آنگونه که از شواهد برمیآید، دعوا بر سر کم بودن نمره درس بوده است، اما وقتی بحث بالا میگیرد، استاد عصبانی با چاقوکشی، دانشجوی کارشناسی ارشدش را غرق در خون میکند.
در اسفند سال 90 نیز دانشجوی دانشگاه آزاد زابل بهدلیل اختلاف نمره، با چاقو به استاد خانمش در کلاس درس حمله کرده و او را بشدت زخمی میکند.
حالا بیایید به عقب برگردیم، این اتفاقهای خشن نه ازسوی اشرار و اوباش، بلکه به وسیله استادان و دانشجویانی رقم خورده است که در محیط فرهنگی دانشگاه زندگی میکنند.
یعنی وقتی استاد و دانشجوی یک کشور که قاعدتا از جمله روشنفکرترین اقشار جامعه هستند، نمیتوانند با گفتوگو و استفاده از روشهای مسالمتآمیز مشکل خود را حل کنند، بنابراین شاید توقع زیادهخواهانهای باشد که انتظار داشته باشیم در کوچهها و محلهها، همه مشکلات با گفتوگو و تفاهم حل شده و به خشونت کشیده نشود.
اتفاق دیروز، تنها نمونه کوچکی از خشونتهای عریان در دانشگاههای کشور است و دعواهای شدید در خوابگاههای دانشجویی، تهدید شدن استادان و کتککاریهای گاه و بیگاه در محیط دانشگاهها، خبرهای واقعی است که هر قدر هم آنها را سرپوشیده نگه داریم و این وقایع را واکاوی نکنیم، دردی از دغدغههای اجتماعی کشور دوا نمیشود.
وقتی حتی در دانشگاه که مهد تفکر و تعقل است، فرهنگ گفتوگوی مستقیم در موضع ضعف قرار میگیرد و جایش را به خشونت افسار گسیخته میدهد، همین نشانه واضحی است که نشان میدهد نهادهای فرهنگساز کشور، برای نهادینه کردن فرهنگ گفتوگو در جامعه، کمکاری کردهاند و راه زیادی در پیش دارند.
امین جلالوند - گروه جامعه
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد