باغ مطالعه است و بس

نه تنها حقیرمعروف به «الاحقر»، که بسیاری از بزرگان و علمای دیگر، بعضا همواره این سوال عمیق فلسفی برایشان مطرح بوده که چرا و به چه علت ملت مثل سابق بر این حوصله نمی‌کنند کتاب بخوانند؟ مگر چی کم دارند؟... الحمدلله، ماه به ماه هم که یارانه شان را می‌گیرند.
کد خبر: ۵۳۶۹۰۴
باغ مطالعه است و بس

زبان حال ملت: از دست و زبان که برآید، کز عهده شکرش به در آید؟...

سخنگوی دولت: خواهش می‌کنم؛ قابل شما را ندارد. کاش می‌شد که تمام بودجه مملکت را به پای شما بریزیم. من به پای تو چه ریزم که سزای تو بود؟...

کشف جدید: راقم این سطور، به سهم ناچیز خود روی این موضوع و مسأله، تحقیق و تفحص کرد و خوشبختانه نتایج خوبی هم دستگیرش شد که خدمت شما عرض می‌کنم. بنده به‌عنوان نمونه، از تمام سوابق ایام، برداشتم روی مقطع زمانی عصرحافظ ـ که تا مقطع حساس کنونی، حدود ششصد سالی فاصله دارد ـ کار کردم. شب و روز هم کار کردم. چه، معتقد بودم که ما برای کار کردن آمدیم.

خب،نتیجه چی شد؟....هیچی؛ در کمال تعجب مشاهده کردم که هرجا این شاعر بزرگ شیرازی الاصل سخن ازکتاب به میان آورده و از اشتیاق و علاقه وافر خود به مطالعه گفته؛ پای فضای باز و چمن و باغ و گلشن و گلستان را هم به میان آورده و به زبانی کنایی و تلویحی، از لزوم ملازمت کتاب با این فضاهای سبزگفته است: «فراغتی و کتابی و گوشه چمنی» (نمونه‌های دیگرش را لطفا خودتان دردیوان حافظ یا ـ اگر حال ندارید ـ در موتورهای جستجوگر اینترنت سرچ بفرمایید. نگارنده بیکار که نیست؛ باید طنزش را بنویسد!)

فلذاست که مسئولان شهری، پیش از مسوولان دولتی، پی به این راز بزرگ بردند و تا دولت به هم بجنبد، به هم جنبیدند و از مدت‌ها قبل شروع به ساختن «باغ کتاب» کردند. از قرار معلوم، فاز اول این باغ در اسفندماه امسال به بهره‌برداری می‌رسد. این مطلب را قائم مقام معاونت امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران گفته و دیگر چیزی نگفته. ظاهرا بلافاصله رفته تا کار باغ را تمام کند. چرا که ایشان تاکید کرده تا پایان مدیریت شهری فعلی، تمام پروژه‌های شهری به اتمام می‌رسد. این از آن باغ‌های خوبی است که میوه‌اش کتاب است. درهم هم نیست؛ سواکردنی است.

با کمی دستکاری:

باغ مطالعه است و بس،میوه نمی‌دهد به کس

جز به نظر نمی‌رسد، سیب کتاب قامتش

بسته پیشنهادی: ضمن استقبال از افتتاح هرچه زودتر باغ کتاب، به عنوان یکی از اهل کتاب، خیلی یواش، چند نکته‌ای را گوشزد می‌کنم:

1ـ ایجاد فراغت: چون جناب حافظ به سه‌گانه لازم فراغت و کتاب و گوشه چمن باهم اشاره کرده؛ از این‌رو امیدواریم که با فراهم شدن دو مورد کتاب و گوشه چمن (باغ فعلی)، مسوولان به فکر ایجاد فراغت برای شهروندان نیز باشند. الان بنده‌های خدا بیشتر اوقات شریفشان مصروف کسب روزی حلال می‌شود.

2ـ تشکیل بن خانه: همچنان که بسیاری از باغ‌ها یک چندتا گلخانه هم دارند، بد نیست که در ورودی باغ، یک «بن خانه» نیز در نظر گرفته شود تا به علاقه‌مندان کتاب که فاقد استطاعت لازم برای خرید آن هستند و باید نان شب بخرند؛ بن کتاب تقدیم کند. این جوری افراد بیشتری داخل باغ می‌شوند.

3ـ مواد لازم باغ: هر باغی معمولا مقدار زیادی بلبل و قناری و گنجشک و از این جور پرندگان خوش صدای دارای مجوز آواز دارد. با وجود آنها مطالعه بیشتر و بهتر می‌چسبد. فقط مسوولان باید مواظب آلودگی هوای تهران باشند که لااقل روی این پرندگان اثر سوء نگذارد که متعاقبا آنها ممکن است روی مطالعه کنندگان داخل باغ اثر سوء بگذارند. آن وقت بازممکن است که آمار سرانه مطالعه کتاب کاهش پیدا کند.

4ـ گسترش باغ: نه تنها تأسیس باغ کتاب خیلی خوب است، که به نظر ما باید کل شهر را به باغ کتاب تبدیل کنیم. مگر نگفتند که: «الکتب بساتین العلماء»؛ یعنی کتاب‌ها باغ و بوستان‌های دانشمندانند؟... خب پس هرچه کتاب در سطح شهر بیشتر شود، در حقیقت باغ کتاب وسعت پیداکرده است. امیدواریم روزی برسد که وقتی کسی سری به باغ کتاب نمی‌زند، همه چپ چپ نگاهش کنند و بگویند: «ظاهرا طرف توی باغ نیست!»

رضا رفیع

newsQrCode
برچسب ها: گلخانه
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها