در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
وقتی عکاس از او میخواهد هنگام صحبت کمی دستهایش را بیشتر تکان دهد تا بتواند عکسهای بهتری بگیرد، میخندد و میگوید: آقا ما رییس تئاتر کشور هستیم اما بازیگر خوبی نیستیم.
از همان ابتدا میگویم که آمدهام درباره کنسرتهاییکه لغو میشود حرف بزنم، درباره تئاترهایی که مجوز اجرا میگیرند و بعد جلوی اجرایشان گرفته میشود و ... همه گلایهها، انتقادات و اعتراضات را طرح میکنم اما در پایان حرفهایم این را هم میگویم که میدانم مهمان کمحاشیهترین معاونت وزارت ارشاد شدهام، چون معاونت هنری در مقایسه با معاونت فرهنگی و سازمان سینمایی از آرامش نسبی برخوردار است. شاهآبادی هم با لبخند میگوید: خب لغو برخی برنامهها را هم پس بگذارید بهعنوان نمک کار این معاونت!
در این گفتوگو همچنین درباره عملکرد شاهآبادی در تئاتر استانها مفصل حرف زدیم. او از این گفت که عدهای سالها توان و بودجه تئاتر را میبلعیدهاند و بقیه گروهها بینصیب میماندهاند.
خلاصه اینکه شاهآبادی به گفته خودش در حال انجام کارهای زیربنایی است و نتیجه آنها را گذر زمان مشخص میکند.
حال میماند اینکه آیندگان تئاتر، موسیقی و هنرهای تجسمی درباره عملکرد او چه نظری داشته باشند و چگونه قضاوتش کنند.
بگذارید مصاحبه را با طرح موضوعی شروع کنیم که فکر میکنم بسیاری از مردم و هنرمندان را آزرده خاطر کرده است. چند ماه پیش کنسرت شهرداد روحانی در استان کرمان لغو شد. همه بررسیها به اینجا رسید که گویا اجرای او برای شرایط فرهنگی استان مناسب نیست. کمی بعدتر کنسرت گروه موسیقی شهنازی به سرپرستی مرتضی نوربخش وداریوش پیرنیاکان هم در این استان لغو شد. آن هم به دلیل اینکه سالن را برای اجرای برنامه دیگری نیاز داشتهاند! چندی پیش هم برگزاری کنسرت محمدرضا لطفی در دو شهر شمالی کشورمان با مشکل روبهرو شد و در نهایت برگزار نشد. دلیل این اتفاقات پی در پی چیست؟
فکر میکنم تا حد زیادی مساله برمیگردد به اطلاعرسانی نامناسب. در میان گروههایی که شما مثال زدید مواردی هم وجود داشته که به علت ناهماهنگیهای بین اعضای گروه برنامه لغو شده است که کنسرت آقای روحانی یکی از همین برنامهها بود و لغو کنسرت از سوی ما نبود. اگر ما با ایشان مشکل داشتیم نمیگذاشتیم در برنامههایی که در سطح ملی برگزار میشود حضور پیدا کند اما همان طور که میبینید از وجود ایشان بهعنوان یکی از بزرگان موسیقی در برنامههای مختلف بهره بردهایم و هیچ محدودیتی برای ایشان از جانب ما اعمال نشده است. همینطور برای اجرای آقای لطفی هم ما محدودیتی ایجاد نکردهایم. ایشان چهره شناختهشدهای هستند و سبک موسیقی ایشان دقیقا همان سبکی است که ما همیشه به دنبال حمایت از آن بودهایم.
پس دلیل لغوهای پیاپی که میشنویم، چیست؟
در موارد زیادی، گروهها هنوز مجوز رسمی اجرا نگرفتهاند موضوع برگزاری کنسرتشان را خبری میکنند. همین که با اعضای گروهشان هماهنگ شوند کار را تمام شده میبینند و فکر میکنند باید موضوع را به رسانهها اعلام کنند. خب این امکان وجود دارد که با برگزاری کنسرتشان موافقت نشود و ماجرا طوری به نظر برسد که معاونت هنری برخورد نادرستی داشته است، در حالی که گروه مورد نظر مراحل قانونی کار را طی نکرده و چنین جوی را ایجاد کرده است.
اما با این حال اگر منظورتان لغو کنسرت در شهرستانهاست باز هم تاکید میکنم ضرورت ندارد هر کاری که در تهران مجوز اجرا میگیرد در دیگر استانها هم مجوز داشته باشد. یعنی ما بخشنامه نمیکنیم که حتما یک کاری میتواند اجرا شود یا نه. استان معیارهای خاص خودش را دارد که البته کاملا هم قانونی است. ما چیزی به عنوان شورای فرهنگ عمومی استانها داریم که میتواند با توجه به فضای عمومی استان تصمیم بگیرد.
یک مدیر کل اداره ارشاد در استان که قطعا دلش میخواهد به درخواستها پاسخ مثبت بدهد و موجب شادی و هیجان سالم در دایره مدیریت خود شود، بلافاصله شروع میکند استعلامهای تهران و درون استانیاش را میگیرد. در مورد برنامههای لغو شده هم این را بگویم که موارد را مصداقی دنبال میکنم، ضمن اینکه به مدیران خودمان هم تذکرهایی دادهایم.
مثلا آیا شما برگزاری کنسرت موسیقی پاپ در شهرستانها را تهدیدی علیه موسیقی بومی میدانید؟
هر استانی کشش فرهنگی خودش را دارد. ما هم توصیه نمیکنیم یک خواننده پاپ به یک شهر کوچک برود و برنامه اجرا کند و بلیت با قیمت کلان بفروشد و ما که مسئول صیانت از حفظ موسیقی اصیلمان هستیم پول مردم مستضعف شهرستان را به جیب فلان خواننده بریزیم. البته این موارد سیاست ما نیست اما اگر یک استان بخواهد کنسرت موسیقی پاپ برگزار کند ما مخالفتی نمیکنیم. این را هم بگویم در موارد زیادی مشکلات درونگروهی از برگزاری یک کنسرت جلوگیری میکند، اما گویی این مسائل خیلی راحت به ارشاد میچسبد و براحتی فضا را به این سمت سوق میدهند که ارشاد نگذاشته برنامه اجرا شود.
ببینید در مواردی حرف شما را میپذیرم. به عنوان نمونه لغو کنسرت نوید دهقان در همدان اتفاقی بود که از سوی رسانهها با عنوان همکاری نکردن ارشاد اعلام شد، اما من با این خواننده تماس گرفتم و ایشان گفت مشکل با برگزارکننده بوده و ارشاد استان بیش از حد تصورش با او همکاری داشته است. اما طبعا همه موارد اینطور نیست.
فکر میکنم این فضاها نیازمند رعایت اخلاق است، چون در این صورت فضا برای فرافکنیهای برخی بسته میشود. نمیگویم کارکنان وزارت ارشاد معصوم هستند، ممکن است اشتباه و تخلفی هم انجام شود ولی از جانب هنرمندان هم ناهماهنگیهایی پیش میآید که موجب میشود کارهای خودشان با تعویق یا شرایط نامناسبی روبهرو شود.
موضعگیریهای شما در برابر عملکرد استانها برای اجرای کنسرتهای موسیقی چگونه است؟
استان فضای بومی خود را در نظر میگیرد و بعد در صورت موافقت با اجرای یک برنامه درخواست خود را برای ما میفرستد. ما همیشه به مراکز استانی تاکید کردهایم اجرای این برنامهها نباید موجب شود که از موسیقی بومی خود غافل شوند، چون در صورت بروز این اتفاق ذائقه مردم و سبد شنیداری استان تغییر میکند و مردم ارتباطشان را با موسیقی بومی خود از دست میدهند. نباید بگذاریم یک نوع موسیقی پاپ زبان موسیقایی مردم شود. باید موسیقی سنتی و بومی را هم حفظ کنیم.
پس شما موافقت و مخالفت خاصی با اجرا یا عدم اجرای برنامهای ندارید؟
ما معمولا با هر چه استانها موافقت کنند موافقت میکنیم، اما بالاخره استانها محدودیت سلیقهای دارند و این طبیعی است. اگر قرار بود همه جا مثل هم برخورد شود رباتها را به عنوان مدیر استانی انتخاب میکردیم! چون انسانها تفاوت نظر و همچنین تفکر دارند و بالاخره با مواردی موافقت و مخالفت میکنند.
بگذارید سوالم را به شکل دیگری مطرح کنم. مردم شهرستان هم حق دارند در یک کنسرت شرکت کنند، برخی هم برای حضور در کنسرتها این همه راه را به تهران میآیند. مثلا اجرای احسان خواجه امیری را حق دارند ببینند و خودشان تصمیم بگیرند. صدای او از رادیو و تلویزیون مرتب پخش میشود. آلبومهای موسیقیاش فروش میرود. آن وقت همین خواننده نمیتواند بدون مشکل کنسرتی را در استانها برگزار کند. خیلیها میگویند مراکز استانی وزارت ارشاد ملوک الطوایفی شدهاند. هر تصمیمی که بخواهند میگیرند. خب این اتفاق خوبی نیست و به نوعی بیاحترامی به مردم و هنرمندان است.
ببینید یک شابلون وجود ندارد که ما بتوانیم همه استانها را درون آن بگذاریم و یکسان عمل کنیم. این حرف اشتباه است. اگر اینطور بود که ما ادارههای ارشاد در استانها را جمع میکردیم و خودمان از تهران همه چیز را اداره میکردیم. ما در کشوری زندگی میکنیم که تفاوت فرهنگی فراوانی دارد و مدیریت خاص خود را میطلبد.
ببینید من تفاوتهای فرهنگی را میپذیرم، این حرف شما کاملا منطقی است مشکل اینجاست که ادارههای ارشاد دارند مردم را از تجربه موسیقیهای مختلف محروم میکنند.
مدیرکل ارشاد استانی کارش خیلی سخت است چون به همان اندازه که تابع تصمیمات ماست، تابع تصمیمات مدیران استانی هم هست. نمونهاش شورای فرهنگ عمومی که مسئول آن امام جمعه استان است و قانونا اختیاراتی دارد و میتواند فضای قانونی منطقه را ترسیم کند. بنابراین مدیرکل ارشاد استان باید فاکتورهای ارشاد و همچنین شورای فرهنگ عمومی را در نظر بگیرد و سپس با توجه به شرایط عمومی استان تصمیمگیری درست را انجام دهد.
برگردیم به مساله فرهنگی استانها. یعنی به هیچ روی نمیتوانیم برنامهریزی داشته باشیم تا کنسرتهای موسیقی که طبعا مجاز هستند و تائید وزارت ارشاد را دارند یا گروههای تئاتری بتوانند براحتی و بدون بروز مشکل اجراهایی در استانها داشته باشند؟
ببینید در استانها نسبت به تهران با اختلاف سلیقه مواجه هستیم. ما مجبوریم همه را در نظر بگیریم و حتی اگر عده زیادی اهل کنسرت و تئاتر هم نباشند عقاید را در نظر گرفته و حساسیت هایشان را رعایت کنیم.
به تنوع اقوام ایرانی نگاه کنید. از پوشش و گویش و خوراکشان با هم متفاوت است تا سایر موارد. با تاکید میگویم هر نگاهی که بخواهد یک شابلون بگذارد و یکسانسازی فرهنگی کند، فرهنگ ایران را نمیشناسد. هر کسی که بخواهد برای همه مردم یک نسخه را بپیچد بهنظرم دچار ماجرای کلاه پهلوی شده است که میگفتند ترک و کرد و لر و بلوچ، همه باید آن را بگذارند سرشان!
بگذارید تا سر موضوع لغوها هستیم درباره تئاتر خشکسالی و دروغ هم حرف بزنیم. این اتفاق خیلی بدی است که مدیران ارشاد یک استان اعلام کنند بازیگران نیامدهاند. بازیگران هم بروند جلوی در سالن و عکس بگیرند و روی شبکههای اجتماعی بگذارند. فارغ از هر نگاهی این موضوع میتواند مردم را نسبت به مدیران استانی بدبین کند.
این نمایش زمانی که در تهران هم برگزار میشد با مشکلاتی مواجه بود. نمیخواهم خیلی به این مساله بپردازم، چون باید ابتدا مساله بطور کامل با مدیران این استان مطرح شود و سپس حرفی درباره این موضوع زده شود. اما مطمئن باشید مرکز هنرهای نمایشی این موضوع را بررسی میکند و نتیجه را به من اعلام میکند. نسبت به این نمایش حرف کلی وجود دارد، حتی آنچه اجرا شد مطابقت با مجوز صادر شده نداشت، مجوز را گشادهدستانه داده بودیم، اما باز هم رعایت نشد و بخشهایی از این تئاتر با شاخصهای فرهنگی ما همخوانی ندارد، تا حدی که میتوانم بگویم از تائید فرهنگ اخلاقی جامعه به دور است، هیچ ابایی ندارم و این را به صراحت میگویم.
ما در فضای تئاتر با دو مساله روبهرو هستیم؛ یکی زنده بودن فضای تئاتر و دیگری حرکت برخی هنرمندان روی مرزهای خاص؛ آن هم به شیوه هوشمندانهای که هر مخاطبی میتواند برداشت خود را از آن داشته باشد. هر دو این اتفاقها میتواند بحرانزا باشد و مسائل زیادی را پیش بیاورد. ما در تئاتر خشکسالی و دروغ با این مسائل هم مواجه بودیم.
آیا برنامه خاصی ندارید برای اینکه مسائل مربوط به اجرای تئاتر و کنسرتهای موسیقی شفافتر شوند؟ یا استانها کمی بازتر عمل کنند؟
شاهآبادی: همیشه سرکوفتهایی به ما زده میشود مبنی بر اینکه زمان شاه تالار وحدت ساخته شد و بعد از آن اقدام دیگری نشد از این موضوع دفاع نمیکنم، اما این کار وظیفه معاونت هنری نیست
ببینید ما اصراری نداریم استانها بازتر یا حتی بستهتر برخورد کنند، در ارزیابی و نظارت ما سند بالادستی بهعنوان شورای عالی انقلاب فرهنگی داریم که محدودهها را مشخص کرده و سالهاست تغییری هم نکرده است. اما ما بهدنبال ایجاد آییننامه برای لغو کمتر و شفاف شدن کار در استانها بودیم که با توجه به تغییرات مدیران به بار ننشسته بود. هم اکنون در حال کار روی این موضوع هستیم تا اجزای بحث را روشن کرده و آن را برای اجرایی شدن در استانها آماده کنیم. این شیوهنامه از شیوهنامههای زیرشاخهای برای مصوبات شورای فرهنگ عمومی خواهد بود و گمان میکنم تا پایان سال بتوانیم آن را آماده کنیم؛ اما باز هم تاکید میکنم هر اثری در هر استانی شرایط یکسان ندارد و سند بالادستی خود را تغییر نمیدهد و این شیوهنامه هم قرار است یک همدلی ایجاد کند تا کمتر شاهد لغو برنامههای فرهنگی در استانها باشیم. با جابهجایی مدیران کل، اختلاف میزان سلیقهها هم تغییر میکند و مشکلاتی پیش میآید که با این شیوهنامه میتواند کمتر شود؛ چون بالاخره ارشاد باید نقش پدری داشته باشد و در پی کم کردن اختلاف دیدگاهها باشد و هرقدر هم سعی کنیم باز هم همه اعتراضات سمت ما میآید و همیشه همه این فرزندان به پدر خود گلایه دارند. تحت هر شرایطی....
بله. اما با این حال فکر میکنم در شرایط فعلی بتوانم بگویم مهمان امنترین معاونت وزارت ارشاد هستم.
(با خنده) بالاخره اینجا هم اگر لغو چند برنامه و گلایههای تئاتریها نباشد که دیگر خیلی بینمک میشود. اما باور کنید کار ما هم خیلی سخت است. وزارت ارشاد پدر فرهنگی جامعه است و باید نهادهای هنری و فرهنگی را هدایت کند و هنرمندان را هم راضی نگه دارد. از طرف دیگر باید به همه آنچه در قانون تصریح شده توجه کند و خود را مکلف به اجرای قوانین نظام بداند.
یکی از اتفاقاتی که در عرصه تئاتر حرف و حدیثهای فراوانی با خود داشته و دارد، موضوع عملکرد شورای حمایت در تئاتر است. قطعا خودتان هم این حرفها را شنیدهاید. تا چه حد به هنرمندان تئاتر حق میدهید و اعتراضاتشان را قبول دارید؟
همه انتظار دارند تئاترشان حمایت شود و کارشان را در تئاترشهر روی صحنه ببرند، آن مقداری هم که دلشان میخواهد بودجه دریافت کنند، طبیعتا چنین چیزی امکانپذیر نیست. قبل از اینکه من به معاونت هنری بیایم، هیچ شاخصی برای اعطای حمایت به یک تئاتر وجود نداشت و مدیرکل به تنهایی تصمیم میگرفت که یک اثر کی و کجا روی صحنه برود. وقتی مدیرکل موافقتش را اعلام میکرد یک شورای ساخت بود که ادامه مراحل را برای اجرای کار انجام میداد. مثلا کار یک هنرمند پیشکسوت به شورای ساخت میرفت و بودجهاش را برای اجرا میگرفت، این شورا هم یک خط آییننامه نداشته است. در آخرین روزهای دولت نهم هم که آقای صفار هرندی حضور نداشتند و آقای ایمانی خوشخو بیمار بودهاند یک تعرفهای هم اعمال شده که ما هم آن را پذیرفتیم و گفتیم حق تئاتر و تئاتریها بیش از اینهاست. این کارها شش ماه اول دوره دولت دهم انجام میشده و مدیر کل شخصا تصمیم میگرفته است. از طرفی هیچ رابطهای بین میزان اقبال مردم و فروش اثر نبوده است. من این رویه را قبول نداشتم و تصمیم گرفتم کار را از تصمیمگیری فردی خارج کنم و شورای حمایت را شکل دادم.
هر اعتراضی که هست به خاطر این است که ما صد هزار تئاتری داریم که سطحبندی قانونی تعریفشدهای ندارند و توقعات بالایی دارند، به محض اینکه یک کار در تئاترشهر اجرا شود، همه میگویند کار من که بهتر از کار او بود. اگر همین حالا جدول سال 90 را بگذارید جلوی پیشکسوتها که اغلب اجراهایی هم در تئاترشهر داشتهاند با دیدن لیست اعتراضهایی خواهند داشت.
ما سال گذشته تئاتر یک پیشکسوت را داشتهایم که سالن اصلی تئاترشهر در اختیارش قرار گرفته و صد میلیون هم بودجه دریافت کرده است اما تعداد کسانی که کارش را دیدهاند کمتر بوده از کسانی که در لابی تئاترشهر بودهاند و برای دیدن کاری آمده بودند که هیچ حمایتی هم نداشته و حتی ما 20 درصد از مبلغ بلیت را هم از آنها دریافت کرده بودیم.
نیاز اصلی تئاتر ایران در شرایط فعلی از نگاه شما چیست؟
ما باید به جایگاهی برسیم که گروه به معنای واقعی در ایران شکل بگیرد و تعریف علمی داشته باشد تا بتواند مطالبات خود را بیان کند. تردید ندارم مسیری که میرویم درست است و تا وقتی که گروه نداشته باشیم همه چیز شوخی است. این کار را از شهرستانها شروع کردهایم، گروه هم تهران و شهرستان نمیشناسد. حرفهای و غیرحرفهای نمیشناسد. باید ابتدا شکل بگیرد تا به بقیه موارد برسیم.
ساماندهی گروهها هم اکنون در چه مرحلهای است؟
دنبال این بودیم که سال 90 گروههای شهرستانی را ساماندهی کنیم و سال 91 هم تهران را. اما کار آنقدر عظیم است و منابع مالی ما آنقدر محدود که هنوز نتوانستیم شهرستانها را هم ساماندهی کنیم چه رسد به تهران.
نمی شود تئاتر حالا را مقایسه کرد با زمان قبل از انقلاب که مثلا 16 گروه تئاتر در تهران فعال بودند وهمه هم حقوق بگیر و کارمند وزارت ارشاد بودند. در حال حاضر دستکم سالی 700 تا 1000 فارغالتحصیل رشته تئاتر داریم و هر چه میگوییم بازار کار برای این افراد وجود ندارد، صدایمان به جایی نمیرسد.
فکر میکنید با ساماندهی گروهها اعتراضات هنرمندان کمتر شود؟
ببینید ما حدود 50 گروه حرفهای تئاتر داریم که به اعتقاد من امکانات تئاتر را در این سالها بلعیدهاند. البته حق داشتند و نمیگویم چیز زیادی گرفتهاند، اما به هر صورت امکانات تئاتر محدود بوده و این گروهها آن را بلعیدهاند. همه دیگران هم طفیلی این فضا بودهاند. هر زمانی که بخواهیم این موضع را اصلاح کنیم با واکنش روبهرو خواهیم بود. برای شروع این کار اگر آدم خوبی باشید، عدالت به خرج میدهید، اگر هم مثل من آدم بدی باشید، میگویید خیلی خب آن 50 گروه و بودجه شان کارشان را ادامه دهند، بودجههایی که اضافه میشود را به دیگر گروهها اختصاص دهیم. برای انجام همین کار تاکنون به 700 گروه تئاتری کمک کردهایم. این فعالیت در طول دوره تئاتر کشور بیسابقه بوده است. ما در سال 4000 عنوان نمایش با 60 هزار اجرا را روی صحنه میبریم که از این تعداد 50 نمایش در تئاترشهر روی صحنه میروند و 3950 تئاتردر دیگر نقاط کشور. آن وقت بودجه این 3950 تئاتر با همان 50 تئاتر برابری میکند. همه این کارها را انجام میدهیم که عدالت تئاتری با یک معیار بین همه تقسیم شود.
درباره اعتراضات هم بگذارید با صراحت بگویم من فکر میکنم رسانهها صدای همه گروههای تئاتری کشور را نمیشنوند و تنها صدای همان افراد محدود را میشنوند، ما هم مرعوب همین گروهها هستیم و مدام داریم ملاحظه میکنیم. باور کنید همین گروهها اگر بهترین سالن را بگیرند، بیفایده است و معترضند، فقط میخواهند بروند تئاترشهر اجرا داشته باشند. افراد منصف همین گروهها هم قبول دارند اعتراضاتی که شنیده میشود متعلق به جمعیت انبوه تئاتر نیست.
تغییرات بودجه تئاتر در زمان حضور شما در معاونت هنری چقدر بوده است؟
ما منبع محدودی به اسم دولت داریم و مدام هم به آن فشار آوردهایم و با اینکه بودجه تئاتر بیش از دو برابر افزایش داشته و حدود 18 میلیارد است، نتوانستهایم کار چندانی انجام دهیم. البته با توجه به مشکلاتی که وجود دارد شاید امسال همه بودجه در اختیار ما قرار نگیرد، اما با این حال به نظرم باید گروههای تئاتری، فضا را تغییر دهند و در این هنر مسیری را ایجاد کنند که مردم به سمت این هنر بیایند و موجب رونق آن شوند. در حال حاضر تئاتر تنها به بیان اندیشه خاص و ثابتی میپردازد و باعث میشود مردم چندان با آن ارتباط نگیرند. اگر ارتباط میان تئاتر و مردم برقرار شود، همان اتفاقی که در سینما میافتد در عرصه تئاتر هم رخ میدهد، یعنی اگر دولت یک ریال بدهد، مردم ده ریال میدهند. البته ما نگاه صرفا اقتصادی نداریم چون داریم رفتهرفته به این سمت حرکت میکنیم.
سفیر آلمان به من میگفت ایران بهترین تئاتر دنیا را دارد. از او تشکر کردم و گفتم خوشبینی شما مرا امیدوار میکند. او ناراحت شد و گفت که جدی گفتم و تئاتر ایران واقعا جایگاه خوبی دارد. در این سالها فعالیتهای زیادی در عرصه تئاتر داشتهایم. طی 30 سال گذشته آنقدر کارهای بزرگ انجام شده است که تئاتر توانسته در کشورمان حرکتی رو به جلو داشته باشد.
نمیگویم فقط من تلاش کردهام، هرکس که به معاونت هنری آمده بهنوبه خودش کارهایی انجام داده که نباید آنها را فراموش کنیم. در این سالها هم که من حضور داشتهام کارهای زیادی انجام دادهام و سعی کردهام تمرکززدایی کنم. پیش از این همه تمرکز روی استان تهران بوده و استانهای دیگر دیده نشده است.
با توجه به حرفهایی که درباره علاقه هنرمندان برای اجرای آثارشان در تئاترشهر زدید، به دنبال ساخت سالنهای تازه هستید یا نه؟
ساخت سالن در شهرستانها اولویت جدی ماست و تا پایان دولت دهم، هشت سالن تخصصی در دیگر استانها ساخته میشود. البته همیشه سرکوفتهایی به ما زده میشود مبنی بر اینکه زمان شاه تئاترشهر و تالار وحدت ساخته شد، اما بعد از آنها دیگر هیچ بنایی به این شکل و ابعاد ساخته نشده است. از ساخته نشدن یک تالار وحدت دفاع نمیکنم، اما لازم میدانم بگویم این کار وظیفه معاونت هنری نیست. بخش کمی از آن برعهده بخش اداری وزارت ارشاد است و در نگاه کلانتر جزو پروژههای ملی محسوب میشود و ساخت آن به عهده شهرداریهاست.
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی 5 درصد از بودجه شهرداری برای ساخت مدارس، سینما و سالنها بود اما این کار پس از پیروزی انقلاب ادامه پیدا نکرد. در هر صورت شهرداری هماکنون در این عرصه فعال شده است و هفت سالن برای اجرای تئاتر در دست ساخت دارد. ما هم در حال برنامهریزی محتوایی برای این سالنها هستیم. امیدوارم پیشکسوتان عرصه تئاتر هم به سمت اجرای آثارشان در این سالنها بیایند و موجب رونق آنها شوند.
برپایی نمایشگاه مد و لباس
در حال حاضر برای پیشبرد برنامههای بخش مد و لباس هیچ بودجهای نداریم؛ آن هم در حالی که این همه از این بخش انتظارات مختلف دارند، البته با همه این اوصاف هیچ وقت داد بیپولی و نبود بودجه نزدم و نگذاشتم که برنامهها در این بخش متوقف شود و تیتر دریغ از یک ریال هم ندادهام، در حالی که واقعا همین اتفاق افتاده و واقعا دریغ از یک ریال بودجه که به این بخش اختصاص داده باشند.
آن وقت ما اولین حرکت جهانیمان را هم انجام دادیم و خدا را شکر موفقیتهایی هم کسب کردیم و با 55 طرح در نمایشگاه مد و لباس کشور ترکیه شرکت کردیم و همه را به تحسین واداشتیم.
مد و لباس ایران موقعیت بسیار خوبی در سطح منطقه و کشورهای اسلامی دارد. وقتی نمایشگاه مد و لباس ایران در ترکیه برگزار شد، بسیاری از کارشناسان جهانی معتقد بودند ایران از نظر کیفیت در جهان رتبه نخست را دارد. طراحان کشور را جمع کردیم و پای کار آوردیم.
به آنها پروانه کار میدهیم و دنبال بیمه آنها هستیم و آنها هم دارند فضای کار را فراهم میکنند و با کمک بخش خصوصی این بخش را پیش میبریم.
محدودیتهای مالیمان را از دو طریق پوشش خواهیم داد؛ یکی صرفهجویی و دیگری هم کمک گرفتن از بخش خصوصی. این موضوع نشان میدهد وقتی چیزی نیاز جامعه را تامین کند، بخش خصوصی خودبهخود در آن بخش فعال شده و برایش سرمایهگذاری میکند. بخش مد و لباس یکی از برنامههایی است که در حال حاضر بخش خصوصی آن را همراهی میکند.
البته آبان امسال نمایشگاه مد و لباسی را هم برگزار میکنیم و در آن پوشاک مورد نیاز مردم برای بهار سال آینده را ارائه میدهیم. امسال اتحادیه پوشاک و کمیته 9 نفره صنفی را پای کار آوردیم تا آنها سرمایهگذاریهای لازم را انجام دهند و با مشارکت هم در این عرصه فعالیت کنیم.
وزارت ارشاد پول داشته باشد یا نداشته باشد تکلیف از روی دوشش برداشته نمیشود، چون مرجع صدور مجوز برای فعالیتهای هنری و فرهنگی کشور است.
زینب مرتضاییفرد - گروه فرهنگ و هنر
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم