در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
شما تاکنون 17 سمفونی ساختهاید که هر کدام عنوان و موضوعی خاص دارد، چه عاملی باعث شکلگیری این سمفونیها شده است؟
علت ساخت سمفونی از سوی من به عشق و علاقهام به فرم سمفونی برمیگردد، چراکه من از کودکی ساختار ارکستری بخصوص کاملترین فرم آن که سمفونی باشد را خیلی دوست داشتم. بر این اساس به مطالعه و شناخت آثار بزرگترین سمفونینویسهای جهان پرداختم که با هایدن و موتزارت شروع و به بتهوون، شوبرت، برامس، شومان و بروکلن، مندلسون و... ختم میشود.
این بزرگان دائم در فکر و روح من بودند و زندگی من را ساختند به طوری که همیشه با آثار بتهوون زندگی کرده و میکنم. من از ابتدا و حتی از کودکی عاشق این ماجرا بودم تا جایی که در دانشگاه نیویورک هم آهنگسازی خواندم و در نهایت برای پایاننامهام سمفونی ساختم.
پس ساخت سمفونیهای شما از دوره دانشگاه آغاز شد.
بله. استاد راهنمایم که یک آهنگساز شهیر آمریکایی بود دست مرا باز گذاشت و گفت تو برای فارغالتحصیلی در رشته آهنگسازی آزاد هستی که یک قطعه ارکستری در حدود 20 دقیقه بسازی. من در جواب گفتم که میخواهم یک سمفونی بسازم که البته برایش خیلی هم جالب بود.
به دنبال این اتفاق من برای ساخت اولین سمفونیام، فرم سونات که به نظرم از آلمان شروع شده بود را انتخاب کردم. در ساخت این اثر 11 رباعی خیام را انتخاب کردم که مانند فرم سمفونی دارای یک ایده شروع و پایان باشد. این اثر با یک اپیزود به نام چرخ و فلک آغاز و در بخشهای بعدی به جوانی، پیری و سرنوشت میرسد و در آخر، بخش نتیجهگیری است. این سمفونی که عنوان خیام را دارد برای 2 خواننده و یک گوینده با همراهی ارکستر بزرگ به 2 زبان فارسی و انگلیسی نوشته شده و آن را در آمریکا اجرا کردم.
به دنبال همین اجرا بود که به من در تزهای فارغالتحصیلی سال 1975 جایزه افتخار دادند و با درجه ممتاز فارغالتحصیل شدم. وقتی به ایران برگشتم این سمفونی توسط ارکستر سمفونیک تهران نیز اجرا شد. بعد از آن با یک فاصله زمانی اقدام به ساخت سمفونی دومم کردم.
سمفونی شماره یک تا 4 مربوط به دوره اول سمفونینویسی من هستند که هارمونی آنها مشکل و تا حدودی پیرو مکاتب اواخر قرن 20 است. سمفونی 2 تا 4 زیاد ایرانی صدا نمیکند و از جهت بیان موسیقایی خیلی مدرن هستند. این روند غیرایرانی ادامه یافت تا اینکه من در سوئد شروع به مطالعه موسیقی ایرانی کردم. اعم از نغمههای زیبای ایرانی ملهم از ردیف سنتی و ملودیهایی که از موسیقی نواحی ما سرچشمه میگیرد. بر همین اساس سمفونی پنجم را به خاطر ارکستر سمفونیک تهران و مرحوم ناصری ساختم.
نام سمفونی پنجم «سمفونی ایرانی» است که باتوجه به تازه بودن بخشها در بعضی از قسمتها من از ملودیهای محلی استفاده کردم و بقیه را از موسیقی ردیفی الهام گرفتم.
از آنجا که کوه دماوند با آن زیبایی و عظمت مرا از کودکی شیفته خود کرده است، همیشه دلم میخواست اثری درباره آن بسازم، البته در مقابل هم دوست داشتم زمانی این کار را انجام دهم که به درجهای از تکنیک رسیده باشم که شایسته ساختن این عظمت باشم. بنابراین زمانی سمفونی ششم را ساختم که خود را در جایگاه مناسب دیدم. سمفونی هفتم را هم پس از آن با عنوان «ایران» ساختم و در نهایت به فرهنگستان هنر تقدیم کردم.
چرا در ساخت کار مذهبی ابتدا به سراغ ساخت اثری برای امام هشتم رفتید؟
انسانیت، عشق به انسان و حیوان و دل رحم بودن این حضرت برای من جالب بوده و هست و جالبتر اینکه به طور اتفاقی سمفونی هشتم را به نام ایشان که امام هشتم هستند، نوشتم. سمفونی نهم را هم به سفارش مرکز موسیقی و سرود صدا و سیما با نام خلیج فارس و با فرم سمفونی معمولی ساختم که بعد از ساخت این سمفونی و ضبط آن در خارج از کشور سمفونی دهم را نوشتم و به همه کسانی که جانشان را در راه ایران از دست دادند، تقدیم کردم. من سمفونی یازده را نیز در سال پیامبر سفارش گرفتم و از ابتدای نوشتنش هیجان داشتم، چراکه نام پیغمبر مسوولیت میآورد و جالب اینجاست که خیلی راضی بودم و کسانی که این را گوش دادند مرا تحسین کردند. این سمفونی از جهت فرم کاملا کلاسیک و از جهت محتوا هم یکی از طولانیترین سمفونیهای من است.
سمفونی شماره 12 به احساسات و نوستالژی من از قدیم تا الان برای زادگاهم تهران برمیگردد. سمفونی شماره 13 هم یک سمفونی آرامتر و سادهتر است که آن را هم به سفارش صدا و سیما ساختم و سمفونی 14 سمفونی جدید من است که با احساس خودم ساختم و کاملا به پختگی رسیده است.
سمفونی شماره 15 درباره فردوسی و 16 نیز درباره ابنسینا بود. اکنون هم ساخت سمفونی بصیرت را به پایان بردم.
سمفونی بصیرت بر چه اساسی شکل گرفت؟
سوئیت سمفونی «بصیرت» را در چهار بخش برای ارکستر سمفونیک تهران نوشتهام و سعی کردهام آن را طوری بنویسم که اجرایش برای ارکستر دشوار نباشد، چراکه زمان زیادی تا اجرای این اثر باقی نمانده است.
فرهت: سفارش اثر هنری بهترین مشوق برای هنرمندان است، به عنوان مثال، بهترین قطعه موسیقی کلاسیک جهان، که همان سمفونی شماره 9 بتهوون است را انجمن فیلارمونیک لندن به این آهنگساز سفارش داد
هر کدام از بخشهای سوئیت سمفونی «بصیرت» حالت خاص خود را دارد به گونهای که بخش اول با یک سونات تند و ریتمیک آغاز و در قسمت دوم به یک ملودی آهسته و خوشآهنگ ختم میشود. بخش سوم نیز بازگشتی به قسمت نخست دارد به طوری که دارای تمی تند و مشخص است که در طول قطعه تکرار میشود و در قسمت چهارم که همان بخش پایانی است، سمفونی با حالتی پیروزمندانه به اتمام میرسد. با توجه به این که هر هنرمندی در آثارش باید نگاهی به ملیت خود داشته باشد، من نیز در بخش دوم این اثر از موسیقی ایرانی الهام گرفتهام.
کشور ما دارای ارکستر سمفونیکی با قدمت بیش از 100 سال است، علت اینکه شما اکثر آثارتان را در خارج از کشور و توسط دیگر ارکسترها ضبط میکنید، چیست؟
من سمفونیهای یک تا 5 را در ایران ضبط کردم و شک ندارم که ارکستر ما دارای نوازندگان سطح بالایی است، اما اشکال کار در نوع ضبط است چراکه در ایران هر کدام از سازها جداگانه ضبط میشوند و من شخصا ضبط یک اثر ارکستری به این شیوه را دوست ندارم. در خارج از کشور وضع چنین نیست و تمامی ارکستر در استودیو اثر را مینوازند و همزمان ضبط میشود و همین یکی از عمدهترین دلایل انتخاب من برای آهنگسازی خارج از ایران بوده است.
از بین آثاری که ساختید تعدادی از سوی مراکز سفارش داده شدهاند یا براساس مناسبتی خاص شکل گرفتهاند، این آثار چه تفاوتی از جهت فرم و محتوا با دیگر سمفونیهایی دارد که به صورت آزاد میسازید؟
از جهت فرم تفاوتی ندارند، چراکه باید در همه سمفونیها چه مناسبتی و چه غیرمناسبتی فرم سمفونی رعایت شود و تنها تفاوت در محتواست. شاید آسانترین سمفونی که ساختم همان خیام باشد، ولی 2 یا 3 سمفونی من دارای کلام است، مثلا سمفونی پیامبر ما به 2 نوع یکی با کلام و یکی دیگر را بیکلام منتشر کردیم.
گاهی، برخی افراد به کارهای من که سفارشی بوده انتقاد کردند و این در حالی است که به اعتقاد من سفارش گرفتن هیچ ایرادی ندارد، چراکه تمام آثار بزرگ بتهوون و موتزارت همه سفارشی است. به عنوان مثال سمفونی 9 بتهوون که واقعا بزرگترین سمفونیای است که ساخته شده به سفارش ارکستر فیلارمونیک لندن بوده است.
من خودم به شخصه اگر سفارشی میگیرم یا اینکه اثرم را برای انتشار به سازمانی تقدیم میکنم برای داشتن نوعی اسپانسر است، چراکه اگرآثار من اسپانسر نداشته باشد، هم در ضبط و هم در پخش دچار مشکل میشود. البته ناگفته نماند که من هیچ وقت اثری را برای پول نساختم و حتی سفارشی به این منظور نگرفتم.
ساخت آثار سفارشی به خاطر وجود اسپانسر چقدر میتواند به اقتصاد این هنر کمک کند؟
وجود اسپانسر از 2 نقطه نظر مهم است؛ یکی از جهت تشویق برای هنرمند که خود باعث میشود او فکر کند یکی دنبال آثارش هست و دستش را گرفته و از طرف دیگر وجود اسپانسر باعث میشود کاری به تحقق و اجرا برسد. من هیچ زمان برای پول سمفونی نمیسازم و تنها محتوای اثری که برای نسل آینده میماند برایم مهم است، چون نسلهای آینده رپرتوار هنری وطن من است.
چقدر اعتقاد به ساخت آثار مناسبتی دارید و آیا به نظر شما تکرار آثار مناسبتی به روند کار آهنگساز لطمه وارد نمیکند؟
من معتقدم سفارش کار به هنرمند میتواند روند تولید آثار ماندگار را تسریع کند و خوب بودن یا بد بودن یک اثر هنری هیچ ربطی به سفارشی بودن آن قطعه ندارد، بلکه ارتباط مستقیم با صاحب اثر دارد.
سفارش اثر هنری بهترین مشوق برای هنرمندان است، به عنوان مثال، بهترین قطعه موسیقی کلاسیک جهان، که همان سمفونی شماره 9 بتهوون است را انجمن فیلارمونیک لندن به این آهنگساز سفارش داد و همین امر نشان میدهد سفارش کار به هنرمند چقدر میتواند در تولید آثار ماندگار مفید باشد.
به عقیده من در ساخت این قبیل آثار تنها محتوای کار و کسی که آن را انجام میدهد مهم است چراکه اگر آهنگسازی غیرتوانا آن را انجام دهد هر چقدر هم برایش هزینه صرف شود، خوب نخواهد شد، اما در یک نگاه کلی به آثار مناسبتی در طول تاریخ، میتوان گفت که این نوع آثار در مقایسه با آثار غیرمناسبتی یک مقدار افت کیفیت دارند.
شما در سمفونی پیامبر از خواننده نیز بهره گرفتید و بخشی از این اثر را آوازی ساختید، آیا لزوما بخش آوازی در آثار کلاسیک و خصوصا سمفونی باید وجود داشته باشد؟
سمفونی یک فرمسازی است. در موارد بسیاری اتفاق میافتد که از آواز هم به عنوان یک ساز استفاده میشود. بخش آوازی در بسیاری از سمفونیها وجود دارد، به طوری که حتی قسمت آخر سمفونی 9 بتهوون آوازی است. همچنین در بین سمفونیهای قرن 19 و 20 نیز شاهد بخش زیادی آواز هستیم. به طوری که سمفونیهای 2، 3، 4 و 8 مالر همگی دارای آواز هستند.
سحر طاعتی / جامجم
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد