افسردگی از آن دست بیماریهایی است که جوامع مدرن را تحت سیطره خود درآورده و روزی نیست که از ابتلای پیدا و پنهان مردم ملل مختلف به این بیماری سخنی یا آماری تکاندهنده به میان نیاید.
ابتلا به افسردگی البته چون اغلب دیگر گونههای اختلال روان علاوه بر شیوع آشکار که در آمارهای رسمی مطرح میشود، به شکل زیرپوستی نیز خیلیها را درگیر خودش میکند و این چیزی است که در هیچ کدام از آمارهای رسمی نیز نمیآید.
آنچه در ادامه میخوانید، کلیاتی در خصوص علائم، نحوه پیشگیری، درمان و شناخت افسردگی از پایگاه اینترنتی وزارت بهداشت و چند رسانه آنلاین دیگر حوزه سلامت استخراج شده است؛ اختلال افسردگی مجموعهای از حالات مختلف روحی و روانی است که از احساس خفیف ملال تا سکوت و دوری از فعالیت روزمره بروز میکند.
نوع پیشرفته این بیماری به از کارافتادگی قابل توجه فرد در قلمروهای زندگی فردی و اجتماعی و اشتغال منجر میشود و کارهای روزمره همچون خوردن و خوابیدن و سلامتی فرد را تحتتأثیر قرار میدهد.
بروز افسردگی منوط به داشتن ژن این بیماری است و اگر فرد زمینه ژنتیکی ابتلا به افسردگی نداشته باشد با این مساله مواجه نمیشود.
این بیماری به دلیل نقص فعالیت بخشی از مغز ایجاد میشود و لزوماً درپی حوادث ناگواری از قبیل از دست دادن نزدیکان یا از دست دادن شغل، اتفاق نمیافتد. هر چند که البته این عوامل ممکن است به عنوان منابع استرسزا در بروز افسردگی مؤثر باشند.
در سالهای گذشته بیماریهای قلبی و سرطانها شایعترین بیماریها تلقی میشدند اما در حال حاضر افسردگی جزو بیماریهای شایع دنیا بوده و هر روز در حال افزایش است.
طبق تحقیقات به عمل آمده میزان بروز افسردگی در جمعیت زنان بیشتر از مردان است که البته افسردگی پس از زایمان با افسردگی اساسی تفاوت دارد و در دستهبندی بیماریهای روان مساوی با افسردگی اساسی قلمداد نمیشود.
علائم افسردگی
تغییر در خواب از جمله پرخوابی و کمخوابی، تغییرات اشتها شامل کاهش یا افزایش اشتها، کاهش علایق، خُلق افسرده، ناامیدی نسبت به آینده، اطرافیان و فعالیتها، کاهش انرژی، کاهش توجه و تمرکز، از دست دادن امید نسبت به همه چیز و طلب مرگ و در نهایت فکر کردن به خودکشی و کاهش انرژی بدنی از جمله علائم افسردگی است و اگر پنج مورد از این علائم به مدت حداقل دو هفته دیده شود میتوان گفت فرد مبتلا به اختلال افسردگی انسانی است.
رواندرمانی یا درمان دارویی؟
امروزه ثابت شده ورزش میتواند در پیشگیری از بروز افسردگی کمککننده باشد. علاوه بر این راهکار که در پیشگیری از افسردگی مفید است، در خیلی از مواقع پس از بیماری نیز راهکاری برای درمان افسردگی وجود دارد؛ البته نوع درمان بنا به شدت افسردگی متفاوت است، در افسردگی شدید رواندرمانی به تنهایی مؤثر نیست و درمان دارویی نیز لازم است.
علاوه بر این در موارد احتمال آسیب رساندن به فرد توسط خود شخص بحث بستری در بیمارستان مطرح میشود. دستیابی به رواندرمانی به دلیل هزینه زیاد و تحت پوشش بیمه نبودن برای برخی از اقشار جامعه دشوار است، اما اگر این دو درمان با هم انجام شود، روند درمان بیماری تسریع پیدا میکند.
درخصوص درمان دارویی نیز باید توجه کرد که دارو نیازمند چهار تا شش هفته زمان است. البته توجه به این مساله لازم است که مفهوم درمان در بیماریهای روانپزشکی ممکن است با سایر بیماریها متفاوت باشد، به عنوان مثال زمانی که یک نفر دچار درد آپاندیس میشود، درد او بعد از خارج کردن آپاندیس در مدت 24 ساعت بهبود مییابد، اما انتظار چنین روندی در بیماریهای روان نمیتواند چندان واقعگرایانه باشد.
بعضی از افراد نیز بدون مراجعه به پزشک و پس از مشاهده علائمی چون بیخوابی،اقدام به مصرف خودسرانه داروهای خوابآور می کنندکه این کار ممکن است تبعات جبرانناپذیری به دنبال داشته باشد.
همه باید توجه داشته باشند که استفاده از این داروها بدون دستور پزشک مخرب است ؛ خصوصاً اگر فرد مصرفکننده دچار بیماریهای تنفسی باشد، مصرف خودسرانه داروهای خوابآور ممکن است در بیماری وی اثرات منفی داشته باشد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد