کوروش زارعی بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون است و در زمینه هنر نمایش نیز تجربیاتی در کارگردانی دارد.
کد خبر: ۵۲۴۴۶۲

او را در نقش لاوی برادر بزرگ یوزارسیف در سریال حضرت یوسف به یاد دارید. «بانوی بی‌نشان»، «پرنیان هفت رنگ»، «مسافران کوفه»، «کانال کمیل»، «بردار شدن حسین‌بن‌منصور ‌حلاج» و «رویاهای خلیح فارس» از جمله آثار تئاتری او هستند. او در فیلم‌ها و سریال‌هایی همچون «مختارنامه» و «روز رستاخیز» نیز نقش آفرینی کرده است.

زارعی به حادثه جالبی که در زمان اجرای یکی از نمایش‌ها برای او رخ داده، اشاره می‌کند. وی می‌گوید: حدود ده سال پیش، ما در ایام محرم نمایش «خورشید کاروان» را در قم اجرا می‌کردیم. این اجرا مصادف شده بود با روز سیزدهم خرداد و فردای آن، چهاردهم خرداد و مراسم سالروز ارتحال امام خمینی(ره). یک کاروان از استان کرمان آمده و شب را در قم بیتوته کرده بودند که صبح به حرم امام (ره) بروند. آنها آمدند تا نمایش ما را ببینند. من نقش شمر را بازی می‌کردم و سالن هم مملو از تماشاگر بود. دقایق پایانی نمایش دیدم یک آقای قد بلند که حداقل نیم متر از من بلندتر بود، تماشاگران را می‌زند، چشم‌هایش قرمزبود و ناسزا می‌گفت.روی صحنه آمد. همه بازیگران خود را کنار کشیدند. من تنها در وسط صحنه مانده بودم. آن مرد به سمت من آمد و نفرین می‌کرد و فحش می‌داد. من به دستش نگاه کردم که چاقو یا وسیله‌ای در دستش نباشد. عقب عقب رفتم. او به من حمله ور شد و من هم متقابلا حمله کردم. یقه اش را گرفتم و او را زمین زدم. درگیری و کشمکشی بین من و او صورت گرفت. کشان کشان او را لبه سن آوردم و پرتش کردم. گفتم بیایید این مردک ابله را ببرید. کارگردان نمایش و بقیه دوستان آمدند و او را بردند و نمایش را ادامه دادیم.

خلاصه نمایش را طوری که به هم نخورد، به پایان رساندیم و کسی هم متوجه نشد.

نگران ایست قلبی بودم

محمد نوری متولد نوزدهم دی ۱۳۶۱ در سنقر بازیکن فعلی پرسپولیس و تیم ملی فوتبال ایران می‌باشد. نوری سابقه بازی در تیم‌های هما، سپاهان و صبای قم را دارد. وی ۱۴ بازی و ۳ گل ملی در کارنامه دارد.نوری در مورد حادثه‌ای که برایش رخ داده است، می‌گوید: در بازی با سپاهان که حدود دو ماه پیش انجام شد، به​عنوان یکی از بازیکنان اصلی به میدان رفتم. در نیمه اول همه چیز خوب بود و اتفاق خاصی نیفتاد، اما در آغاز نیمه دوم اتفاقاتی افتاد که من در زندگی ورزشی خود ندیده بودم. ما وقتی بازی را آغاز کردیم، چند بازیکن از جمله خودم حالت سرگیجه داشتیم و در زمین به قول معروف تلوتلو می‌خوردیم و اصلا نمی‌توانستیم تمرکز کنیم،حتی وقتی توپ را می‌گرفتم و می‌خواستم حرکت کنم توپ می‌رفت و من جا می‌ماندم. این اتفاق برایم غیر قابل باور بود اما بازیکنان سپاهان نیز از این موضوع آگاه بودند و به من می‌گفتند حالت خوب است. من نمی‌دانستم بازی چند چند است. آنها دو گل به ما زدند. وقتی بیرون از زمین برای مداوا می‌رفتم مشکلی نداشتم، اما وقتی می‌خواستم وارد زمین بشوم چند بار این اتفاق افتاد ونگرانم بودم هرلحظه دچار ایست قلبی شوم. متاسفانه آخر هم معلوم نشد چه بلایی سر ما آمده است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها