این اتفاق مربوط به سالها پیش است. زمانی که من بازپرس پرونده در یکی از شهرهای دور از پایتخت بودم. پرونده مربوط به پسر نوجوانی بود که دوستش را کشته بود. متهم 16 سال بیشتر نداشت و مقتول هم پسر جوانی بود. متهم در اظهارات خود گفته بود چون مقتول به خواهرش نظر داشته و به او متلک گفته دست به این کار زده است.
زمانی که او را به شعبه آوردند از او خواستم جزئیات ماجرا را به طور کامل توضیح دهد و به او گفتم اگر در گفتههایش صداقت نداشته باشد در این دنیا و در آخرت عقوبت آن را خواهد دید. پسر نوجوان مدعی شد زمان قتل چاقویی نداشته و در واقع چاقوی مقتول بوده که باعث شده این قتل اتفاق بیفتد.
متهم گفت: مقتول به خواهرم متلک میگفت و مرتب مزاحم او میشد. وقتی شنیدم چنین کاری کرده خیلی ناراحت شدم. رفتم به او اعتراض کنم و به خاطر کاری که کرده بود تذکر بدهم اما او به جای اینکه خجالت بکشد چاقو درآورد و من هم چاقو را از دستش گرفتم و به شکمش فرو کردم. او مدعی بود شاهد هم دارد.
دو شهودی را که گفته بود احضار کردم. به آنها تذکرات لازم را دادم و گفتم شهادتشان میتواند از پایمال شدن خونی جلوگیری کند و گفتم باید واقعیت را بگویند، چون سرنوشت یک پرونده قتل و ریخته شدن خون یک مسلمان مشخص خواهد شد. آنها هم اطمینان دادند که میخواهند واقعیت را بگویند. مدعی شدند هیچ نسبتی با متهم ندارند و بعد هم گفتند شاهد بودند مقتول با چاقو به سمت متهم حمله کرده و متهم هم در دفاع از خودش دست به قتل زده است.
دو هفته بعد و در حالی که همچنان درمورد پرونده تحقیق میکردم پرونده دیگری به دستم رسید مبنی بر اینکه مردی به خاطر تصادف با تانکر بنزین در آتش سوخته است. آتشسوزی به قدری شدید بود که حتی استخوانهای مقتول هم سوخته بود و جسد قابل شناسایی نبود. با توجه به مدارک برجای مانده مشخص شد جسد متعلق به مردی است که سوار پژو بوده، با مشخص شدن هویت این مرد متوجه شدم این مرد یکی از همان شاهدانی است که در مورد پرونده نوجوان متهم به قتل شهادت داده است.
این ماجرا برایم بسیار عجیب بود و میدانستم مرگ او علتی دارد. چند روز بعد در بررسیهایی که انجام دادم متوجه شدم متهم برای اینکه بتواند خود را تبرئه کند شاهد دروغین درست کرده است. وی روز حادثه در حالت خشم به خانه رفته چاقویی برداشته و به محل برگشته و دست به قتل زده است. یک هفته بعد از این ماجرا بود که شاهد دوم آمد و در حالی که بشدت گریه میکرد گفت شهادتش دروغ بوده و اصلا در محل قتل نبوده و چیزی ندیدهاست. بعد هم گفت او و مردی که در آتش سوخته است از اقوام قاتل هستند.
آنها با کاری که کردند قصد داشتند خون یک مسلمان را پایمال کنند و مجازات آن را هم دیدند. مقام شاهد در پرونده بالاست و حتی اگر طلب پول کند دادگاه باید به او پول بدهد چرا که گفتههای شاهدان میتواند در تعیین سرنوشت یک پرونده و خون یک مسلمان موثر باشد. همه انسانها همیشه باید واقعیت را بگویند اما قاضی موظف است به شاهد یادآوری کند گفتههایش بسیار میتواند موثر باشد و ممکن است بیگناهی را پای چوبهدار ببرد یا گناهکاری را تبرئه کند. به همین خاطر هم باید با دقت و صداقت در مورد آنچه دیده است شهادت دهد.
حسن تردست قاضی بازنشسته
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
نماینده جنبش جهاد اسلامی فلسطین در ایران در گفتگوی تفصیلی با جام جم آنلاین مطرح کرد
گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با رضا مسعودی، بازیگر نقش شهید علی هاشمی
در گفت و گوی اختصاصی «جامجم» با سید ابراهیم محمد الدیلمی، سفیر یمن در تهران تشریح شد