متفکران تن‌آسا

واژۀ انگلیسی idleness به معنی بطالت برابر با کلماتی مانند بیکاری، تنبلی، بیهودگی، سستی و بی‌حالی است.
کد خبر: ۵۴۶۵۵۹
متفکران تن‌آسا

معانی گوناگون بطالت نشان می‌دهد با مفاهیم متفاوت و درعین حال مشابهی روبه‌رو هستیم. در بررسی پژوهش‌های علمی انجام شده در مورد بطالت نیز این چندگانگی دیده می‌شود. تنوع معانی و برداشت‌های موجود از بطالت نشان می‌دهد با پدیده‌ای دارای معنی صریح و مشخص سروکار نداریم لذا فهم درست آن نیازمند رجوع به برخی قراین و مفاهیم دیگر مانند کار، زمان، هدف، پوچی، ملال، استراحت و فراغت است.

در تعریف بطالت به معنی گذراندن زمان بدون انجام کاری یا اجتناب از انجام کار و فعالیت یا تنبلی بدون هدف نیز این قراین به چشم می‌خورد.

بطالت امری نکوهیده شمرده می‌شود و برخی آن را منشأ تمام زشتی‌ها می‌دانند. می‌گویند شیطان در دستان فرد عاطل همیشه شرارتی برای انجام می‌یابد. هزیود بطالت را مایه شرمساری می‌دانست و ویکتور هوگو آن را سنگین‌ترین رنج و ستم برمی‌شمرد. تاریخ بشر بظاهر درستایش کار رقم خورده است.

با وجود این، گهگاه رساله‌ها و مقاله‌هایی با نگاه مثبت به بطالت نگاشته شده است. ویرجینیا وولف می‌گوید: «در بطالت و رویاهای ماست که گاه حقیقت فرو نهفته بالا می‌آید و آشکار می‌شود.»

آگاتاکریستی معتقد بود اختراع، زاده بطالت است و نه احتیاج و آنتوان چخوف می‌نویسد: هیچ شادی نیست که با بطالت برابر نباشد و تنها آن چه بی‌فایده است می‌تواند لذتبخش تلقی شود و بالاخره فیلسوف معروف برتراند راسل، مقاله‌ای در ستایش بطالت نوشته است که در آن با نگاهی انتقادی نسبت به کار و انواع آن می‌گوید: نیل به شادی و سعادت بشر در تقلیل سازمان‌یافته کار تحقق می‌یابد.

در سال 1880، پُل لافارگ کوبایی ـ که در فرانسه تحصیل و زندگی کرد و داماد کارل مارک، فیلسوف معروف بود و بارها به دلیل نظرات اعتراضی خود به زندان رفت و به لندن و اسپانیا پناهنده شد ـ جستارهای سیاسی زیادی نوشته است که معروف‌ترین آنها به صورت پاورقی در هفته‌نامه برابری به نوعی تن‌آسایی و بطالت را که متفکران پیشین درباره‌اش گذرا حرف زده بودند، صورت‌بندی کرد. او در 1883 هم زمانی که در زندان سنت‌پلاژی به سر می‌برد، یادداشت‌هایی برای تجدید چاپ این کتاب نوشت.

در سال 1996، «در ستایش از تن‌آسایی پالایش یافته» را رائول ونه‌گم نوشت. ونه‌گم بلژیکی صاحب مقاله‌ها و کتاب‌های متعددی است که از آن جمله می‌توان به کتاب جنبش آزادی روحی، برای یک بین‌الملل نوع بشر، مایی که امیال‌مان بی‌انتهاست، دفتر خیالی خاطرات و... نام برد.

در سال 2006، نشر لور د فور در فرانسه دو متن لافارگ و ونه‌گم را همراه با دو مقاله دیگر یکجا منتشر کرد؛ مقاله‌های «راه‌های تن‌آسایی» نوشته فیلیپ گدار و «سفر به دیار تن‌آسایی» نوشته پلین واگنر. فیلیپ گدار که خود همراه با همسرش به کشاورزی در یک سبزی کاری به روش طبیعی مشغول است، جستارهای سیاسی زیادی را منتشر کرده که مشهور‌ترین آنها همکاری‌اش با هانری لوفو، جامعه‌شناس درباره تروریسم بوده است.

گدار نوشته‌های مهمی درباره کار منتشر کرده که «علیه کار کودکان» و «علیه کار» از آن جمله‌ است. پلین واگنر هم روان‌شناسی است که خود را وقف آموزش و پرورش کرده است.

او با کارگاه‌های نوشتار، تئاتر و قصه‌گویی، نوجوانان را در تقابل با مشکلات تحصیلی و اجتماعی‌شان همراهی کرده و بویژه در مبارزه علیه بی‌سوادی فعالیت می‌کند.

پا‌نوشت: در نگارش این مطلب از بخشی از یادداشت آقای دکتر غلامحسین معتمدی که در چند رسانه‌ آنلاین انتشار یافته، استفاده شده است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱
محمد
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۴۹ - ۱۳۹۱/۱۲/۱۴
۰
۰
خیلی عالی بود

نیازمندی ها