گرچه انتخابات را باید موجد شور و نشاط سیاسی در کشور دانست و سابقه این امر نیز حاکی از همین موضوع است؛ اما در کنار این امر خجسته، گاه نازیباییهایی نیز به چشم میخورد که تلخکامی را بر ذائقه جامعه حاکم میسازد.
جالب این که در خلق زمینههای این امور نازیبا و ناخجسته، غالبا اطرافیان و هواداران نامزدها نقش اصلی را برعهده دارند و البته بعضا نیز میتوانند زمینه و شرایط را به گونهای رقم بزنند که نهایتا پای شخص نامزد را هم به این وادی بازکنند بنابراین روی سخن در این نوشتار بیش از آن که با شخص نامزدها باشد با اطرافیان، هواداران ، قلم به دستان، سخنرانان و فعالانی است که در چارچوب فعالیتهای انتخاباتی، با افکار عمومی در ارتباطند؛ البته این به آن معنا نیست که نامزدها بکلی از حوزه دید و اشاره این نوشتار خارجند.
فرض بر این است که در یک انتخابات، نامزدها باید اولا مسائل و مشکلات جامعه را بخوبی تشخیص دهند، ثانیا طرحها و برنامههای قابل عمل و اجرا (با توجه به شرایط و امکانات کشور) برای حل این مشکلات ارائه دهند و ثالثا قابلیتهای فردی و تیمی خود را برای به اجرا درآوردن این برنامهها در شرایط خاص داخلی و بینالمللی موجود، به آحاد ملت ثابت و در نهایت با جلب اعتماد مردم به خود، آرای آنها را جذب کنند.
اگر چنین است، پس دیگر چه جایی برای تخریب دیگران باقی میماند؟ دیگر چه نیازی به تحقیر و تخریب دیگران است؟ دیگر چرا باید فضا را به گونهای درآورد که گویی در این کشور جز اراده و نیت اشخاص و گروهها برای درگیری و حذف یکدیگر، کاری وجود ندارد؟ چرا باید به نحوی رفتار کرد که انگار هیچکس هیچ برنامهای جز لجنمال کردن دیگران ندارد؟
آیا منظور از این سخن آن است که باب نقد و نقادی و روشنگری بسته شود؟ پاسخ این است که هرگز! اما مگر نقد لزوما باید با توهین، تحقیر و تخریب شخصیت دیگری همراه باشد؟ آیا نمیتوان اقدامات و برنامههایی را که در یک برهه زمانی صورت گرفته است، بدون تعرض به شخصیت مسئولان وقت، مورد نقد قرار داد؟ آیا نمیشود نقد برنامه صورت گیرد و نه نقد شخص؟ نقد ایده و عقیده صورت گیرد و نه نقد فرد؟ آیا نمیتوان گفت فلان عقیده یا برنامه یا سیاست دارای چنین و چنان اشکالاتی بوده است بدون آن که بگوییم صاحب این عقیده و برنامه و سیاست، فلان و فلان بوده است؟
بعید است کسی از این که تفکر و برنامه مورد قبول او مورد نقد قرار گیرد، ناراحت شود؛ چراکه براحتی میتواند در مقام دفاع از آن فکر و برنامه برآید یا چه بسا برخی انتقادات را بپذیرد ؛ اما اگر شخصیت کسی مورد تخریب و توهین قرار گیرد، مسلما واکنش خاص خود را در پی خواهد داشت.
بنابراین بیاییم به جای همه کارهای نازیبایی که امکان وقوع در فضای انتخاباتی دارد، به ارائه و تشریح برنامههای مورد نظر خود برای پیشرفت کشور بپردازیم و جز این، گام در مسیر دیگری نگذاریم.
دستکم در دوران تبلیغات انتخاباتی که شائبه عوامفریبی به قیمت تخریب دیگری وجود دارد، به جای در پیش گرفتن روشهای تخریبی، به ارائه برنامههای سنجیده و البته نقدهای عالمانه و منصفانه و مستند «برنامهمحور» روی آوریم.
اگر چنین شد، آنگاه در غیاب بحثهای جنجالی و احساسی، چارهای جز این نخواهد بود که برنامهها، به نحوی جامع و سنجیده و کارشناسی شده تدوین گردد تا بتواند توجه افکار عمومی را به خود جلب کنند. در این شرایط، زمینهای فراهم میشود که عقلا و اندیشمندان و برنامهریزان و کاردانان، امکان حضور و فعالیت مییابند و دیگر جایی برای خودنمایی و صحنهگردانی مردمفریبان و غوغاسالاران وجود نخواهد داشت.
بیایید کمی به دور و اطراف خود نگاه کنیم و به آنچه میگذرد خوب بیندیشیم. دشمنان، خیز برداشته و منطقه را به آتش و خون کشیدهاند و همچنان خیالها در سر دارند.
کمی غفلت کافی است تا آنها را در ماجراجوییهای خود جریتر کند همچنان که تجربه فتنه 88 نشان داد اختلافات و درگیریهای داخلی تا چه حد میتواند دشمنان را در پیگیری توطئههای خود علیه نظام و کشور عزیزمان مصممتر و جریتر سازد. آیا این همه کافی نیست تا کمی به خود آییم؟ آیا امروز وقت تشدید اختلافات است یا ترمیم جراحات؟
مسعود رضائی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد