمه ایجاد تحول بنیادین در آموزش و پرورش و ایجاد تحول در کتاب‌های درسی است.

در واقع آنها بر این باورند که ساده‌کردن مفاهیم کتاب‌ها و هماهنگ‌کردن موارد درسی با توان دانش‌آموزان روشی منطقی نیست، بلکه از دید آنها کتاب‌های درسی باید در مفاهیم‌شان دچار تحول و ارتقا شوند و این بار دانش‌آموزان برای همسطح شدن با کتاب‌ها تلاش کنند.

این موضوعی است که مولفان کتاب‌های درسی از جمله نویسندگان کتاب ریاضی پایه اول ابتدایی نیز بر آن تاکید دارند چون اصول رویکرد آموزشی درس ریاضی به عقیده آنها چیزی نیست جز توجه به توانایی‌ های عقلانی در کودک، برقراری ارتباط بین ریاضی و دنیای واقعی بچه‌ها، فعال‌کردن دانش‌آموزان در جریان یادگیری از طریق حدس‌زدن، ایجاد موقعیت‌های چالش‌برانگیز و هدایت بچه‌ها به یادگیری از طریق خوب‌ دیدن، خوب‌شنیدن و خوب‌گفتن، ایجاد شرایط مناسب برای بحث و استدلال در رد یا تائید نظرات خود و دیگران و نیز فرصت مساله‌سازی برای تعمیم یافته‌ها به موقعیت‌های جدید.

بر مبنای همین اصول است که از دید مولفان کتاب ریاضی، یک دانش‌آموز اول ابتدایی بعد از پایان سال تحصیلی باید اعداد را از یک تا صد بشمارد و با حروف و عدد بنویسد، اعداد ترتیبی را بشناسد و از واژه‌هایی مثل اولین و دومین استفاده کند، با استفاده از ریاضی توصیف کند، تخمین بزند، اعداد را مقایسه کند، طول و عرض را اندازه بگیرد، مفهوم روز، هفته، فصل و سال را درک کند، خط و نقطه را بشناسد و با چپ، راست، بالا، پایین، داخل، بیرون، پشت، جلو، عقب، دور و نزدیک آشنا باشد.

شاید از دید مولفان کتاب ریاضی، یادگیری این اطلاعات برای دانش‌آموز کلاس اول ضروری باشد، اما بی‌شک همین تحولات در درس ریاضی پایه اول است که معلمان را با یک ریاضی چالشی روبه‌رو کرده، یعنی کتابی پرحجم که برخی دانش‌آموزان توان برقراری ارتباط را با برخی مفاهیم آن ندارند.

گلایه دوم: ارزشیابی توصیفی

حذف نمره برای خیلی از دانش‌آموزان خوشایند است، چون آنها دیگر مجبور به تمرکزکردن برای گرفتن 20 نیستند. اما حذف نمره برای برخی دیگر که دوست دارند برتری‌شان بر دیگران را با گرفتن 20 نشان بدهند، اتفاق خوشایندی نیست. بیشتر معلم‌ها هم هنوز با سیستم ارزشیابی توصیفی اخت نشده‌اند و از ناکارآمدی‌های آن می‌گویند.

معلمی با 30 سال سابقه تدریس در پایه اول ابتدایی، دلیل مخالفتش با حذف نمره را این‌گونه به جام‌جم توضیح می‌دهد که در ارزشیابی توصیفی رقابت میان بچه‌ها از بین رفته چون همه می‌دانند همین که واژه خوب در کارنامه‌شان ثبت شود، کافی است و نیازی نیست برای بهتر شدن تلاش کنند. این در حالی است که والدین نیز نسبت به گذشته ـ که قضاوت درباره بچه‌ها براساس نمره بود ـ بی‌اعتنا شده‌اند و با این که فرزندان‌شان ممکن است در بخش‌هایی ضعیف باشند، اما همین که مجموع عملکردش خوب می‌شود برای آنها کفایت دارد.

او ارزیابی توصیفی برای درس بااهمیتی چون ادبیات فارسی را نیز به شکل کنونی نامناسب می‌داند چون به گفته این معلم، فارسی اول دبستان مجموعه‌ای از توانایی‌های خواندن، نوشتن و خوش‌خطی است که در کارنامه‌ها به این صورت تفکیک نشده به‌طوری که ضعیف‌بودن دانش‌آموزان در یکی از این بخش‌ها بخوبی نشان داده نمی‌شود و معلم مجبور است توانایی دانش‌آموزان در این بخش‌ها را یک کاسه کرده و به صورت خوب، متوسط یا ضعیف توصیف کند.

این معلم در حالی چنین گلایه‌ای دارد که مهدی نویدادهم در گفت‌وگو با جام‌جم برعکس او نظر می‌دهد و از حذف سیستم نمره‌دهی در سه سال اول دبستان دفاع می‌کند و از عزم راسخ وزارتخانه برای تداوم این سیستم ارزشیابی سخن می‌گوید.

گلایه سوم: هنر و ورزش، پَر

تا آنجا که نسل‌های مختلف به یاد دارند، هنر و ورزش در مدارس همیشه کالایی لوکس به حساب می‌آمده و امروز نیز که صحبت از تحول بنیادین در نظام آموزشی در میان است هنوز این نگاه وجود دارد.

یک معلم پایه اول ابتدایی که 24 سال در این پایه تدریس کرده است به جام‌جم توضیح می‌دهد: آموزش و پرورش نیروی متخصص برای درس هنر و تربیت بدنی کم دارد برای همین این درس‌ها جدی گرفته نمی‌شود و اگر در مدرسه‌ای کلاس هنر و تربیت بدنی دایر است، چون نیروی کارآمد در این بخش کم است، کلاس‌ها بازدهی ندارد.

او که معتقد است در زنگ هنر و ورزش باید استعدادها و خلاقیت‌های دانش‌آموزان شناسایی شود، حجم بالای کتاب‌های درسی در این پایه را مانع از تحقق این امر می‌داند و می‌گوید: در طول سال تحصیلی به علت حجم بالای مباحث درسی حتی امکان رفتن به حیاط مدرسه نیز مهیا نمی‌شود. این در حالی است که ترجیح داده می‌شود به جای رفتن به اردو، گردش در طبیعت یا پرداختن به کارهای هنری، از زمان برای آموزش بیشتر کتاب‌های درسی استفاده شود.

در این میان به نظر می‌رسد تعطیلی پنجشنبه مدارس نیز مزید بر علت شده و بر فشردگی کار معلمان و دانش‌آموزان افزوده است تا آنجا که برخی معلمان با لحنی انتقادی می‌گویند اگر قرار است دانش‌آموزان در نوروز تعطیل باشند و از خرداد تا مهر نیز در خانه باشند و پنجشنبه‌ها هم با این توجیه که باید نزد خانواده باشند تعطیل شوند، بهتر است آنها به مدرسه نیایند و کاملا کنار خانواده باشند!

اما با این حال وزارت آموزش و پرورش قصد تغییر وضع کنونی را ندارد و طبق گفته‌های وزیر در سال تحصیلی آینده نیز پنجشنبه‌ها همچنان تعطیل می‌ماند و روش ارزیابی توصیفی باز هم در مقطع ابتدایی پیاده می‌شود. ولی به نظر می‌رسد با وجود گله‌های معلمان که از بازدهی نه‌چندان مطلوب تحصیل در مدارس حکایت دارد، بهتر است برخی تغییرات مورد بازنگری قرار گیرد.

مریم خباز -‌ گروه جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها