نیمه ‌شب یکی از روزهایی که در دادسرای جنایی تهران بازپرس کشیک قتل بودم، کشیک کلانتری یکی از محله‌های تهران به تلفن ‌همراهم زنگ زد و گفت جسد یک معتاد را پیدا کرده‌اند. او گفت ظواهر امر نشان می‌دهد این مرد معتاد بوده و احتمالا بر اثر استعمال مواد مخدر جانش را از دست داده‌ است.با توجه به گفته‌های افسر کشیک به محل کشف جسد نرفتم و تلفنی دستور‌هایی را صادر کردم. فردای آن روز پرونده را که خواندم متوجه شدم آثار جراحت روی بدن مقتول وجود داشته ‌است. جسد را برای مشخص شدن علت دقیق مرگ به پزشکی قانونی فرستادم و افسری که موضوع را کامل گزارش نکرده‌ بود، توبیخ کردم.
کد خبر: ۴۵۳۸۶۱

زمانی که نتیجه پزشکی قانونی اعلام شد متوجه شدم مقتول آثار شکنجه هم روی بدنش داشته و علت اصلی مرگش هم شکنجه‌هایی بوده که قاتل روی بدن او انجام داده‌ است.

با توجه به انگشت‌نگاری انجام شده از مقتول توانستم هویت مقتول را شناسایی کنم. وقتی هویت مقتول معلوم شد خانواده مقتول را مطلع کردیم و آنها با حضور در دادسرا اعلام کردند پسرشان در یک خانه مجردی با دوستانش زندگی می‌کرده‌ است. وقتی آنها اسم دوست مقتول یعنی نیما را برای من گفتند دستور استعلام نام او را صادر کردم و متوجه شدم نیما جزو اراذل و اوباشی است که توسط پلیس بازداشت شده و در دادسرایی دیگر پرونده دارد.

با توجه به این‌که مقتول با نیما زندگی می‌کرد او را به دادسرا فراخواندم تا در مورد مقتول از او تحقیق کنم. نیما می‌گفت نقشی در قتل او نداشته و نمی‌داند او چطور کشته ‌شده‌ است. با توجه به این‌که گزارش پلیس نشان می‌داد این مرد در خیابان فوت نکرده و احتمالا در خانه فوت کرده و بعد به خیابان منتقل شده ‌است، نیما را مورد بازجویی‌های متعدد قرار دادم، اما او اعتراف نکرد و مدعی شد مقتول از 2 هفته قبل خانه او را ترک کرده‌ بود.تحقیقات را در شاخه دیگری آغاز کردم که یکی از دوستان نیما برایم یک سی‌دی آورد که فیلم داخل آن نشان می‌داد نیما مقتول را بشدت شکنجه می‌کند. شخصی که این سی‌دی را آورد گفت نیما خیلی‌ها را این‌طور شکنجه می‌کرد و چون اطرافیانش معتاد بودند و او به آنها مواد می‌داد به همین خاطر سکوت می‌کردند.فیلم بشدت هولناک بود و نشان می‌داد نیما مقتول را با وسایل مختلف شکنجه می‌داده و حتی او را می‌سوزانده است. با توجه به آنچه اتفاق افتاده‌ بود نیما را احضار کردم. وقتی او خودش دید فیلم‌ نشان می‌دهد مقتول را چطور شکنجه می‌کند اعتراف کرد و گفت بر سر مسائل مختلف با مقتول درگیری داشته و برای این‌که انتقام بگیرد چنین کاری کرده‌ است.او گفت: مقتول مدت‌ها بود با من دوست بود و من به او مواد می‌دادم. او از من مقدار زیادی مواد گرفته بود و بازهم می‌خواست. آنقدر از دست او عصبانی شدم که تصمیم گرفتم بزنمش. نمی‌خواستم او را بکشم.

فقط می‌خواستم او را بزنم و نمی‌دانم چه شد او کشته ‌شد و من هم که دیدم او فوت کرده جسدش را بیرون از خانه در یکی از خیابان‌های اطراف رها کردم.بعد از اعترافات مقتول خانه او را که به خانه وحشت معروف بود بازدید کردم و مدارک زیادی را کشف کردم. البته همکاران دیگرم قبلا از این خانه بازدید کرده و تعداد زیادی قمه و وسایل ممنوعه از خانه او پیدا کرده بودند. این مرد شرور بعدها شاکیان دیگری هم پیدا کرد و حالا با صدور کیفرخواست پرونده در دادگاه است. البته قاتل در دادگاه عمومی هم برای اتهام اوباش‌ بودنش و آزار مردم محاکمه شد.این مرد با توجه به این‌که افراد زیادی را اذیت و شکنجه کرده بود دشمنان زیادی داشت. با این‌که افسر پلیس ابتدا گزارش کاملی به من نداده‌ بود، اما توانستم زمان از دست رفته ‌را جبران کنم و مرد جنایتکار به مجازاتش برسد.

محمدحسین شاملو ـ قاضی بازنشسته

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها