جام جم ورزشی ؛ رضا پورعالی / در روزهایی که مربیان خارجی حاضر در ایرانی یکی پس از دیگری قراردادهایشان را فسخ کردند و رفتند،جوزج زالای یکی از آن معدود مربیانی بود که کسی درباره ادامه فعالیتش تردید نداشت. نزدیک به شش سال از حضور این مربی مجارستانی در ایران می گذرد و او حالا به یکی از موثرترین مربیان پایه ای در وزنه برداری ایران تبدیل شده است. عشق وافر او به وزنه برداری و تلاش خستگی ناپذیرش راز این ماندگاری است. زالای حالا دو سالی است که به عنوان دستیار کوروش باقری در تیم های ملی وزنه برداری فعالیت می کند و نقش به سزایی در موفقیت های اخیر پولادمردان ایرانی داشته است. او این روزها برای همراهی تیم وزنه برداری نوجوانان کشورمان در رقابتهای قهرمانی جهان در ازبکستان به سر می برد. با او قبل از آنکه همراه با گروه اول وزنه برداران تهران را به مقصد تاشکند ترک کند صحبت کردیم:
کد خبر: ۵۵۳۱۰۲
زالای: وزنه برداری را از من بگیرند، می میرم

خیلی ها می گویند حضور جورج زالای در وزنه برداری ایران بیشتر از آنکه به شایستگی های او ربط داشته باشد به زادگاهش مجارستان مربوط است؛ جایی که تاماش آیان، رئیس فدراسیون جهانی وزنه برداری هم اهل آنجاست!

من نه تنها با تاماش آیان هم سرزمین هستم که رابطه دوستی 38 ساله ای با رئیس فدراسیون جهانی وزنه برداری دارم. من آیان را از همان سالهایی که دبیرکل کمیته ملی المپیک مجارستان بود و بعد هم بر مسند ریاست کمیته ملی المپیک کشورم نشست می شناسم، اما اینها هیچ کدام دلیلی برای حضور من در وزنه برداری ایران نیست. من قبل از آنکه هدایت تیم وزنه برداری نوجوانان ایران را برعهده بگیرم در کشورهای مصر، تونس، مالزی، اردن و اوگاندا مربیگری کرده بودم. سوای اینها دو سال سرمربی تیم های نوجوانان و جوانان مجارستان بودم و دو سال هم در  کادر فنی تیم ملی وزنه برداری بزرگسالان کشورم فعالیت کردم. فکر می کنم این سوابق برای من قابل اعتنا تر از  دوستی با تاماش آیان باشد. 

 

خیلی ها جورج زالای را با مدال برتزی که در المپیک 1980 مسکو به دست آورد می شناسند. سوای آن مدال، تا قبل از آنکه به ایران بیایی موفقیتی هم در کارنامه مربیگری تو  ثبت شده بود؟

من دو سال قبل از اینکه به ایران بیایم در مجارستان فعالیت می کردم. قبل از آنهم یک سال در مصر، یک سال در مالزی و یک سال هم در تونس مربیگری کردم. البته در اوگاندا و اردن هم در دو مقطع کوتاه حضور داشتم اما بهترین نتیجه را در تونس به دست آوردم. من در رقابتهای جهانی 2002 ورشو، به عنوان سرمربی هدایت تیم ملی تونس را برعهده داشتم که در آن رقابتها وزنه بردار دسته 69 کیلوگرم ما، یوسف سبای صاحب مدال برنز  جهان شد. آن مدال نخستین مدال تاریخ وزنه برداری تونس در رقابتهای جهانی بود و تا الان هم دیگر  برای وزنه برداران این کشور آفریقایی به دست نیامد.

 

پس احتمالا با وزنه برداری ایران، اولین بار در  همان مسابقه های جهانی ورشو آشنا شدی؟
در آن مسابقه ها تیم ملی وزنه برداری ایران با هدایت ایوانف بلغاری توسط حسین رضازاده مدال طلای فوق سنگین را به دست آورد و محمدحسین برخواه هم در دسته 77 کیلوگرم صاحب مدال برنز شد. ضمن اینکه کوروش باقری هم در دسته 94 کیلوگرم رقابتهای ورشو وزنه زد و در دوضرب صاحب یک مدال برنز شد. من رقابتهای سال 2002 وورشو را کاملا به خاطر دارم اما اولین بار 30 سال پیش بود که با وزنه برداری ایران آشنا شدم؛ زمانیکه تیم ملی وزنه برداری ایران برای برپایی یک اردوی تدارکاتی به شهری به نام تاتا در 100 کیلومتری بوداپست آمد. من اولین بار با حضور در آن اردو از نزدیک با توانمندی وزنه برداران ایرانی آشنا شدم.

 

نزدیک به شش سال از حضور تو در وزنه برداری ایران می گذرد. چه عاملی باعث شد که این همکاری طولانی تر از  دیگر فعالیت هایت در عرصه مربیگری شود؟
من عاشق وزنه برداری هستم، ایران را دوست دارم و این را می دانم که ایران یکی از قطب های وزنه برداری در جهان است. روز اولی که به ایران آمدم آقای افشازاده برای من دنبال خانه بود اما من گفتم خانه نمی خواهم. من فقط یک اتاق می خواهم در محل  کمپ تیمهای ملی که همیشه در کنار وزنه برداران باشم و البته یک حقوق خوب. هنوز هم با گذشت شش سال خانه ای ندارم و در یک اتاق در محل کمپ تیم های ملی  زندگی می کنم. من اینجا شبانه روز با وزنه برداری زندگی می کنم و 24 ساعته در محل اردو هستم. آ«چه برای من اهمیت دارد فقط کار است و کار.

 

از حقوقی که دریافت می کنی راضی هستی؟

بله!

 

اواخر سال گذشته بود که کمیته ملی المپیک رقم دریافتی مربیان خارجی را اعلام کرد. در آن فهرست جلوی نام تو هم نوشته شده بود سه هزار و پانصد دلار.

بله! من هم آن لیست را دیدم. البته این حقوقی بود که از ابتدا برای من در نؤ گرفته بودند و در این سالها افزایش چندانی نداشته. با این حال من راضی هستم.

 

یعنی این حقوق بیشتر از دستمزدی است که یک مربی وزنه برداری در  مجارستان دریافت می کند؟

الان نمی دونم یک مربی وزنه برداری در مجارستان چقدر حقوق می گیرد. اما فکر می کنم بیشتر از نصف این حقوق را بگیرد. مجارستان کشور پولداری نیست، اما به هر حال هزینه های زندگی هم در آنجا زیاد بالا نیست.  

 

در این پنج – شش سالی که از زندگی تو در ایران می گذرد چه چیزی برایت از جالب تر از بقیه بوده است؟
فقط وزنه برداری! این رشته زندگی من است. 47 سال است که من با وزنه برداری زندگی می کنم و همیشه براین باورم که اگر وزنه برداری نباشد زندگی من هم تمام خواهد شد. دور بودن از خانواده واقعا سخت است اما این فقط عشق به وزنه برداری است که تحمل این شرایط را برای من ممکن کرده است. من حتی زمانیکه به خانه برمی گردم هم بخشی از زمان استراحتم را به کار با وزنه و میله ای که در خانه دارم می گذرانم.

 

کمی هم از تجربه حضور در المپیک لندن بگو... تو  در کنار کوروش باقری تیمی را کوچ کردی که صاحجب چهار مدال با ارزش شد؟

تجربه بی نظیری بود. من در المپیک 1980 مسکو خودم به عنوان وزنه بردار  روی تخته رفتم و توانستم مدال برنز بگیرم اما این موفقیت برای من طعم دیگری داشت. شاید باور نکنید اما از بابت چهار مدالی که وزنه برداران ایرانی در لندن گرفتند بیشتر از مدالی که خودم در المپیک مسکو گرفتم خوشحال شدم.

 

این را از ته قلب می گویی؟

بله!  به این خاطر که مربیگری خیلی سخت تر از وزنه بردار بودن است. وزنه بردار فقط یک مسابقه می دهد و بعد از دو ساعت کارش تمام می شود، اما یک مربی هر روز و هر ساعت درگیر وزنه برداران است. به همین خاطر وقتی وزنه برداری مدال می گیرد خوشحالی مربی اش چیزی از خوشحالی آن ورزشکار کم ندارد.

 

تو در المپیک مسکو وزنه زدی و در لندن 2012 مربی بودی. چه تفاوت هایی میان این دو المپیک وجود داشت؟

تفاوت چندانی ندیدم. البته در المپیک لندن کیفیت رقابتهای وزنه برداری در برخی اوزان بالاتر از المپیک مسکو بود.

 

به عنوان یکی از همراهان تیم ملی وزنه برداری، آیا این تیم در لندن شانس این را داشت که بیشتر  از چهار  مدال هم کسب کند؟

نه!  این چهار مدال سقف مدالهایی بود که تیم شش نفره ایران می توانست به دست بیاورد، اما می توانستیم با دو طلا از لندن برگردیم. پیش بینی من قبل از المپیک این بود که کیانوش رستمی و بهداد سلیمی طلا می گیرند، سجاد انوشیروانی صاحب مدال نقره می شود و نواب نصیرشلال هم برنز می گیرد. در مورد سعید محمدپور انتظار کسب عنوان چهارمی را داشتم، اما سهراب تجربه بین المللی زیادی نداشت ومن می دانستم کسی که بهترین نتیجه اش را در قهرمانی آسیا گرفته سخت است که بتواند در المپیک صاحب مدال شود. البته آسیب دیدگی او هم مزید بر علت شد. اما در مجموع اینکه از 6 نفر 4 مدال گرفتند عملکرد خوبی بود.

 

این عملکر خود انتظارات را از وزنه برداری بالا برده است. فکر می کنی در المپیک 2016 ریودوژآنیرو چه نتیجه ای برای وزنه برداری ایران به دست بیاید؟

در مورد ریودوژانیرو زود است که بخواهیم از الان صحبت کنیم. شاید بعد از یک سال بهتر بتوان پیش بینی کرد. باید دید چه کسانی اضافه می شوند و از این جمع کدام وزنه برداران دوباره به شرایط آرمانی برمی گردند.

 

 

 

فعلا که برخی از همین المپیکی ها بنا به دلایلی از  تیم ملی دور شده اند...

در هر حال من فکر می کنم سعید محمدپور تنها وزنه برداری است که از هم اکنون باید طلای ریودوژانیرو را برایش کنار گذاشت. البته اعتراف می کنم چهار سال در اوج بودن به هیچ وجه آسان نیست.

 

اگر اشتباه نکنم این عمر قهرمانی برای خود شما به عنوان مدال آور المپیک به چهار سال نرسید...

بله! من اولین مدال جهانی ام را سال 1978 در  رقابتهای جهانی آمریکا گرفتم. آن مدال در حرکت دوضرب دسته 110 کیلوگرم برای من به دست آمد. یک سالل بعد از آن نقره رقابتهای اروپایی را به دست آوردم و در المپیک مسکو هم روی سکوی سوم ایستادم.

 

چه شد که بعد از المپیک دیگر نتوانستی این روند را ادامه بدهی؟

متاسفانه یک ماه قبل از رقابتهای جهانی 1981 آرنجم درآمد و همین باعث شد که خیلی زود از صحنه رقابتهای جهانی خداحافظی کنم.

 

به عنوان یک خارجی بزرگترین مشکل وزنه برداری ایران را در چه می بینی؟

بزرگترین دغدغه من در ایران وضعیت تغذیه ورزشکاران ایرانی است. اینجا برخلاف بسیاری از کشورهای دیگر استعدادهای زیادی وجود دارد. امکانات هم در حدی که این استعدادها بارور شوند وجود دارد اما کسی نگران وضعیت غذایی وزنه برداران نیست. موضوعی که در کشورهای صاحب ورزش از اهمیت بالایی برخوردار است. در روزهای قبل از المپیک، اینجا دو یا سه وزنه برداران همیشه از بیرون غذا می گرفتند و این یک معظل بزرگ است. متاسفانه صبحانه و ناهار  ورزشکاران کیفیت لازم را ندارد  و این در عملکرد آنها تاثیر مستقیم می گذارد.

 

در این سالها روند حرکت وزنه برداری ایران را چگونه ارزیابی می کنی؟

اعتراف می کنم روز اولی که به ایران آمدم وزنه برداری در کشور شما به هیچ عنوان شبیه آنچه الان وجود دارد نیست. در این میان مدیریت حسین رضازاده یکی از عوامل تاثیرگذار است. کوروش باقری پروفسور وزنه برداری است و من فکر می کنم بخشی از این موفقیت را مدیون توانمندی او، تمریناتش و نظم و دیسیلین که در اردوهای تیم ملی حاکم کرده هستیم.

 

در پایان فکر می کنی تیم وزنه برداری نوجوان بتواند در ازبکستان موفق شود؟

یکی از آرزوهای من این است که در ازبکستان بتوانیم عنوانی قهرمانی جهان را به دست بیاو.ریم. این تیم سه ماه است که زیر نظر کوروش باقری تمرین می کند و این توانایی را دارد که یکی از سکوهای جهانی را از آن خود کند. من هم تلاش دوچندانی خواهم داشت تا این موفقیت برای آینده سازان وزنه برداری ایران به دست آید.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱
تشكر
United States
۲۲:۲۸ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۶
۰
۰
مرسی...مصاحبه كامل و مفیدی بود...

نیازمندی ها