
بعد از این سکانس، صدای دست همه کسانی که در سالن سینما نشسته بودند، بلند شد. چند ثانیهای طول کشید تا حتی آنها که میدانستند قرار است اکبر عبدی را در یک گریم متفاوت ببینند، متوجه شوند پیرزنی که همینطور زیر لب غر میزند همان جناب آقای بازیگر است که حالا چهرهاش زیر یک گریم سنگین پنهان شده است؛ گریمی که باعث شد خیلیها با دیدن او روی پرده سینما یکه بخورند.
این مطلب مروری است بر گریمهای متفاوت و ماندگار در تاریخ سینما و تلویزیون؛ گریمهایی که یا اینقدر «متفاوت» و عجیب بوده که یادمان مانده یا آنقدر روی آن نقش نشسته و با آن «متناسب » بوده که مثلا وقتی بخواهیم چهرهای از یک دختر ترشیده، قصاب یا هر تیپ دیگری یادمان بیاید، اولین صورتی که به ذهنمان میرسد، چهره فلان بازیگر در آن فیلم است.
گریمهای متفاوت
رضا کیانیان
او در «یک تکه نان» (1383) سه گریم فوقالعاده سنگین داشت. وی در این فیلم نقش سه پیرمرد را با سه گریم متفاوت بازی میکرد. کیانیان برای هر بار گریم حدود چهار ساعت زیر دست عبدالله اسکندری مینشست. کیانیان از آن بازیگرانی است که صورتش خوراک گریمورهاست. او در «مختارنامه» (1389) چنان گریم متفاوتی داشت که تماشاچیها برای این که آقای بازیگر را بشناسند، باید بیشتر به صدایش توجه میکردند تا چهرهاش! کیانیان برای مختارنامه یک شکم حسابی داشت و بینیاش با چند لایه گریم چنان بزرگ و پهن شده بود که کمتر کسی در نگاه اول او را میشناخت. البته او یک بار دیگر هم در سریال «کیف انگلیسی» (1378) سراغ عجیب کردن بینیاش رفت. کیانیان در این سریال یک بینی بزرگ و کج داشت که او را به طرز عجیبی به شخصیتش نزدیک کرده بود. کیانیان در «یه حبه قند» (1389)، « یه بوس کوچولو» (1384)، «روزگار قریب» (1381)، «خانهای روی آب» (1380) و فیلمها و سریالهای زیادی زیر دست گریمورها رفته و صدایش هم در نیامده است.مجموعه« کلاه پهلوی» نیز که این روزها از تلویزیون در حال پخش است ، یکی از متفاوت ترین گریم های دوران بازیگری کیانیان را برای وی به همراه داشته است.
گریمهای متفاوت
آزیتا حاجیان
تا سالها پس از «دزد عروسکها» (1368) کسی حرفی درباره جادوگر فیلم نمیزد و کسی نمیدانست عجوزه ساکن زیرزمین داستان، همان آزیتا حاجیان جوان آن روزهاست. شاید حاجیان در آن روزها تجربهگراتر از سالهای بعد بازیگریش بود که حاضر شد در سالهای اول ستاره شدنش چنین بلایی سر صورتش بیاورند.
گریمهای متفاوت
اکبر عبدی
عبدی دو بار و با دو گریم بشدت متفاوت نقش زن را بازی کرده است که هر دو بار هم حسابی جنجال به راه انداخت. عبدی در آدم برفی (1373) جلوی چشم تماشاچی تصمیم گرفت برای راه افتادن کارش به دختر اتوکشیدهای تبدیل شود. برای همین هم خودش را بزک کرد و به دختر آدابدان و شیکی تبدیل شد. هر چند در آخر فیلم دوباره به اصل خودش برگشت، اما گریم متفاوت عبدی باعث شد آدم برفی برای پروانه نمایش مدتها معطل بماند. اما تجربه عبدی در «خوابم میآد» (1390) یک تجربه متفاوت بود. او به عنوان یک شخصیت زن با گریمی سنگین و بشدت باورپذیر روی پرده سینما رفت. عبدی با گریم ایمان امیدواری و البته قابلیت بازی خودش به عنوان یک زن عامی اینقدر باورپذیر شده بود که در چند ثانیه اولی که او را روی پرده میدیدی، باید چهره خود عبدی را در ذهن مرور میکردی یا یادت بیاید این پیرزن در اصل خود آقای بازیگر است. عبدی هم تعریف میکند بعد از تست گریماش وقتی با همان قیافه راهی خانه میشود، از نگهبان در خانهشان گرفته تا خانوادهاش، او را نمیشناسند و فکر میکنند عمه اکبر عبدی به خانهشان آمده است. مادر، اجارهنشینها، محله بهداشت، سفر جادویی، آدم برفی، مدرسه پیرمردها و روز فرشته فقط تعدادی از فیلمهای عبدی است که در آنها گریمهای کاملا متفاوت داشته است.
گریمهای متفاوت
عزتالله انتظامی
برای بازی در نقش خان مظفر «هزار دستان» (1366) ساعتها زیر گریم بود. انتظامی برای این نقش باید شکمی زیر لباسش جاساز میکرد که چیزی حدود سه کیلوگرم وزن داشت و همین کار جناب بازیگر را سخت میکرد. البته انتظامی سالها قبل برای بازی در نقش مش حسن «گاو» (1348) زیر بار یک گریم سنگین رفته بود. او موقع گریم براحتی خودش را به دست گریمورها میدهد تا هر بلایی میخواهند سرش بیاورند.
گریمهای متفاوت
محمود بصیری
اگر پیرزن «دستفروش» (1365) را ببینید، باورتان نمیشود این صورت چروک و چشمهایی که هر لحظه ممکن است به خواب ابدی بروند، همان محمود بصیری است.
او آن سالها جوان رعنایی بود که قبول کرد زیر گریم چند لایه و سنگین اسکندری بنشیند تا او و چهار دستیارش روی صورتش کار کنند. جالب است بدانید بصیری برای این نقش 15 هزار تومان هم دستمزد گرفت.
گریمهای متفاوت
حمید فرخنژاد
فرخنژاد جزو بازیگرانی است که کاراکترهای زیادی را بازی کرده است. او یکی از متفاوتترین گریمها را در سریال «حلقه سبز» (1385) داشت؛ یک روح سرگردان که چهرهاش رفتهرفته قابل تحملتر میشد.
گریمهای متناسب
مهدی فتحی
شاید هیچکس به اندازه مهدی فتحی نمیتوانست عمروعاص سریال «امام علی»(ع) باشد. او با یک شکم بزرگ و ریشهای پرپشت به یکی از ماندگارترین چهرههای سریالهای تاریخی تبدیل شد.
گریمهای متناسب
فریماه فرجامی
اینطور که معلوم است او اولین زن تاریخ سینمای ایران است که حاضر شد موهایش را زیر تیغ بدهد. فرجامی در «سرب» (1367) با خونسردی تمام جلوی دوربین نشست و موهایش را زیر تیغ داد. سالها بعد از او خاطره حاتمی در «قرنطینه» (1386) و زهرا داوودنژاد در «بچههای بد» (1379) هم این کار را کردند.
گریمهای متناسب
پرویز پرستویی
با این که 14 سال از ساخت «آژانس شیشهای» (1377) میگذرد، اما هنوز وقتی قرار است کاراکتر یک فرمانده دوران جنگ را به خاطر بیاوریم که حالا مثل یک آدم عادی در کوچه پس کوچههای شهر دنبال کار و زندگی روزمرهاش است، حاج کاظم آژانس شیشهای اولین چهرهای است که ناخودآگاه به ذهنمان میرسد. پرویز پرستویی را کسی با گریم چند لایه و سنگین سراغ ندارد. او با گریمهای سبک و نهچندان متفاوت (مثل حاج کاظم) هم بخوبی به شخصیتی که قرار است نقشاش را بازی کند نزدیک میشود. پرستویی در «بید مجنون» (1383) در نقش یک نابینا بود. او در این فیلم هم یک گریم سبک اما بشدت نزدیک به کاراکتر داشت.
گریمهای متناسب
ویشکا آسایش
وقتی در روزهای اول بازیگریش قسمتهای پایانی سریال «امام علی»(ع) (1373) آن هم در نقش یکی از قاتلان امام ظاهر شد، کمتر کسی فکر میکرد ویشکا آسایش دیگر شانس درخشیدن در سینما و تلویزیون را داشته باشد.
او با گریم عبدالله اسکندری به یک زن کینهجوی عرب تبدیل شده بود. آسایش پس از این چندان گریم متفاوتی نداشت تا «ورود آقایان ممنوع!» (1390) که با یک عینک بزرگ و سبیلهای پشت لبش به یک دختر ترشیده عصبی تبدیل شد. آسایش برای بازی در این فیلم، سیمرغ بهترین بازیگر زن را از جشنواره فجر گرفت.
گریمهای متناسب
علیرضا مجلل
بعد از «کوچک جنگلی»(1366) دیگر خبری از علیرضا مجلل نبود. او اواسط دهه 60 با یک گریم سنگین چنان شبیه میرزا کوچکخان جنگلی شده بود که اگر کسی او را با صورت بدون گریم در کوچه و خیابان میدید، نمیشناخت. افخمی، علیرضا مجلل را که در هنرهای زیبا تئاتر خوانده بود و در رادیو و تلویزیون گیلان کار میکرد برای نقش میرزا انتخاب کرد. افخمی تعریف کرده است مجلل روزی بین هفت تا هشت ساعت زیر دست گریمورها بود. مثلا قرار بود ساعت 11 مجلل را گریم شده تحویل بدهند، اما ساعت چهار عصر میشد تا از زیر گریم بیرون میآمد.
گریمهای متناسب
محمدعلی کشاورز
شاید هیچ بازیگری به اندازه محمدعلی کشاورز استعداد متنفر کردن تماشاچی از خودش را نداشته باشد. او با گریم شعبون استخونی در «هزار دستان» (1366) تا سالها اسم شعبون استخونی را یدک میکشید و هیچ کس دل خوشی از او نداشت.
دو سال بعد او در «مادر» (1368) علی حاتمی، پسر قصاب پیرزن بود که آنجا هم با یک گریم منزجرکننده، چنان تماشاچی را از خودش متنفر میکرد که با ورود پسر عرب (جمشید هاشمپور) و کنف کردن او سر مچ انداختن، دل همه حسابی خنک میشد.
گریمهای متناسب
مهتاب کرامتی
تا چند سال قبل متفاوتترین گریمی که زیر بارش رفته بود در سریال «خاک سرخ» (1381) بود. آنجا نقش یک زن جنوبی را بازی میکرد و برای همین اجازه داده بود صورتش حسابی گریم شود. اما پس از این تجربه، درباره پذیرش گریمهای متفاوت کمی نرمتر شده است.
او در «بیست» (1387) زیر یک گریم سنگین رفت و مزدش را هم گرفت.
کرامتی برای بازی در این فیلم سیمرغ بهترین بازیگر زن را از جشنواره گرفت.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
دکتر حسن سبحانی، استاد دانشگاه تهران در گفتوگو با روزنامه«جامجم» مطرح کرد
عضو شورای خانواده و زنان شورای عالی انقلاب فرهنگی در گفتوگو با «جام جم» مطرح کرد
در گفتوگو با گردآورنده کتاب «قصه جریحهدار شد» مطرح شد