خیلی ساده است، وقتی تیم ملی خوبی نداریم و این تیم نتایج خوبی نگرفته است در وهله اول این نتایج ضعیف به کیفیت لیگ برمیگردد، اما ریشه این بیکیفیتی کجاست و لیگ دوازدهم چه ویژگیهایی داشت؟
زیبایی، فدای نتیجهگرایی و بیبرنامگی شد
وظیفه همه ارکان فوتبال است که به این مساله توجه داشته باشند که در جهت کیفیسازی لیگ گام بردارند؛ اما وقتی رویکرد اصلی نتیجهگرایی است، مشخص است این نگاه چه پیامدهایی دارد و صحنههای زیبا و فوتبال تاکتیکی را از بین برده و تیمها برای دستیابی به نتیجه به بازی مستقیم روی میآورند.
متاسفانه در کنار این نگاه اشتباه، فشردگی و وقفههای 18 تا 20 روزه بارها لیگ را از کیفیت انداخت تا جایی که همه باشگاهها نسبت به این وقفهها که فشردگیهای بعدی را به دنبال داشت، اعتراض کردند و تاسفبرانگیزتر اینکه شرایطی برای توفیق تیم ملی ایجاد شد، اما گشایشی در این راه به دست نیامد.
نبود امنیت شغلی، ریشه نگاه نتیجهگراست
متاسفانه در فوتبال ما وقتی تیمی نتیجه نگیرد همه ارکان باشگاه زیر فشار وسوال میرود، بنابراین آنها ادامه ماندن خود را در کسب نتیجه میدانند، چون اگر نتیجه نگیرند برکنار میشوند.
وقتی در فوتبال امنیت شغلی وجود ندارد و مدیریتها منوط به برد و باختهاست، ناخودآگاه رویکرد نتیجهگرایی حاکم میشود. این نتیجهگرایی باعث میشود کیفیت فدای نتیجه شود. خود من قربانی این نگاه شدم.
یک تیم اگر بدترین بازی را انجام بدهد، اما یک بر صفر برنده شود نه رسانهها و مطبوعات به آن فشار میآورند و نه مردم انتقاد میکنند؛ اما اگر یک تیم خوب بازی کند و ببازد، بالاترین فشارها را باید تحمل کند. حاصل همین تفکر است که میبینیم ورزشگاهها در طول فصل خالی بود.
تماشاگر فوتبال وقتی کیفیت فوتبال روز دنیا را میبیند و آن را با بازیهای لیگ خودمان مقایسه میکند به هیچ وجه ارضا نمیشود، اینها باعث شده است از نظر حضور تماشاگران این مشکلات را به وجود آورد.
سرمایهگذاری در بالای جدول جواب داد
پایان رقابتهای لیگ برتر نشان داد که تیمها در کنار مدیریت درست ناگزیر باید سرمایهگذاری خوبی هم داشته باشند. تیمهای اول تا سوم جدول را ببینید.
استقلال با سرمایهگذاری زیاد و جذب بهترینهای لیگ، صرفنظر از نوسانهایی که در طول فصل داشت در رقابت نزدیک با سپاهان و تراکتورسازی قهرمان شد.
سپاهان و تراکتورسازی هم به همین ترتیب اگر در رتبههای بالای جدول قرار گرفتند به دلیل همین سرمایهگذاری و در نتیجه داشتن تماشاگر قابل توجه بود.
اگر دیدیم فاصله زیادی بین تیمهای بالای جدول با تیمهای سقوطکننده ایجاد شد به دلیل همین نگاه مدیریت باشگاه بود. تیمهایی مثل سپاهان و استقلال سرمایهگذاری گسترده کرده و بازیکنان بزرگی را جذب میکنند که در روزهای سخت فریادرسشان شدند.
استقلال به اندازه دو تیم بازیکن داشت و نیمفصل هم بازیکن گرفت، چون نگاه قهرمانی داشت. این در حالی است که برخی تیمها برای قرار گرفتن در میانههای جدول و برخی دیگر برای بقا در لیگ برتر تلاش کردند. وقتی نگاهها متفاوت است نتایج متفاوت هم حاصل میشود.
وقتی هزینهها بالا میرود، تیمها ضعیف میشود
دیدیم گهر دورود به دلیل نبود امکانات سختافزاری یک نیمفصل را بیرون از خانه سپری کرد و همیشه با مشکل مالی شدید مواجه بود و واقعا تاسفآور و خندهدار است که یک تیم لیگ برتری به نام گهر از داشتن کمترینها در لیگ محروم است و بازیکنانش را به دلیل بیپولی از هتل اخراج میکنند. متاسفانه باشگاههای ما سال به سال شرایط بدتری پیدا میکنند از یک طرف هزینهها بالا میرود و از طرف دیگر خبری از درآمدزایی نیست، بر خلاف همه جای دنیا.
مدیریت پرسپولیس زیرسوال رفت
نتیجه نگرفتن پرسپولیس در لیگ و هفتم شدن این تیم چیزی نبود که هواداران این تیم انتظار داشتند. پرسپولیس با وجود سرمایهگذاری زیاد به دلیل نگاه غلط در فصل نقل و انتقالات زمین خورد. باشگاه در شرایطی که هنوز سرمربیاش را انتخاب نکرده بود بر اساس نام و آوازه بازیکنان و بدون توجه به نیازهای تیمی در پستهای مختلف دست به یارگیری زد و تازه اگر هم به جایگاه هفتمی رسید به دنبال تغییر مربی خود در نیمفصل به آن دست یافت.
این شرایط مدیر پرسپولیس را زیر سوال برد و درس خوبی به فوتبال ایران داد؛ فوتبال فقط ستارهها نیستند، تیم بودن هم شرط است. تیم بودن با داشتن مهره بسیار متفاوت است.
خبری از جوانگرایی و معرفی پدیده نبود
وقتی نگاه نتیجهگرا حاکم باشد، طبیعی است که نباید دنبال یافتن پدیده بود. به عنوان مثال در سالهای اخیر ذوبآهن از تولیدات خود بیشتر استفاده کرده، ولی سپاهان کمتر به این مساله توجه داشته است، چون به دلیل سه قهرمانی پیاپی در لیگ برتر، هوادارانش حتی به دومی هم راضی نمیشوند و در این شرایط معلوم است کسی سراغ جوانگرایی نمیرود.
این در حالی است که سپاهان تیمهای پایه بسیار خوب و قویای دارد. در گذشته شاید فوتبال گروهی خوبی نداشتیم؛ اما تک ستارههایی چون علی دایی، کریم باقری، مهدی مهدویکیا، علی کریمی و در سالها دورتر مجید نامجومطلق داشتیم که فوتبال ما را نجات میدادند، تکستارههایی که دیگر خبری از آنها نیست، چون کسی سراغ جوانگرایی نمیرود.
فولاد میتواند الگوی خوبی باشد
سالها پیش خوزستان حرف اول و آخر فوتبال ایران را میزد و در همه تیمهای فوتبال ایران دو، سه بازیکن خوزستانی بودند، اما پس از جنگ تحمیلی این رویه متوقف شد و تیمهای خوزستانی خود نیز به دنبال بازیکنان غیربومی رفتند.
خوشبختانه مجید جلالی در سالهای گذشته وقتی سرمربی فولاد شد به جوانان بها داد و با هزینه کمتر در جهت تربیت نسل بازیکنان جوان اقدام کرد. با ادامه این روند در لیگ دوازدهم، فولاد خیال خود را برای چند فصل آینده راحت کرده است و این تیم هم از بعد اقتصادی برای استفاده از تولید خود بهرهمند و هم باعث زنده شدن فوتبال خوزستان میشود.
رقمهای کاذب و هجوم بازیکنان ضعیف خارجی
به دنبال بالارفتن بیحساب و کتاب بازیکنان و تعیین سقف قرارداد، همه بازیکنان حق خود را دریافت سقف قرارداد میدانند، این شرایط، باشگاهها را ناگزیر کرده که با وجود آگاهی به کیفیت پایین بازیکنان ارزانقیمت خارجی آنها را به خدمت بگیرند، هرچند بخش عمدهای از این پول کم هم به جیب دلال میرود.
طبیعی است وقتی یک بازیکن خارجی تا این حد ارزان قیمت باشد، کیفیت لازم را هم ندارد و بندرت پیش آمده بازیکن خارجی خوبی در لیگ ما حضور یابد.
چندراهکار برای خروج از شرایط کنونی
به نظر من برای برونرفت از شرایط فعلی در درجه اول همه ارکان فوتبال ما از باشگاه و مدیر گرفته تا بازیکن، مربی و تماشاگر باید قانونمند بشوند و قانون سفت و سخت با هرگونه تخلف داشته باشیم. رودربایستیها را کنار بگذاریم. با بدیها برخورد قوی داشته باشیم. پول را باید به فوتبال تزریق کرد، من مخالفتی ندارم چون بازیکن همه زندگیاش همین فوتبال است؛ اما باید پولی که میدهیم با کیفیت بازیکن تناسب داشته باشد مثلا بازیکن میلیاردی باید اثرگذاری میلیاردی هم داشته باشد.
در کنار برنامهریزی اصولی و منظم بازیها باید نگاه جدی به شرایط سختافزاری باشگاهها داشت. باشگاههای ما باید روزی صاحب ورزشگاه اختصاصی شوند و در این باره دولت باید آنها را یاری کند، مدیران فدراسیون فوتبال و ورزش باید با جسارت با زشتیهای فوتبال برخورد کنند و همه اینها یک عزم ملی میخواهد که برای نجات فوتبال از درجازدن، به نظر حیاتی میرسد.
رسول کربکندی - کارشناس فوتبال
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد
درگفتوگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کردهایم