در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
اما همیشه هم این ایدههای بشری به عمل تبدیل نشده و در سطح همان ایده باقی مانده است.
گاهی این ایدهها به حدی غیرواقعی و غیرمعقول بوده که تنها وقت و انرژی انسان را گرفته و نتیجه درخشانی به بار نیاورده است؛ مثلا ایده تبدیل سایر فلزات به طلا، قرنهای زیادی ذهن انسانها را به خود درگیر کرد، اما هیچ گاه این ایده واهی نتوانست نتیجه بدهد.
جدای از غیرعملیبودن برخی ایدهها، عملگرا نبودن مجریان ایدههای تازه نیز از جمله دلایل مهمی است که نظریهها و ابتکارهای مفید را در نطفه خفهکرده که این عامل دوم در برخی کشورها مثل ایران، گسترش بیشتری داشته است.
اگر از جنبه کلان به عادتهای شخصی ایرانیان نگاه کنیم، براحتی میبینیم بسیاری از آنان با وجود آنکه ایدههای خوبی برای تغییر آینده خود و همنوعانشان دارند، اما هیچگاه این تفکرات مثبت و مفید در میدان عمل نیامده و در نطفه خفه شده است.
حتی با نگاه به عادتهای روزمره زندگی خودمان هم میتوانیم ببینیم بسیاری از ایدههای طلایی ما در دوران نوجوانی، جوانی و در زمان حال، بیشتر از یک رویای غیرقابل تحقق جلوتر نرفته است.
ایدهپردازی شیرین است، عمل به ایده دشوار!
تولد یک ایده از ذهن انسان سرچشمه میگیرد و میتواند با سعی و تلاش آدمی به بار بنشیند، اما نکتهای که گاه در این میان فراموش میشود این است که پردازش و خلق یک ایده، راحتتر از عمل به ایدههاست و به همین علت نیز همواره صفی از ایدههای عملنشده در ذهن ما باقی میماند.
البته این حرف به این معنی نیست که خلق یک ایده، کاری راحت و بیدردسر است، ولی در مقام مقایسه میتوان گفت عرق ریختن برای به فعل درآوردن یک ایده خام، کار طاقتفرساتری به حساب میآید و به همت بیشتری نیاز دارد.
مثلا شاید بیشمار انسان در اعصار مختلف با ایدهپردازیهای گوناگون، ایده پرواز در آسمان بیکران را در سر پرورانده باشند، اما این تنها برادران رایت بودند که به طور جدی، ایده پرواز را به کاری عینی و واقعی تبدیل کردند.
مجریان ایده به کارشان اعتقاد ندارند
به اعتقاد کارشناسان علوم اجتماعی، بسیاری از ایدههای خام درونسازمانی در جامعه ایرانی، اگرچه روی کاغذ ثبت میشود، اما برای همیشه در حد یک ایده خام باقی میمانند.
دکتر امانالله قراییمقدم، جامعهشناس و عضو هیات علمی دانشگاه تربیت معلم به «جامجم» میگوید: یکی از عمده دلایلی که باعث شده است ایدههای ناب در کشور ما به عمل تبدیل نشود، این است افرادی که میخواهند ایده را به عمل دربیاورند، به کاری که انجام میدهند اعتقادی ندارند.
وی توضیح میدهد: مثلا بسیار پیش آمده یک ایده خوب در یک سازمان به تصویب رسیده است، اما مجریان آن ایده، اصلا اعتقادی به اجرای آن ایده نداشتهاند و فقط به صرف انجام یک کار اداری و به اصطلاح برای «از سر خود بازکردن» به انجام آن کار گمارده شدهاند.
به دنبال سود شخصی هستند
ایده را به نوزادی تشبیه میکنند که اگر از آن مراقبت و تیمار نشود، نمیتواند به رشد و بلوغ برسد؛ حالا فکر کنید پدر یا مادر، منافع خود را به منافع نوزادشان ترجیح دهند و حاضر نباشند برای رشد فرزندشان هزینه کنند. در چنین شرایطی بدیهی است آن نوزاد نمیتواند قوی و بالنده شود.
قراییمقدم تاکید میکند: بسیاری از ایدهها در ایران به این دلیل که مجریان همان ایده به دنبال منافع شخصیشان هستند و فقط سود خودشان را در اولویت قرار میدهند، به عمل تبدیل نمیشود. در همین خصوص نیز دورکهیم، جامعهشناس شهیر بر این عقیده است در جامعهای که در آن همه سنگ خود را بر سینه میزنند، ایدههای جدید خفه میشود.
سنگاندازی میکنند
یکی از مشکلات بارز نظام آموزش و پژوهش در ایران، مهاجرت نخبگان علمی از کشور است؛ طوری که هر ساله محققان پرشماری به دلیل کمبود حمایتهای مالی و علمی، بار سفر را میبندند و برای تحقق ایدههای خود راهی کشورهای دیگر میشوند.
قراییمقدم با بیان اینکه جوانان ایرانی افتخارات زیادی کسب کردهاند، یادآور میشود: متاسفانه مشکل اینجاست بسیاری از زیرمجموعههای نظام علمی و اداری ایران به رانت و پارتی آلوده شده است و به همین دلیل شاهدیم در برخی موارد، جوانانی که انگیزه زیادی برای کارکردن و تحقق ایدههای علمی دارند، با سنگاندازیهای رنگارنگ افراد مختلف مواجه میشوند؛ طوری که دیگر این جوانان برای تحقق ایدههای علمی، انگیزه لازم را از دست میدهند.
همبستگی ایرانیها ضعیف است
در کشوری مثل ژاپن که مردمش به اتحاد و همدلی بین اقشار مختلف جامعه مشهور هستند، ایدهها خیلی راحتتر میتواند به عمل تبدیل شود، زیرا کافی است در چنین جامعه به همپیوستهای، ایدهای به عنوان یک ایده ملی و حساس شناخته شود، در آن صورت همه دست به دست هم میدهند تا آن ایده ملی را به یک عمل موفقیتآمیز تبدیل کنند.
در واقع میتوان گفت سطح همکاری و همدلی مردم با محققشدن ایدهها رابطه مستقیم دارد.
این مدرس دانشگاه تربیت معلم، با بیان اینکه همبستگی بین ایرانیها، گونهای همبستگی مکانیکی است، توضیح میدهد: در همبستگی ارگانیسمی، همه اجزا با یکدیگر هماهنگ است و همه با هم فکر میکنند یک پیکر واحد هستند، اما متاسفانه همبستگی بین ایرانیها از نوع مکانیکی است که در اغلب اوقات، مثل اجزای ماشین در کنار یکدیگر است، ولی همدیگر را به طور کامل درک نمیکنند. وی عنوان میکند: همین نبود همدلی در محیط کار باعث شده ایدهها نتواند با مشارکت جمعی و همفکری به نتیجه برسد و در بهترین شرایط، آدمهای خلاق مجبور میشوند ایدههای نابشان را با کمترین سطح همکاری دیگران به نتیجه برسانند.
عادتکردن به مصرف ایدههای دیگران
فکر کنید در جامعهای زندگی میکنید که در آن همه ایدههای ناب جوامع دیگر را در اختیارتان قرار میدهند و حتی نتایج عملی آن ایدهها هم به طور کامل در اختیارتان باشد؛ طبیعی است در این شرایط، خیلی از افراد همان جامعه به دلیل در اختیار داشتن آسان ایدههای دیگران، تمایلی به خلق ایدههای جدید یا تحقق ایدهها ندارند؛ زیرا همه چیز به صورت آماده و بستهبندی شده در اختیارشان قرار میگیرد. با نگاهی گذرا به جامعه ایرانی میبینیم بسیاری از شهروندان به مصرف فرآوردهها و نوآوریهای سایر کشورها عادت کردهاند و حتی در صورت خلق محصولی ملی، در بسیاری از موارد از آن محصول حمایت لازم به عمل نمیآید.
امین جلالوند - گروه جامعه
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی اختصاصی «جام جم» با رئیس کانون سردفتران و دفتریاران قوه قضاییه عنوان شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی بیپرده با محمد سیانکی گزارشگر و مربی فوتبال پایه
گفتوگو با محسن بهرامی، گوینده کتاب «مسیح بازمصلوب»