گفت وگو با مهاجم خارجی آبی‌ها

استقلال با سهل انگاری خودمان قهرمان نشد

روزی که اعلام شد در حال پیوستن به استقلال است جستجوگران سایت‌های اینترنتی به سراغ سابقه و شرح‌حالش رفتند و مطالبی در موردش منتشر شد که بیانگر کیفیت پایین این فوتبالیست بود.
کد خبر: ۴۷۹۴۱۰

با وجود این مسوولان تیم استقلال تهران با او قرارداد بستند و یک فوتبالیست صربستانی مقیم (بزرگ ‌شده) فرانسه به جمع نفرات‌ آبی‌پوش پایتخت اضافه شد.

او البته تا مدت‌ها همانی بود که پیش‌بینی شده بود، اما رفته‌رفته چهر‌ه‌ای دیگر از خود نشان داد و به مهاجم شش قدم شهره شد.

او با گلی که در فینال جام حذفی برای استقلال زد تا این تیم تنها جام فصل 91 ـ 90 فوتبالش را کسب کند به ستاره خارجی طرفداران این تیم تبدیل شد تا با این حس اعتماد راحت‌تر کار کرده و بیشتر گل بزند.

با گوران یروکوویچ که در نگاه اول، مهاجم آرام و بی‌حاشیه‌‌ای به نظر می‌رسد، همصحبت شده‌ایم که در پی می‌آید.

چقدر از انتظاراتت در این مدت برآورده شد؟ فکر می‌کردی در فوتبال ایران شرایطی بهتر از این در انتظارت باشد یا بدتر؟

راستش من انتظار چنین شرایطی را نداشتم و منتظر فوتبالی ضعیف‌تر و لیگی کم هیجان‌‌تر بودم، اما وقتی از اولین بازی‌ها به میدان رفتم متوجه شدم که اینجا شرایط خیلی خیلی با آنچه من پیشتر دیده بودم متفاوت است.

از هر نظر؟

خیر. انتظار نداشتم با این سطح بالای فوتبال شما، امکانات ورزشگاه‌هایتان ضعیف و باکیفیت پایین باشد.

برایمان تاسف خوردی؟

نمی‌دانم، چرا با این همه استعداد و اشتیاقی که به فوتبال در ایران وجود دارد برای بهبود کیفیت ورزشگاه‌هایتان تلاش نمی‌شود. فکر نمی‌کنم هزینه بالایی برای شما که نفت دارید، باشد.

بیشتر از هر چیز برای چه موضوعی افسوس خوردی؟

برای خودتان، برای بچه‌ها و نوجوانانتان. من در ایران به شهرهای مختلف سفر کردم و دیدم تقریبا همه جای ایران میزان عشق و علاقه به این رشته ورزش در یک حد است و همه مردم ایران فوتبالدوست هستند، اما فقط در یکی دو شهرتان ورزشگاه‌های استاندارد با سطح پایین دارید و در سایر شهرها کیفیت زمین‌ها خیلی خراب است، البته یک نکته دیگر هم وجود دارد...

چه نکته‌ای؟

این‌که من انتظار این همه علاقه‌مند را هم نداشتم. شنیده بودم در خاورمیانه علاقه‌ای به فوتبال وجود ندارد و هر زمان به صورت اتفاقی مسابقات لیگ‌های عربی را می‌دیدم، ورزشگاه‌های شیک و مدرن‌شان را خالی از تماشاگر می‌دیدم، اما در ایران جا برای مردم کم است و خیلی‌ها بیرون می‌مانند! اصلا نمی‌توانستم بپذیرم در چنین شرایطی که آن کشورها میل و اشتیاقی به فوتبال ندارند در ایران حتی در جنوب آن تا این حد طرفدار فوتبال وجود داشته باشد.

شوکه شدی؟

بله، شخصا تا این لحظه از فوتبالم این همه طرفدار نداشته‌ام که برایم پیام‌های اینترنتی بفرستند و خواسته‌هایشان را با من در میان بگذارند. الان پاسخ‌دادن به این طرفداران که خیلی هم هستند بیشتر اوقات فراغتم را پر می‌کند. این برای خود من یکی از بهترین اتفاقاتی بود که ظرف این چند ماه رخ داد.

ظاهرا خیلی دوست داری که مورد توجه قرار بگیری؟

نه به آن شکلی که در سوالتان مطرح شده، اما خب کسی که کاری را انجام می‌دهد وقتی ببیند به جای 100 نفر 100 هزار نفر از آن کارش لذت می‌برند صددرصد تشویق می‌شود که بیشتر و بهتر کار کند. در ایران و در استقلال این حالت برایم به وقوع پیوست و حالا من صدها هزار و شاید بیشتر از آن چندمیلیون دوست و طرفدار دارم.

پیش از پیوستن به استقلال از این تیم چه چیزی می‌دانستی؟

یک‌سری اطلاعات به من داده شد که تیمی پرطرفدار است و قهرمان آسیا بوده و از تیم‌های درجه یک ایران است، اما خب وقتی به استقلال آمدم و کنارش کار کردم بیشتر و بهتر متوجه این مسائل شدم.

مشکلی در برقراری ارتباط با تیم نداشتی؟

خیر، اخلاقم طوری است که خیلی سریع با همه گرم می‌شوم و شاید پس از یک مدت،‌ رفاقتی در حد رفاقت‌های چندساله با اطرافیانم برقرار کنم.

واکنش بچه‌های تیم به تو چطور بود؟

خیلی بهتر از انتظارم. آنها هم با آغوش باز مرا پذیرفتند و خیلی زودتر از آنچه فکرش را بکنید شوخی‌هایمان با یکدیگر هم شروع شد.

زبان فارسی را هم یاد گرفتی؟

تا حدی می‌توانم حرف بزنم، آنقدر که کارهای اولیه‌ام مثل بیا، برو، بشین و این چیزها را راه می‌اندازم.

فوتبال ما را بیشتر پسندیدی یا فرانسه که در آن بازی کرده‌ای؟

ببینید زبان فوتبال در سراسر دنیا یکی است و همه جا پاس می‌دهند، شوت می‌زنند و از گل‌خوردن غمگین و از گل‌زدن خوشحال می‌شوند، اما شرایط فوتبال و نحوه برگزاری آن در نقاط مختلف جهان با هم متفاوت است و فکر می‌کنم تفاوت اصلی در این باشد.

بیشتر توضیح می‌دهی؟

آنجا هر باشگاهی از رده‌های پایه نونهالان تیمداری می‌کند، گاهی یک فوتبالیست 20 سال در یک تیم بازی می‌کند و تمام رده‌ها را پشت سر می‌گذارد. این مسائل باعث بروز تفاوت‌ها می‌شود. هر باشگاه استعدادیاب دارد و این افراد به سراسر فرانسه سفر می‌کنند و از زمین‌های خاکی یا همین محلات و شهرها نفرات زبده و بااستعداد را انتخاب و مورد آموزش قرار می‌دهند. اینها سبب می‌شود تا در روش صحیح پرورشی‌شان کمتر دچار اشتباه شوند و در نهایت سرمایه‌گذاری‌شان روی یک کودک 10 ساله در 20 سالگی جواب بدهد و آن وقت او را با مبلغی بالا به یک تیم دیگر بفروشند یا خودشان از او استفاده کنند. آن پسر 20 ساله 10 سال با فوتبال زندگی کرده و در کلاس‌های مختلف، فوتبال را هم به لحاظ عملی و هم سرکلاس‌های تئوری آموخته است. توپ‌های استاندارد و زمین‌های مناسب و خلاصه همه این مسائل دست به دست هم می‌دهند تا سطح کیفی فوتبال اروپا یا همان فرانسه نسبت به ایران بالاتر باشد.

به این خاطر افسوس حال ما را می‌خوردی؟

دقیقا! چون من استعداد و اشتیاق را در ایرانی‌ها به چشم دیدم و چون خودم آدمی احساسی مثل خود شما هستم تاسف می‌خورم. شاید اگر من هم آدم بی‌تفاوتی بودم این حرف‌ها را نمی‌زدم.

مسلمان هستی؟

بله.

هیچ خبر داشتی آن اوایل که به ایران آمدی تو را یک فوتبالیست سطح پایین معرفی کردند و رسانه‌ها سوابق کمرنگ تو را منتشر می‌کردند؟

دقیقا آن روزها را به یاد دارم و در آن مدت از دست شما (رسانه‌ها)‌ خیلی ناراحت شده بودم که چقدر سریع افراد را قضاوت می‌کنید.

اما آمار بازی‌ات چنین بود.

آن آمارها غلط و مربوط به 2 فصل پیش من بودند و آمار فصل قبل مرا کسی ندیده بود. به هر حال خوشحال هستم که پس از مدتی همه دیدند اشتباه کرده‌اند. البته پس از آن دیگر کسی از آن مطالب حرفی نزد.

بیشتر گل‌هایت برای استقلال را از درون6 قدم زدی. دلیلش چه بود؟

خب! من از کودکی در مدارس فوتبال فرانسه بوده‌ام و با یک فوروارد به همان شکلی کار می‌‌شود که باید باشد. فوروارد نوک از کودکی می‌آموزد که در 6‌قدم اندک فرصت‌ها را هم به گل تبدیل کند و من هم سعی کردم در آن محوطه توپ‌ها را کمتر هدر بدهم، خوشحالم که توانستم گل‌های حساسی برای استقلال بزنم.

چرا گل از راه دور نزدی؟

چون من مهاجم نوک و درون محوطه هستم و کمتر به عقب می‌آمدم تا از دور گل بزنم. من آنجا (درون محوطه جریمه)‌ می‌ایستم تا توپ به من برسد و آن را به گل تبدیل کنم. اگر از آن محدوده خارج شوم که دیگر مهاجم 6 قدم و محوطه جریمه نیستم.

اما این اواخر یکی، دو تا گل هم از بیرون محوطه جریمه زدی؟

بله من دورتر از آن هم گل زده‌ام، اما در تاکتیک آقای مظلومی باید جایی قرار می‌گرفتم که توپ‌ها را با کمترین اتلاف زمان به چارچوب می‌زدم.

در مورد بهترین گل این فصلت حرفی نمی‌زنی؟

اگر منظورتان پنالتی آخر فینال جام حذفی است باید بگویم که آن پنالتی نه‌تنها بهترین گل این فصل من بلکه شاید یکی از بهترین گل‌های کل زندگی فوتبالی‌ام بود.

چطور؟

گوران یرکوویچ: هر چقدر سنگک می‌خورم باز هم سیر نمی‌شوم و عجیب به آن علاقه‌مند شده‌ام. نان سنگک با پنیر و گردو را خیلی دوست دارم. نان سنگک با آبگوشت و کباب می‌چسبد

چون پس از آن بازی بود که تازه متوجه شدم استقلال چقدر طرفدار دارد و این همه فقط در ایران نیستند. آنها از نقاط مختلف جهان روی شبکه‌های اجتماعی برای من پیام تشکر می‌فرستادند و من متعجب شده بودم که از استرالیا، آمریکا، هلند، چین، روسیه و بیشتر کشورهای اروپایی یک عالمه پیام برایم می‌رسید و دو، سه روز داشتم آنها را می‌خواندم.

چه تاثیری روی خودت داشت؟

خیلی مصمم شدم تا بهتر کار کنم و بیشتر گل بزنم.

وقتی پشت ضربه آخر ایستادی چه احساسی داشتی؟

مطمئن بودم که گل می‌زنم و زدم.

دروازه‌ای که برای زدن ضربه پنالتی تعیین شده بود روبه‌روی تماشاگران شاهین بوشهر بود. یادت هست؟

هیچ وقت آن لحظات را فراموش نمی‌کنم، اما شاید باور نکنید من در آن لحظه هیچ صدایی را نمی‌شنیدم و طبق آموزش‌هایی که دیده بودم اجازه ندادم صدای ورزشگاه بر اعصابم مسلط شود. عکس آن را انجام دادم و با اطمینان کامل به توپ ضربه زدم و گل هم شد.

فکر می‌کنی چرا مظلومی تو را برای زدن ضربه آخر انتخاب کرد؟

دلایل مختلفی می‌تواند وجود داشته باشد. یکی از مهم‌ترین‌ها می‌تواند این باشد که من به زبان فارسی آشنایی نداشتم و او خیالش بابت شعارهای هواداران راحت بود که روی من ‌تاثیری نخواهد داشت. دیگر این که او به دلیل حضورم در لیگ فوتبال فرانسه اعتماد بیشتری به من و سطح تجربیاتم کرد. بعد هم این که او می‌دانست من می‌خواهم به هر طریق خودم را به هواداران استقلال ثابت کنم.

باعکس و فیلم قهرمانی‌ات چه کردی؟

آنها را دارم. می‌خواهم نگه دارم تا در آینده آنها را به فرزندانم نشان بدهم و به آنها بگویم که پدرشان در ایران گل قهرمانی یکی از پرطرفدارترین تیم‌های آن کشور را زده و میلیون‌ها نفر را خوشحال کرده است.

می‌دانی استقلال چقدر طرفدار دارد؟

یک ایرانی از آمریکا برایم ایمیل زده بود که با گلم در فینال جام حذفی دل 25 میلیون هوادار استقلال را خوشحال کرده‌ام. فکر می‌کنم همین تعداد باشد که خیلی زیاد است. جالب‌تر آن که استقلال در سراسر ایران طرفدار دارد و...

عجیب‌ترین بازی این فصلت کدام بود؟

بازی‌ای که در تبریز داشتیم و آن گلوله‌های برفی مثل توپخانه‌ای که به سمت دشمن شلیک می‌کند به سمت‌مان می‌آمد، روز عجیبی بود، تا به حال در چنین شرایطی قرار نگرفته بودم و مطمئن هستم هیچ کس نمی‌تواند احساس ما را در آن لحظات درک کند. خیلی وحشتناک بود.

دیگر چنین تجربه‌ای نداشتی؟

خیر.

بازی سخت چطور؟

بازی‌مان با نفت آبادان هم خیلی سخت بود. هوا خیلی گرم بود. گرم‌ترین دمایی که در طول عمرم دیده بودم. باید آنجا فوتبال هم بازی می‌کردیم! چیزی که می‌دیدم و تجربه می‌کردم تا آن روز تجربه نکرده بودم. پس از حدود 5 دقیقه دیگر نفسم بالا نمی‌آمد و مانده بودم باید چکار کنم! هوا داغ بود.

این البته نه برای ما خوب بود و نه برای خود بازیکنان نفت آبادان. آنقدر همه چیز برایم عجیب بود که به نظرم نه ما می‌توانستیم می‌توانست بازی کنیم و نه آنها کارهای تاکتیکی‌شان را انجام می‌دادند. بازی که شروع شد هر کسی هر کاری از دستش برمی‌آمد انجام می‌داد. سخت بود، برای همه و به خصوص برای من، اما هر کسی با غیرت بازی کرد و ما در نهایت برنده شدیم و وقتی بازی تمام شد، انگار از جهنم فرار کرده بودیم. مثل بازی‌های کامپیوتری شده بود که در شرایط سخت هم باید سالم بمانی و هم به مقصد برسی. ما هم برنده شدیم و بردیم.

چرا اوایل نیم‌فصل دوم زیاد بازی نمی‌کردی؟

چون از نظر بدنی در شرایط مطلوب نبودم، باید بدنسازی می‌کردم.

فکر نمی‌کنی این مساله به ضررت شد؟

صددرصد. من اگر از همان بازی‌های اول به میدان می‌رفتم از این هم بیشتر گل می‌زدم و حالا شاید قهرمان می‌شدیم.

ناراحت هستی که قهرمان نشدید؟

خیلی ناراحت شدم. شاید فکر کنید که به من ربطی ندارد، اما من به هر تیمی که برایش بازی کنم تعصب دارم و واقعا متاسفم برای خودم و هواداران استقلال که نتوانستیم قهرمان لیگ برتر شویم.

علت چه بود؟

شاید سهل‌انگاری‌ خودمان در نزدن گل‌های بیشتر. ما در چند بازی آخر موقعیت‌های گل زیادی را خراب کردیم که اگر 2 تا از آنها به گل تبدیل می‌شدند، حالا به جای سپاهان قهرمان ایران شده بودیم.

چرا از ابتدا در ترکیب استقلال برابر سپاهان قرار نگرفتی؟

این را باید از مظلومی بپرسید. من که مشکلی برای بازی‌کردن نداشتم. سرمربی این‌گونه تشخیص داد.

وقتی قرار شد به بازی بروی برنامه چه بود؟

من رفتم تا در عمق خط دفاع سپاهان نفوذ کنم و از قدرت سرزنی و گلزنی‌ام استفاده کنم.

پس چرا این کار را نکردی؟

یرکوویچ: تا این لحظه از فوتبالم این همه طرفدار نداشته‌ام که برایم پیام‌های اینترنتی بفرستند و خواسته‌هایشان را با من در میان بگذارند. الان پاسخ‌دادن به این طرفداران که خیلی هم هستند بیشتر اوقات فراغتم را پر می‌کند

آخر توپی به من نرسید. خط هافبک و دفاع سپاهان شناخت کاملی از آندو و جباری داشتند و هر دوی آنها را بسته بودند. حیدری هم نتوانست سانتر درست و حسابی روی دروازه بفرستد و به همین خاطر بود که نتوانستیم گل بزنیم.

بازی سنگینی بود؟

انتظارش را داشتم، اما نه به این سنگینی. جو حاکم بر ورزشگاه خیلی بد بود و البته من که زیاد متوجه شعارها نمی‌شدم، اما مشخص بود که روی بقیه بچه‌های تیم‌مان تاثیر گذاشته و آنها را از شرایط معمول بیرون آورده بود.

با این باخت از آسیا حذف شدید. آن شب چه حالی داشتید؟

خیلی ناراحت بودیم. بیشتر از من آنهایی که از فصل پیش برای تیم زحمت کشیده بودند تا سهمیه لیگ قهرمانان را بگیرند، آن شب همه زحماتشان از بین رفت. البته خود من هم خیلی سعی کردم به استقلال کمک کنم، اما متاسفانه نشد.

آیا سپاهان سزاوار این برد بود؟

آنها شناخت کافی از ما داشتند و خوب هم کار کردند. یعنی در کار گروهی خیلی خوب بودند و فکر می کنم حقشان بود. آن شب ما خوب کار نکردیم و امیدوارم سپاهان قهرمان لیگ قهرمانان آسیا بشود تا لااقل ما هم بعدها بگوییم به تیم‌ قهرمان باختیم.

جو حاکم بر اصفهان چطور بود؟

خیلی جالب بود. البته اوایلش که مردم شادی می‌کردند جالب بود، اما وقتی نزدیکی‌های هتل‌مان به اتوبوس‌مان حمله شد و ترقه‌های پرسروصدا اطراف اتوبوس‌مان می‌ترکید راستش یک کم‌ ناراحت‌کننده هم شد. البته من با این جو و این قبیل شرایط در فوتبال آشنایی داشتم و خیلی شوکه نشدم، چون در اروپا هم وقتی برخی تیم‌ها قهرمان می‌شوند یا در مسابقات حساس به برد دست می‌یابند به همین شکل به خیابان‌ها می‌ریزند و شادی می‌کنند.

خودت چرا گل نمی‌زدی؟

من یا به عنوان بازیکن جانشین می‌آمدم یا تعویض می‌شدم. ضمن آن که موقعیت زیادی خراب نکردم. به هر حال یک تعداد هم برای خراب شدن موقعیت‌های یک مهاجم کنار می‌گذارند. فکر می‌کنم با در نظر گرفتن دقایق بازی‌هایم و گل‌های زده‌ام آمار بدی از خودم بر جای نگذاشته باشم، اما ای کاش بیشتر بازی می‌کردم تا بیشتر هم گل بزنم و حالا این چنین افسوس نخورم.

تعطیلات را کجا هستی؟

فرانسه، لیون، پیش خانواده‌ام. از وقتی به ایران آمده‌ام آنها را ندیده‌ام و کلی عکس و فیلم از ایران دارم که می‌خواهم آنها را نشانشان بدهم و از ایران برایشان حرف بزنم.

چه خواهی گفت؟

این که چقدر ما و شما مثل هم هستیم. مردم ایران هم مثل صربستانی‌ها خونگرم، مهمان‌نواز و خوشرو هستند. زیاد اهل خودگیری نیستیم و خیلی خاکی با دیگران رفتار می‌کنیم. اروپایی‌ها اغلب سرد هستند و فکر می‌کنم ما در آن منطقه از همه اهالی اروپا شبیه‌تر به شما هستیم.

کدام شهر را به آنها پیشنهاد می‌دهی، ببینند؟

شیراز. البته خودم هم هنوز سر فرصت آن شهر را نگشته‌ام، اما شنیدم که خیلی زیباست و آثار تاریخی و دیدنی زیادی دارد، پر است از باغ‌های زیبای گل و مرکبات که باید آنها را دید.

از غذاهای ایرانی حرفی نزدی!

بیشتر غذاهای ایرانی را دوست دارم.

مثل کدام غذا؟

نان.

کدام نان؟

نان سنگک. هر چقدر سنگک می‌خورم باز هم سیر نمی‌شوم و عجیب به آن علاقه‌مند شده‌ام. نان سنگک با پنیر و گردو را خیلی دوست دارم. نان سنگک با آبگوشت و کباب می‌چسبد. عاشق سالاد شیرازی‌تان هستم. آن را با آن مزه و ترشی‌اش خیلی دوست دارم.

از غذاها چطور؟ غذاهای چلویی؟

یک غذا دارید که برنج با سبزی لابه‌لایش است و بین برنج گوشت می‌گذارید و... .

... باقلاپلو با ماهیچه؟

بله، همین را خیلی دوست دارم و آدم انگشت‌هایش را هم می‌خورد.

طرز پختش را یاد گرفته‌ای؟

آن را دارم، اما فکر کنم باید در فرانسه به یک رستوران ایرانی بروم و آنجا خانواده‌ام را هم با این غذای معروف‌تان آشنا کنم.

پیشنهاد خودت به خانواده‌ات چه خواهد بود؟

برنج و کباب یا کباب‌بره و شیشلیک. اکثر غذاهای ایرانی را تست کرد‌ه‌ام ولی از وقتی اینجا هستم شاید فقط 2 یا 3 بار پیتزا خورده‌ام چون این غذا همه جای دنیا هست، اما غذاهای سنتی‌تان منحصر به ایران است. آدم اگر در ایران زندگی کند و مراقب نباشد خیلی سریع چاق می‌شود. از بس غذاهایتان خوشمزه هستند و بیشترشان هم با برنج سرو می‌شوند.

رابطه‌ات با مظلومی چطور بود؟

او مربی مهربان و با احساسی است. رابطه ما یک رابطه استاد و شاگردی بود که هرگز بین‌مان مشکلی به وجود نیامد.

آدم منضبطی هستی؟

بله! این طوری بار آمده‌ام که انضباط حرف اول را در کارهایم می‌زند. این طوری خودم هم راحت‌تر هستم. یعنی با کسی به مشکل برنمی‌خورم.

فکر می‌کنی ایران به جام جهانی 2014 صعود می‌کند؟

من شناختی از رقبای شرق آسیای ایران ندارم، اما در لیگ قهرمانان آسیا که به مصاف تیم‌های امارات، عربستان، قطر و ازبکستان رفتم هیچ کدامشان را در حد نصف ایران هم ندیدم. آنها در باشگاه‌هایشان بیشترین توانشان را روی نفرات خارجی یا خارجی‌های تبعه کشورشان گذاشته‌اند. به همین خاطر آنها را راحت کنار می‌زنید و در رویارویی با رقبای شرق آسیا هم فکر می‌کنم استرالیا، ژاپن و کره جنوبی تا حدی برایتان دردسرساز شوند.

از کرش چقدر شناخت داری؟

او مربی شناخته‌شده‌ای در جهان است و مطمئن هستم که او کارش را به خوبی بلد است. باشگاه رئال‌مادرید و منچستریونایتد جایی نیستند که الکی یک نفر را استخدام کنند، این دو تیم خود گواه همه چیز هستند و من فکر می‌کنم کسی که از این دو باشگاه کارنامه مربیگری دارد می‌تواند در ایران از این بازیکنان بااستعداد مثل آندرانیک تیموریان و فریدون زندی بهترین بهره را ببرد.


محمدرضا مدنی - جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها