در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
نگرانی اصلی ما تهدیدی است که این عوامل علیه سلامت نسل آینده کشورمان آغاز کردهاند.
وقتی این جملات را در گفتار رییس انجمن مامایی کشور شنیدیم، دریافتیم ریشه بسیاری از مشکلات سیستم سلامت و بهداشت جامعه امروزی ما را میشود در گرههای کور حرفهای دید که نقش و مسوولیتش از زمان دیده شدن اولین نشانههای حیات در جنین آغاز میشود؛ نقشی که در دوران بارداری و بخصوص طی ساعات پراضطراب زایمان طبیعی اوج میگیرد؛ مسوولیتی که میتواند در حوزه آشنایی با بایدها و نبایدهای دوران بلوغ دختران نوجوان تداوم بیابد و تا ورود به دنیای زنان یائسه همچنان پررنگ باقی بماند، نقشهایی که در پس کاهش اعتماد و اقبال عمومی مردم نسبت به ماماها و زایمانهای طبیعی رو به فراموشی است.
ناهید خداکرمی، عضو هیات علمی مرکز تحقیقات باروری دانشگاه شهید بهشتی و دبیر انجمن مامایی ایران در گفتوگو با ما از ریشه این مشکلات میگوید.
امروز اینجا هستیم تا جایگاه واقعی حرفهای را بشناسیم که از گذشتههای دور طی 9 ماه بارداری و نیز در ساعات پر تنش و حساس زایمان تنها مرجع مورد اعتماد زنان کشورمان بوده است، اما در جامعه کنونی به نوعی در سایه متخصصان رشته زنان قرار گرفته و مهجور واقع شده است. آیا نقش کنونی این حرفه در سیستم بهداشت و درمان ما این گونه کمرنگ تعریف شده است؟
مامایی یک حرفه نیست، بلکه یک رشته چندحرفهای است. براساس تعریف جدید کنفدراسیون بینالمللی مامایی و سازمان جهانی بهداشت در سال 2011، مامایی علاوه بر خدمات دوران مراقبت بارداری و زایمان طبیعی به هر خدمتی که با سلامت زنان و خانوادهها ارتباط دارد، معطوف میشود. پس این رشته، نقش کلیدی در زمینه سلامت زنان ایفا میکند. در کشور ما هم عمده خدمات مرتبط با سلامت زنان به طور مستقیم و غیرمستقیم توسط ماما انجام میشود. حتی با وجود بالا بودن آمار سزارین در کشور، خدمات قبل و بعد از سزارین توسط ماما انجام میشود.
حال این مساله که با وجود چنین پتانسیلهایی مراکز درمانی ما نتوانستهاند بخوبی رشته مامایی را جذب کنند به این برمیگردد که در سالهای اخیر سیستم سلامت ما آنقدر به تجهیز مراکز درمانی و به روز کردن تجهیزات پزشکی و استفاده از تجهیزات پزشکی توجه کرده است؛ در حالی که متناسب با این اقدامات به استانداردسازی نیروی انسانی توجه نداشته است. به این ترتیب بهرغم نیاز سیستم سلامت به خدمات مامایی در تمام حوزهها مردم از این خدمات محروم هستند.
براساس آمارهای ارائه شده در حال حاضر از نزدیک به 50 هزار ماما در کشور حدود ٣٠ هزار نفرشان بیکارند. در حالی که مراکز دانشگاهی ما همچنان در این رشته دانشجو میگیرند و مراکز درمانی هم برای جذب تعداد زیادی از فارغالتحصیلان مامایی مساعدت نمیکنند. در چنین شرایطی چه راهکار موثری برای استفاده از نیرو و توان این حرفه وجود دارد؟
همانطور که اشاره کردم طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی، دختران نوجوان تا خانمهای یائسه به خدمات مامایی نیاز دارند، اما در حال حاضر دختران نوجوان ما با آنکه به مشاوره در سنین بلوغ نیاز دارند تا با فیزیولوژی بدن خود آشنا شوند و بتوانند از خودشان در مقابل بسیاری از رفتارهای پرخطر و بیماریهای شایع جنسی مراقبت کنند و نیز برای مواجهه با زندگی زناشویی در آینده تا حدی آماده شوند، از این خدمات بیبهرهاند.
یکی از ریشههای این مشکل به کمبود مربی بهداشت در مدارس باز میگردد. بر این اساس ما پیشنهاد دادیم از کارشناسان رشته مامایی به عنوان مربیان بهداشت در مدارس بهره گرفته شود. اگر میخواهیم برای داشتن رفتار و بدن سالم در نسل آینده برنامهریزی کنیم ضروری است ماما به عنوان مربی بهداشت در مدارس حضور فعال داشته باشد.
از سوی دیگر ما از معدود کشورهایی هستیم که از نظر کمی با کمبود ماما مواجه نیستیم، اما از نظر کیفی مراکز درمانی، زایشگاهها و مراکز مراقبت دوران بارداری از کمبود ماما رنج میبرند. در حال حاضر سالانه یک میلیون و 300 هزار تولد زنده در کشور داریم و به ازای هر 1000 تولد زنده نیازمند 30 ماما و براساس تعریف ناقص وزارت بهداشت برای این تعداد زایمان به 10 ماما نیاز داریم. یعنی در حال حاضر باید 13 هزار ماما در زایشگاههای کشور مشغول به کار باشند و در مجموع در بخشهای مراقبت بارداری، واحد بهداشت مادر و کودک، بخشهای واکسیناسیون نوزادی،بخشهای زایمان و جراحی زنان نیازمند 30 هزار ماما هستیم؛ در حالی که یک پنجم این تعداد ماما در این بخشها مشغول کار هستند.
به گفته شما وقتی هر ماما کار پنج مامای دیگر را هم انجام بدهد چه اتفاقی میافتد؟ به بیان دیگر آیا کمبود نیروی انسانی منجر به کاهش توجهات و خدمات لازم به مادرانی نمیشود که میخواهند زایمان طبیعی انجام دهند و همین کاستی به آنجا منتهی نمیشود که تمایل عمومی زنان به زایمان طبیعی کاهش یابد؟
مسلم است این وضعیت باعث افت کیفی در خدمات میشود. وقتی مادر باردار سالمی که در دوران بارداری دچار مشکل خاصی نیست و میتواند زایمان طبیعی داشته باشد، مورد مراقبت صحیح و توجه درست قرار نمیگیرد، به سمت سزارین میرود از طرف دیگر، پزشکی هم که باید انرژی خود را صرف مادران پرخطر کند، ترجیح میدهد مادران کمخطر را هم به اتاق عمل بفرستد. به این ترتیب پروسهای که به طور طبیعی برای تولد نوزاد باید هشت ساعت به طول انجامد، در نیم ساعت به اتمام میرسد.
الان نزدیک به دو دهه است که بسیاری از زایمانها در کشور به صورت سزارین انجام میشود و بیشتر مادران هم به دلیل فارغ شدن از درد و مشکلات زایمان طبیعی از این اتفاق راضی هستند و حتی هزینههای بالای این نوع زایمان را هم میپردازند. پس مشکل زیادی از این نظر نباید وجود داشته باشد؟
نگرانی اصلی ما بیکاری ماماها، افزایش میزان سزارین یا کمبود ماما در مراکز درمانی نیست، بلکه نگرانی ما تهدیدی است که این عوامل برای نسل آینده کشور دارد. ما با دستان خودمان و با سطحینگری و ندانمکاری نسل آینده را با بیماریهایی مثل دیابت و آسم مواجه میکنیم. این رهآورد به دنیا آمدن نوزادان به روش سزارین است و از نظر علمی با مستندات بسیار ثابت شده است.
ضمن اینکه الان هزینههایی که باید صرف مادرانی شود که میخواهند فرزندان سالمی را به روش زایمان طبیعی به دنیا آورند، صرف تجهیز اتاق عمل برای سزارین و نگهداری نوزادانشان میشود. آنچه امروز میبینیم افزایش میزان سزارین همگام با بالا بودن آمار مرگ و میر نوزادان است. همچنین عوارض دوران نوزادی، میزان بستری نوزادان در بخشهای ویژه افزایش یافته است.
آیا آماری از نوزادان بیماری که از طریق سزارین در کشور به دنیا آمدهاند وجود دارد؟
ما در هیچ زمینهای آمار دقیقی در کشور نداریم. اما در سالهای اخیر مطالعاتی توسط گروههای نوزادی برخی مراکز درمانی انجام شده است که نشان میدهد 80 تا 90 درصد نوزادان بستری در بخشهای ویژه با سزارین به دنیا آمدهاند. این یک زنگ خطر بزرگ است. حتی مطالعات جهانی هم نشان داده است میزان دیابت، آسم و بیماریهای تنفسی در نوزادان به دنیا آمده از طریق جراحی سزارین بالاست.
الان وزارت بهداشت بسیار علاقهمند به ثبت بیماریهاست، اگر کنار آن توجه کند این بیماریها در چه برههای از زمان افزایش یافته و حتی ریشه آنها را تا زندگی داخل رحمی و تاریخچه باروری مادران بیمار دنبال کند به نتایج شگفتانگیزی خواهد رسید. بهاین ترتیب خواهیم دید مداخلات بیرویه ما طی دوران بارداری و روش زایمان منجر به بروز یکسری معلولیتهایی شده که معلوم نیست عامل اصلیشان چیست. جامعه مامایی کشور بشدت نگران حرکت جمعیتی ما در آینده به سمت اپیدمی شدن بعضی ناتوانیهاست.
استفاده بهینه از ظرفیت مامایی کشور میتواند جلوی این مداخلات را بگیرد.30 هزار مامای بیکار کشور میتواند جذب سیستم سلامت دوران باروری و بارداری شود و جامعه زنان و مادران باردار ما را به سمت سلامت پایدار سوق دهد. چنین اقدامی به صرفهجویی در هزینههای بخش سلامت و حفظ منابع اقتصاد سلامت منتهی خواهد شد.
یکی دیگر از مشکلات جدی فارغالتحصیلان رشته مامایی برای فعالیت حرفهای، عدم پوشش بیمهای خدمات مراقبت از مادران هنگام بارداری و خدمات تنظیم خانواده از سوی آنهاست؛ چرا بهرغم آنکه وزارت بهداشت از تحت پوشش بیمه قرار گرفتن خدمات درمانی از سوی ماماها حمایت میکند، وزارت رفاه و شورای عالی بیمه زیر بار پذیرش این امر نمیروند؟
دکتر ناهید خداکرمی: وظایف ماما در طرح پزشک خانواده ارائه خدمات بهداشت مادر و کودک، بیماریابی زنان و غربالگری سرطانهای شایع بین زنان است که تاکنون کارنامه مثبتی به دنبال داشته است. البته هنوز هم بسیاری از مناطق روستایی کشورمان به ماما دسترسی ندارند و مادران بسیاری در این مناطق جان خود را هنگام زایمان از دست میدهند.
واقعا باعث تاسف است در کشوری که شعار عدالتمحوری و دسترسی عادلانه به منابع را سر میدهد، سازمانهای بیمه گذار و وزارت رفاه آن بیمهشدهها را از دسترسی به خدمات مامایی محروم میکنند. مادران بیمه شده در حال حاضر حق انتخاب را برای دریافت خدمات بهداشتی و مراقبتی ندارند چرا که بیمه هنوز ارائه خدمات درمانی را از سوی ماما نپذیرفته است و مادران در مراجعه به ماما، باید تعرفههای ویزیت و دارو را به صورت آزاد بپردازند. در حالی که یک بیمه استاندارد بیمهای است که خدمات را تحت پوشش قرار دهد نه دهنده خدمت را، در حالی که در کشور ما این قضیه کاملا برعکس است.
همانگونه که گفتید وزارت بهداشت از تحت پوشش بیمه قرار گرفتن خدمات درمانی از سوی ماماها حمایت میکند، اما وزارت رفاه و شورای عالی بیمه زیر بار پذیرش این امر نمیروند. به همین دلیل بسیاری از ماماها در صورت جذب نشدن در مراکز درمانی و بیمارستانها، به جرگه بیکاران افزوده میشوند. البته این مساله همچنان از سوی ما در حال پیگیری است که در صورت حل آن بسیاری از ماماها جذب بازار کار میشوند و از طرفی مادران با کمترین هزینه میتوانند از خدمات بهداشتی و درمانی بهرهمند شوند.
در حال حاضر درصد بالایی از زایمانها در بیمارستانها توسط ماماها صورت میگیرد، در حالی که به دلیل بالا رفتن امتیاز بیمارستانها در مدارک پزشکی امضای پزشکان در زیر مدارک وجود دارد و این مساله نه تنها بیاخلاقیهایی را در جامعه به صورت عرف درآورده است، بلکه همواره ماماها را چه از نظر درآمدی و چه عملکردی در سایه و حاشیه قرار داده است.
بسیاری معتقدند از آنجا که مسوولیت هر اتفاقی طی زایمان با پزشک است، حق بیمه نیز باید به وی پرداخت شود؟
اصلا این طور نیست. پزشک و ماما در صورت بروز هر اتفاقی مسوولند و باید دیه بپردازند. اگر بخواهیم برای موارد اورژانس هم حق مسوولیتی به پزشک دهیم باز هم لزومی ندارد که وی زیر مدارک را مهر کند، بلکه میشود به خاطر مسوولیت حق بیمه به صورت جداگانه به پزشک تعلق بگیرد. به علاوه بیمه میتواند ترتیبی اتخاذ کند تا در مواردی که باردار توسط ماما به پزشک متخصص ارجاع داده میشود، خدمات بیمهای برای پزشک افزایش یابد.
متاسفانه استقلال حرفهای ماما به خاطر اعمال این سلیقهها از نگاه سازمانهای بیمهگذار به خطر افتاده است. با آنکه در پروانه کار ما گفته که میتوانیم به طور مستقل به زایمان طبیعی بپردازیم، بسیاری از بیمارستانها زایمان را مساله تخصصی و فوقتخصصی اعلام کرده و مانع از انجام زایمان توسط ماما میشوند. در حالی که معلوم نیست براساس کدام مرجع علمی زایمان یک پروسه فوقتخصصی قلمداد شده است! یک مادر باردار کمخطر که با مشکلی در طول بارداریاش مواجه نیست هیچ نیازی به مراجعه به پزشک متخصص زنان ندارد و میتواند زایمانش را تحت نظر ماما به طور طبیعی انجام دهد.
آیا برای دفاع از این مساله خلا قانونی وجود دارد؟
به هیچ عنوان، در این زمینه قوانین علمی و آئیننامههای پرباری در وزارت بهداشت تدوین و براساس آن پروتکلهای خوبی هم تهیه شده است، اما متاسفانه هیچ کدام اجرایی نمیشوند یا ضعیف اجرا میشوند. در حالی که باز هم تاکید میکنم مشکلات گروه مامایی سلامت نسل آینده را تهدید میکند.
با مشکل بیاعتمادی امروزی مردم به ماماها چه باید کرد؟
هرکس پتانسیلهای حرفه مامایی را بشناسد، به این حرفه اعتماد میکند. یکسری از مردم بیمهشدگانی هستند که میخواهند از مزایای بیمهایشان استفاده کنند و با وجود مشکلات موجود نمیتوانند. از طرف دیگر مادران بارداری هستند که میخواهند زایمان طبیعی انجام دهند ولیکن به حدی برایشان از درد و آسیبهای هنگام زایمان تبلیغ منفی میشود که از آن اجتناب میکنند. به طوری که درد زایمان طبیعی برخلاف گذشته در جامعه ما به صورت تابو درآمده است. در حالی که تمام کشورهای پیشرفته دنیا برای گرایش مردمشان به زایمان طبیعی تبلیغ میکنند و موفق هم بودهاند.
سیستم سلامت ما هم برای حفظ و ارتقای سلامت عمومی جامعه باید راهکارهایی که روی کاغذ وجود دارد اجرایی کند و از آئین نامههایی که در بخشهای دولتی و خصوصی برای ارائه خدمات مامایی وجود دارد حمایت کند. فراموش نکنید که تنها 15 درصد مادران طی بارداری و زایمان به خدمات تخصصی و 20درصد نوزادان به خدمات ویژه نیاز دارند و مابقی میتوانند صرفا از خدمات مامایی طی بارداری و زایمانشان استفاده کنند. زایمانی که به دلیل طبیعی و غیرمداخلهای بودن براساس شواهد و مستندات علمی بسیار با کیفیتتر و سلامتتر است.
چرا بندرت مطبهای مامایی را در سطح شهر میبینیم؟
ماماها در بخشهای دولتی یعنی در تیم پزشک خانواده (پروژهای که در آن حضور یک ماما در کنار پزشک متخصص تعریف شده است و بیشتر در روستاها فعال است)، مراکز بهداشتی درمانی، واحد بهداشت مادر و کودک و واکسیناسیون خدمات ارائه میدهند. از سوی دیگر در مراکز خصوصی یعنی بیمارستانهای خصوصی، زایشگاهها و بخشهای بعد از زایمان نیز میتوانند مشغول به کار شوند. ماماها همچنین میتوانند در دفاتر خصوصیشان ارائه خدمت کنند، یعنی مطب داشته باشند یا حتی مراکز مشاوره و خدمات مامایی تاسیس کنند که امکان آن در راستای سیاستهای وزارت بهداشت برای پزشکی جامع نگر فراهم شده است. پس مشکلی برای داشتن مطب برای ماما وجود ندارد، مگر نداشتن پوشش بیمهای که بسیاری از فارغالتحصیلان این رشته را از فعالیت مستقل حرفهایشان باز داشته است.
اشارهای داشتید به طرح پزشک خانواده.این طرح درحال حاضر با چه مشکلاتی روبهرو است و تا چه اندازه در حل مشکل بیکاری در جامعه مامایی کشور توانسته موثر عمل کند؟
در حال حاضر حدود پنج هزار ماما برای ارائه خدمات بهداشتی ـ درمانی به روستاییان، جذب طرح پزشک خانواده شدند. براساس آمار و استانداردها برای هر سه هزار نفر جمعیت دو ماما باید در تیم پزشک خانواده وجود داشته باشد. بنا به این آمار، در حال حاضر در مناطق روستایی باید حدود ١٥ هزار ماما حضور داشته باشند که با تامین پنج هزار ماما، روستاهای کشور همچنان با کمبود ١٠هزار ماما روبهرو هستند.
متاسفانه علاوه بر وظایف اصلی ماماها در تیم پزشک خانواده، وظایف دیگری از جمله دارویاری و خدمات پرستاری نیز به آنها در طرح پزشک خانواده محول شده است. در حالی که شرایطی برای ارجاع مستقیم بیمار به پزشک متخصص برای ماما پیشبینی نشده است و ماما مجبور است ابتدا بیمار را به پزشک عمومی ارجاع دهد که این مساله مشکلاتی را به همراه آورده است. به علاوه که بهرغم ارائه عمده خدمات توسط ماما در این طرح، خدمات مامایی در کنار سایر خدمات کارشناسی تعریف شده و بعنوان یک شخصیت مستقل دیده نمیشود.
همچنین پایین بودن تاسفبار دستمزد ماماهای شاغل در این طرح از جمله دلایل نارضایتی آنهاست. وظایف ماما در طرح پزشک خانواده ارائه خدمات بهداشت مادر و کودک، بیماریابی زنان و غربالگری سرطانهای شایع بین زنان است که تاکنون کارنامه مثبتی به دنبال داشته است. البته هنوز هم بسیاری از مناطق روستایی کشورمان به ماما دسترسی ندارند و مادران بسیاری در این مناطق جان خود را هنگام زایمان از دست میدهند.
آیا میشود امیدوار بود که رشته مامایی جایگاه واقعی خود را در میان مردم پیدا کند؟
مامایی تنها رشتهای است که میتواند بهترین خدمات را در زمینه سلامت خانواده و زنان از مادران و نوزادان گرفته تا دختران نوجوان و زنان یائسه ارائه دهد. اما در کنار حل مشکلات جامعه مامایی کشور، آنچه ما برای رسیدن به جایگاه واقعی این حرفه نیاز داریم آن است که مدیریتها در بخش سلامت زنان و مادران به حرفه مامایی واگذار شود. یعنی در بخش پرستاری، زایشگاهها و بیمارستانها رسیدگی به این امور به ماماها سپرده شود. مدیران بسیار موفق در این رشته میتوانند در تصمیمگیریهای مرتبط با سلامت زنان و آموزشهای مامایی به طور مستقل تحت مشورت قرار گیرند. اگر این گونه شود چشمانداز مامایی در میان مردم و جامعه زنان ما بسیار روشن خواهد بود.
پونه شیرازی - گروه جامعهدر گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر