به عبارتی دیگر دلیل پیروزی اولاند نه قابلیتهای فردی وی بلکه صرفا به دلیل نارضایتی شدید مردم از سارکوزی بود. فرانسویها برای آن که اولاند در آینده بهانهای برای کمکاری نداشته باشد در انتخابات پارلمانی نیز به حزب سوسیالیست و همراهان آن رای دادند تا سرانجام دولت نیز براساس خواست اولاند چنین شود.
نتیجه نهایی آن شد که سوسیالیستها و شخص اولاند هم کاخ ریاست جمهوری، هم دفتر نخست وزیری و هم پارلمان را از آن خود کردند. مردم فرانسه در حالی همه امور قدرت را به اولاند و حزب سوسیالیست سپردند که در ورای آنها مطالباتی همهجانبه نیز داشتهاند.
در حوزه سیاست داخلی فرانسه با بحران اقتصادی شدیدی مواجه بود، چنان که آمارها از سه میلیون بیکار در این کشور حکایت داشت. در همین حال اجرای طرحهای ریاضت اقتصادی سارکوزی نیز به این چالشها دامن زده بود.
فضای بسته اجتماعی بویژه مقابله با آزادیهای دینی و نژادی نیز از مشکلات مردمی بود. مردم با آوردن اولاند امیدوار بودند تا وی برای رفع این چالشها گام بردارد، اما کارنامه یک ساله اولاند نشان میدهد که این مطالبهها محقق نگردید، چنان که در حوزه اقتصادی رتبهاقتصادی فرانسه از AAA به +AA تنزل کرد و اتحادیه اروپا نیز زنگ هشدار را برای فرانسه به صدا درآورد.
در حوزه اجتماعی نیز فضای کشور بستهتر از گذاشته شد، چنان که در دوران اولاند فشارها به مسلمانان و مهاجران بشدت افزایش یافت.
اقدام دولت در تصویب قانون همجنسگرایان که ناقض اصل حمایت از خانواده است، خشم مردم را دو چندان کرد.
در حوزه اتحادیه اروپایی نیز اولاند در ابتدا توانست کارکردهای مثبتی نشان دهد و به نوعی فرانسه را به عنوان یکی از ارکان اتحادیه معرفی کند، اما شکست طرحهای ارائه شده از سوی فرانسه برای نجات اروپا و نیز آشکار شدن پیروی فرانسه از آلمان چهرهای نهچندان مطلوب از این کشور را به وجود آورد که موردنظر مردم فرانسه نبوده است.
در حوزه بینالمللی نیز در کنار اقدامهایی نظیر ادعای خروج نظامیان از افغانستان، گرایشهای سیاسی فرانسه به شرق آسیا تا حدودی امید را در میان مردم زنده کرد که میتوانست نمودی از اجرای خواست مردم مبنی بر پایان جنگطلبیها دوران سارکوزی و شیراک و اتمام یا دستکم کاهش همگرایی فرانسه با آمریکا و صهیونیستها باشد و این امر دورانی نو با گرایشهایی جدید را برای مردم نوید میداد.
اما دیری نپایید که این رویای مردم فرانسه نیز رنگ باخت، زیرا از یک سو اولاند به طور رسمی به توسعه همکاری با آمریکا و صهیونیستها تاکید کرد و از سوی دیگر نهتنها به وعده خروج نظامیان از مالی عمل نکرد، بلکه جنگهای جدیدی را به پا کرد که نمود آن را در جنگ علیه سوریه و اشغالگری فرانسه در آفریقا میتوان مشاهده کرد.
اولاند نشان داد در حوزه بینالملل همان راه سارکوزی را میرود و تفاوت چندانی میان طرفین وجود ندارد. راهی که در آن با ادعای تامین منافع فرانسه همراهی با آمریکا و صهیونیستها و جنگافروزی در جهان تعریف شده و همچنان ادامه یافته است.
در جمعبندی کلی از آنچه ذکر شد میتوان گفت یک سال ریاست جمهوری اولاند همراه با از بین رفتن آرزوهای مردم فرانسه بوده است، چنان که نتیجه آن را در نظرسنجیهای اخیر میتوان مشاهده کرد. براساس این نظرسنجیها، اولاند مشهورترین رئیسجمهور فرانسه در تاریخ معاصر این کشور است که مردم فرانسه در سالروز به قدرت رسیدنش تظاهرات گسترده ضد دولتی برگزار میکنند.
روند نزولی محبوبیت اولاند چنان بوده که بسیاری از ناظران سیاسی و اقتصادی ناتوانی وی برای پایان بردن پنج سال زمامداری را دور از ذهن نمیدانند و تاکید دارند اگر اولاند به سیاستهای گذشته خود ادامه دهد، راهی جز خروج از قدرت نخواهد داشت.
شاید وی بتواند مانند ساکوزی پنج سال ریاست جمهوری خود را به پایان برساند، اما احتمال آن که حزب سوسیالیست بتواند در انتخابات بعدی فرانسه جایگاهی داشته باشد کمی دور از ذهن خواهد بود، چنان که آنها به دلیل همین اشتباهات برای ورود به الیزه 17 سال چشم انتظار بودند.
قاسم غفوری - جامجم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم