آنچه می خوانید تحلیلی از مجله تایم است که در همان سالهای آغازین انقلاب و به منظور کنکاش در خصوص ریشه های اجتماعی و سیاسی انقلاب نگاشته شده است؛ تحلیلی که بر خلاف خیلی از اظهار نظرهای یکسویه و مغرضانه غربی، نقش بارز مذهب و روحانیت را نادیده نگرفته است.
باید زمانی طولانی از انقلاب بگذرد تا بتوان تحلیلی دقیقتر و فراگیرتر در مورد سقوط شاه ارائه کرد. این تحول از بعد شکلی با دیگر قیامهایی که طی دهههای اخیر در ایران به وقوع پیوسته، متفاوت است و تا آنجا که به حوزه خارجی برمیگردد با دیگر انقلابهای معاصر تفاوتهایی بنیادین دارد.
انقلاب 1978 ایران ماهیتی اسلامی داشت که آن را از بعد ایدئولوژیک از تمام انقلابهایی که طی دهههای اخیر در دیگر کشورها به وقوع پیوسته و همچنین انقلاب مشروطه متمایز میکند.
انقلابهای غربی بخصوص در فاز اولیه خود به چپ متمایل بوده و سپس به سمت سکولاریزم گرایش یافتهاند. حتی در مواردی که ایدئولوژی مذهبی غالب بود مثل جنگهای مدنی بریتانیا در سال 1640 میلادی رهبران مذهبی سکان هدایت آن را به دست نگرفتند.
در انقلاب ایران طبقه روحانیون در شکلگیری، هدایت و پیروزی انقلاب نقش قابل توجهی داشتند و با پیروزی آن طلایهدار شدند و سکان هدایت امور را به دست گرفتند.
نکته عجیب این که برخلاف سایر انقلابها که اقشار ضعیف، بار اصلی را به دوش کشیدند، تقریبا تمام اقشار در آن ایفای نقش کرده و از شکلگیری و پیروزی آن حمایت کردند.
انقلاب به پیروزی رسید، چون شاه دچار خطای محاسباتی شده بود، نیروهای نظامی آنطور که باید و شاید به او وفادار نماندند و انقلابیون از انضباط و اتفاقنظری مثالزدنی برخوردار بودند.
استقلال علمای ایرانی از حاکمیت و نزدیکی بازاریها با آنان یکی از زمینههای شکلگیری ائتلافی بود که خیلی زود گسترش یافت و جامعه را در برگرفت و زمینهساز پیروزی انقلاب و سقوط حاکمیت شاه بود.بازار در ایران از دیرباز کانون تحرکات مذهبی، اجتماعی و اقتصادی بوده و حتی در سالهای اخیر به قطب اشتغالزایی تبدیل شده و سهمی قابل توجه در اقتصاد کشور کسب کرده است.
بازاریها خیلی پیشتر از انقلاب هم با دولت بر سر واردات بیرویه کالا از خارج و دادن امتیاز به خارجیها و نزدیکان حاکمیت اختلاف داشته و معتقد بودند این روند به تولید و تجارت آنان لطمه میزند. واردات گسترده کالا با تعرفههای پایین گمرکی اعتراض بازاریها را برانگیخته بود و حاکمان هم از ترس رویارویی با غرب کاری برای کاستن از این دغدغهها انجام نمیدادند.
در کنار این مساله رویکردهای مذهبی هم در بالا گرفتن نارضایتی عمومی نقشی بسزا داشت.
دولت وقت به مبلغان مسیحی اجازه میداد آزادانه در کشور فعالیت کنند، به شعائر مذهبی بیتوجه بود و بر اجرای اصلاحات به سبک غربی پای میفشرد.
نادیده گرفتن وضع روستاییان و شکلگیری نظام ارباب ـ رعیتی اوضاع را در مناطق روستایی به مرحله بحران رسانده بود.
کمبود و گاهی حتی نبود امکانات زیرساختی در روستاها موجب شده بود، روند مهاجرت به شهرها شدت یابد و روستاها را خالی از سکنه کند.
روستاییان در شرایطی نبودند که بتوانند خود را سازماندهی کرده و از وضع خود ابراز نارضایتی کنند در حالی که کوچ به مناطق شهری و حاشیهنشینی هم خیلی از مشکلات آنان نکاسته بود.
فقر حاکم بر مناطق حاشیهای و تضاد بین باورها و اعتقادات این مناطق با حوزههای شهری زمینهساز مشارکت جدی و فعال آنان در انقلاب شد.
هر انقلابی به یک جرقه نیاز دارد و جرقه انقلاب ایران بیتوجهی شاه به مشکلات اقتصادی ضعفا و نادیده گرفتن حساسیتهای مذهبی جامعه بود.
در این بین نقش بیبدیل رهبری ایران را نمیتوان نادیده گرفت. اعتماد عمیق مردم ایران به علما و محبوبیت آیتالله خمینی باعث شد شاه در مراحل آخر انقلاب نتواند اقدامی علیه ایشان انجام دهد و عملا در برابر انقلاب و رهبریاش خلع سلاح شود.
شاه در مراحل اولیه بروز اعتراضات تلاش کرد بر موضع خود پای فشرده و انقلابیون را نادیده بگیرد، اما وقتی اعتراضات بالا گرفت او دیگر چارهای جز قبول انقلاب و اذعان به این که «صدای انقلاب مردم» را شنیده، نداشت.
با این حال آتش انقلاب به قدری گسترده شده بود که دیگر خاموش کردن آن ممکن نبود. مردم منسجم شده بودند و در مقابل نیروهای وفادار به شاه دچار تشتت و پراکندگی.
مداخله آشکار و نهان غربیها در روند انقلاب و تلاش برای جلوگیری از سقوط شاه هم مزید بر علت شد تا او مهرهای دستنشانده جلوه کرده و اعتبار خود را به طور کامل از دست بدهد.
اگر تصور کنیم انقلاب ایران با سرکوب بیشتر قابل کنترل بوده و از پیروزی بازمیماند، اشتباه بزرگی است، چراکه نارضایتی مردم و آرمانهایی که وقوع انقلاب را رقم زد برای سالها و حتی شاید دههها در ایران ریشه دوانیده بود و به این راحتیها از خاطر مردم محو نمیشد.
پیروزی انقلاب در ایران محتوم بود و شاه با سرکوب مردم فقط به آن سرعت بخشید. هرچند در مورد چرایی انقلاب ایران اختلافنظرهای زیادی وجود دارد، اما این واقعیت را که این انقلاب کاملا از انقلابهای معاصر متمایز است، نمیتوان کتمان کرد.
رضا سادات - جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد