مجموعه تلویزیونی «55 درجه شمالی» از شبکه 2 سیما در حال پخش است

بازیگر سیاهپوست در نقش پلیس انگلیس

55 درجه شمالی، یک مجموعه درام تلویزیونی محصول سال 2004 شبکه بی‌بی‌سی است که مدتی است پخش آن از شبکه 2 سیما آغاز شده است. این مجموعه در 2 فصل 6 و 8 اپیزودی تهیه شد و نمایش آن تا سال 2006 ادامه یافت.
کد خبر: ۴۳۹۱۹۴

شبکه تلویزیونی بی‌بی‌سی در دنباله سنت ساخت درام‌های تلویزیونی خود، این مجموعه را تولید و روانه آنتن کرد و برای نقش اول آن دان گیلت، بازیگر سرشناس رسانه تلویزیون را انتخاب کرد. تهیه‌کنندگان مجموعه امیدوار بودند حضور گیلت در نقش اصلی به موفقیت بالای آن کمک کند. تحلیل آنها در این رابطه درست بود و 55 درجه شمالی به صورت یکی از کارهای موفق تلویزیونی سال 2004 صنعت تلویزیون انگلستان درآمد. استقبال از این مجموعه تنها به تماشاگران انگلیسی محدود نشد و خیلی زود تماشاگران اروپایی که به تماشای آن نشستند، استقبال خوبی از قصه درام و افشاگرانه آن کردند. 55 درجه شمالی به بیش از 50 کشور جهان فروخته شد و از استرالیا و آسیای دور تا آمریکای شمالی، تماشاگران را جذب قصه پرتحرک و جذاب خود کرد.

فساد در اداره پلیس

دان گیلت در قصه مجموعه در نقش نیکی کول ظاهر می‌شود. او یک افسر فعال و زرنگ اداره پلیس است و در واحد تحقیق و تجسس شهر لندن به عنوان کارآگاه فعالیت می‌کند. این افسر وظیفه‌شناس پس از افشای فساد موجود در اداره پلیس و برخی از افسران بلندپایه آن، به این محل نقل مکان می‌کند تا به انجام وظیفه بپردازد. درولا کرون در نقش کلر مکسول همبازی اصلی او در مجموعه است. وی یک وکیل ماهر است که اسناد و مدارک مربوط به عرض حال را تهیه می‌کند و به حرفه خود علاقه فراوانی دارد. اندرو دان، جورج هریس و مارک استابارت دیگر بازیگران اصلی مجموعه هستند. فصل اول مجموعه در زمان پخش توانست لقب یکی از پربیننده‌ترین مجموعه‌های درام تلویزیونی را بگیرد و تهیه‌کنندگان 55 درجه شمالی قبل از پایان پخش این فصل، تولید فصل دوم آن را شروع کردند. اما کار فیلمبرداری این فصل به دلیل مشکلات مربوط به فصل و لوکیشن چند ماه دیرتر شروع شد. اما وقفه‌ای که در کار تولید این فصل افتاد، مانع از کاهش محبوبیت آن نشد و فصل دوم با افت تماشاچی روبه‌رو نشد.

تهیه‌کنندگان مجموعه هنگام پخش آن از تلویزیون آمریکا و اروپا نام آن را تغییر دادند و 55 درجه شمالی در این کشورها با نام «کارآگاه شب» به روی آنتن رفت. در قصه مجموعه نیکی کول زمانی وارد واحد پلیس شهر لندن می‌شود که صحبت از فساد در این مرکز وجود دارد. بزودی برای این که وی در مظان اتهام قرار نگیرد به مرکز دیگری در منطقه نیوکاسل فرستاده می‌شود. در این محل او باید در شیفت شب کار کند. او به حرفه خود علاقه زیادی دارد و می‌خواهد از تخصص و توانایی خود نهایت بهره را بگیرد تا همه کارها را خوب، درست و سریع انجام دهد.

تفاوت فصل دوم مجموعه با فصل اول آن در این است که نیکی کول از شیفت شب به شیفت روز منتقل می‌شود و به صورت یکی از اعضای اصلی گروهی درمی‌آید که در آن مشغول کار است. واحدی که او در آن کار می‌کند، با انواع و اقسام جرم و جنایت‌ها سر و کار دارد و نیکی کول هم تلاش می‌کند تا هر پرونده‌ای را در زمان تعیین شده به سرانجامی درست برساند. در کنار فعالیت حرفه‌ای، کول زمان و فرصت آن را نیز پیدا می‌کند که به اوضاع خانوادگی خود بپردازد. اعضای خانواده کول همراه او به منطقه ماموریت وی نقل مکان کرده‌اند.

در عین حال، روابط کاری کول با کلر مکسول (وکیلی که با اداره پلیس و پرونده‌های آن همکاری دارد)‌ بخش دیگری از قصه مجموعه را تامین و فراهم می‌کند. در همین ایام، دوستی و رابطه کاری کول با گروهبان آستل هم مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد. به این بهانه، روابط بین اعضای اداره پلیس با یکدیگر (و همراهی‌ها یا تناقض‌ها و تضادهای آنان)‌ را به نمایش می‌گذارد.

آشنایی این دو با یک اشتباه مضحک در اوایل مجموعه آغاز می‌شود. (کول او را با یک افسر پلیس دیگر اشتباه می‌گیرد)‌ و بزودی این رابطه تبدیل به یک دوستی صمیمی و عمیق می‌شود.

تیموتی پراگر، نویسنده 14 اپیزود مجموعه است. او فعالیت هنری خود را از سال 1990 شروع کرد و تا به حال با بیش از 17 مجموعه موفق تلویزیونی همکاری داشته است. تخصص اصلی وی، نگارش و درام‌های پلیسی است و گاهی اوقات فیلمنامه‌های اکشن هم می‌نویسد. مجموعه موفق رابین‌هود که سال 2006 تولید شد (و از سیمای جمهوری اسلامی هم قبل از این پخش شده)‌ یکی از کارهای این فیلمنامه‌نویس مطرح تلویزیونی است.

3 کارگردان برای یک مجموعه

روبرتو بانگورا کارگردان اصلی 55 درجه شمالی، ساخت 4 اپیزود آن را عهده‌دار بوده است و 5 فیلمساز دیگر تلویزیونی هریک کارگردان 2 اپیزود دیگر مجموعه هستند. بانگورا برخلاف نام ایتالیایی خود اصلیتی انگلیسی دارد و با آشنایی خوبی که از جامعه انگلستان دارد، مجموعه‌هایی را کارگردانی می‌کند که جزو آثار سطح بالای تلویزیونی این کشور اروپایی به شمار می‌روند. این کارگردان که در فاصله سال‌های 1998 تا 2009 مجموعه پربیننده درام «زخمی» را (در کنار چند کارگردان دیگر)‌ روی آنتن داشت، از سال 1995 در زمینه ساخت مجموعه‌های پرتحرک فعالیت داشته و 55 درجه شمالی یکی از بهترین کارهای او در این زمینه به شمار می‌رود.

بازیگران رنگین‌پوست معمولا با بی‌مهری تهیه‌کنندگان و برنامه‌سازان تلویزیونی روبه‌رو می‌شوند و اغلب نقش‌هایی به آنان پیشنهاد می‌شود که توسط بازیگران دیگر رد شده‌اند

این کارگردان در ارتباط با درام پلیسی 55 درجه شمالی می‌گوید: یکی از جذابیت‌های اصلی این مجموعه که باعث شد تا با آن همکاری کنم ناپیوستگی خط قصه اپیزودهای مختلف آن بود. برعکس برخی از درام‌های پلیسی که ماجراهای مربوط به یک قصه و حادثه در اپیزودهای مختلف آن را دنبال می‌کنند، 55 درجه شمالی چند شخصیت اصلی و محوری دارد که در هر قسمت با یک قصه و ماجرا سر و کار دارند. پرونده‌هایی که نیکی کول و همکارانش با آن روبه‌رو می‌شوند یکسری پرونده مستقل و متفاوت هستند که در پایان هر قسمت تمام می‌شوند و او در اپیزودهای بعدی با یک پرونده و ماجرای تازه روبه‌رو می‌شود. به این ترتیب، اگر تماشاگران مجموعه موفق به تماشای یکی از اپیزودهای آن در طول پخش نشوند، اصل ماجراها و حوادث را از دست نمی‌دهند. این روزها تولید مجموعه‌هایی رونق گرفته که یک خط پیوسته داستانی دارند و بیننده مجبور است هر قسمت آنها را با دقت دنبال کند. فکر می‌کنم جذابیت «55 درجه شمالی» در همین تنوع حوادث و اتفاقات آن باشد.

ابر قهرمان نیاز نیست

منتقدان تلویزیونی هم با تاکید بر همین نکته، صحبت از روان بودن قصه‌ها و ماجراهای مجموعه می‌کنند و آن را یک امتیاز بزرگ برای آن به حساب می‌آورند. به گفته آنها 55 درجه شمالی اگرچه در ذات خود یک درام پلیسی است، ولی جنبه‌های مختلف زندگی مردم عادی جامعه را مورد بحث و بررسی قرار می‌دهد و درباره آنهاصحبت می‌کند. به همین دلیل است که در دل مجموعه‌ای که حال و هوایی اکشن و ماجراجویانه دارد، صحبت از دوستی، محبت و حتی مشکلات خانوادگی و اجتماعی می‌شود. در عین حال، در این مجموعه تاکید ویژه‌ای بر اهمیت خانواده و روابط خانوادگی می‌شود و این چیزی است که بندرت می‌توان در یک کار تلویزیونی پلیسی سراغی از آن گرفت. موضوعاتی که در اپیزودهای مجموعه مطرح می‌شوند و نیکی کول را درگیر خود می‌کنند، موضوعات مهم (و برخی اوقات) پیچیده‌ای هستند که ضرورت یک بحث اجتماعی و روانکاوانه را مطرح می‌کنند. با عنایت به تمام این نکات است که باعث می‌شود تا منتقدان تلویزیونی از این مجموعه به عنوان اثری اسم ببرند که یک سروگردن بالاتر از دیگر مجموعه‌های درام پلیسی است.

اما شاید مهم‌ترین عامل تفاوت 55 درجه شمالی با مجموعه‌های مشابه در انتخاب بازیگر نقش اصلی آن باشد. شخصیت اصلی مجموعه با بازی دان گیلت یک شهروند سیاهپوست است و انتخاب یک پلیس رنگین‌پوست به عنوان شخصیت محوری قصه در یک مجموعه تلویزیونی، کاری جسارت‌آمیز است.

به ندرت این اتفاق می‌افتد که یک شخصیت رنگین‌پوست در یک مجموعه تلویزیونی نقش اول را به عهده بگیرد و این جور نقش‌ها معمولا به بازیگران سفیدپوستی ارائه می‌شود که از جذابیت‌های ظاهری هم برخوردار هستند. در صورتی که یک رنگین‌پوست نقش یک پلیس را به عهده بگیرد که در محور ماجراها قرار دارد، در کنار او یک مامور سفیدپوست هم می‌گذارند تا نقش وی پررنگ نشود و به صورت فرد اصلی ماجراها درنیاید. اما شخصیت نیکی کول به تنهایی در مرکز ماجراها حضور دارد و حرف اصلی او را در ارتباط با پیشبرد قصه این روزها می‌زند. این در حالی است که بازیگر این نقش دان گیلت، چهره‌ای بسیار معمولی ـ و تا حدی معصوم ـ دارد و اصلا نمی‌توان به او لقب یک سوپراستار را داد.

تیموتی پراگر، خالق اصلی قصه مجموعه می‌گوید: این انتخاب عمدی بوده و از روز اول قرار بر این بود که شخصیت نیکی کول رنگین‌پوست باشد و بازیگری نقش او را بازی کند که خالی از جذابیت‌های ظاهری باشد. به گفته او این مجموعه در ذات خود حال و هوایی واقعگرا دارد. شما می‌بینید که به افشاگری درباره فساد موجود در دستگاه پلیس می‌پردازد و تلاش دارد تا ناهنجاری‌های اجتماعی مثل دزدی، خشونت، قتل، اعتیاد و امثال آن را به تصویر بکشد و درباره‌شان بحث‌های روانکاوانه کند. در چنین اوضاع و احوالی، قصه مجموعه به یک ابرقهرمان خوش‌چهره نیاز ندارد که با شیرین‌کاری‌های خود لبخند بر لب تماشاچی بیاورد تا برایش دست زده شود. شخصیت اصلی مجموعه یک آدم معمولی است که مشکلات خاص خودش را دارد و باید آنها را نیز حل کند. انتخاب یک رنگین‌پوست برای این نقش، لایه‌های اجتماعی و درونی قصه مجموعه را بیشتر می‌کند و به صورتی غیرمستقیم و نامحسوس درباره مسائل نژادی و تبعیض پنهانی صحبت می‌کند که در این رابطه در جامعه انگلیس وجود دارد.

پلیس رنگین‌پوست

منتقدان تلویزیونی، دان گیلت را یکی از بهترین بازیگران معاصر رسانه تلویزیون کشور انگلستان می‌دانند که با بازی‌های زیرپوستی خود، توانایی ظاهر شدن در نقش‌ها و شخصیت‌های متعدد را دارد. این بازیگر از سال 1993 تا به حال بازیگر تعدادی از موفق‌ترین و پربیننده‌ترین مجموعه‌های تلویزیونی بوده و فیلمسازان و منتقدان به یک اندازه او و بازی‌هایش را دوست دارند. از کارهای مطرح او می‌توان به پزشکان، دکتر هو و ایستندرها ‌اشاره کرد.

گیلت از معدود بازیگران موفق تلویزیونی است که به جای نقش‌های اول، به دنبال نقش‌های خوب می‌گردد و وحشتی از آن ندارد که در مجموعه‌ای در نقش‌های مکمل ایفای نقش کند. به همین دلیل است که در مجموعه تازه‌اش ایستندرها در نقش یک قاتل ظاهر شده است. او می‌گوید: «وقتی فیلمنامه‌ای را مطالعه می‌کنم نه مقدار نقش برایم اهمیت دارد و نه مثبت یا منفی بودن آن. برایم قدرت و اهمیت نقش مهم است و به این نکته فکر می‌کنم که چقدر می‌تواند روی مخاطب خود تاثیر بگذارد و در ذهن او باقی بماند. نقش نیکی کول از چند نظر واجد اهمیت بود. او مامور وظیفه‌شناسی است که رنگ پوستش سیاه است و هیچ‌یک از قهرمان بازی‌های پلیس‌های سفیدپوستی مثل جک باوئر را در مجموعه 24 نمی‌کند. خود مجموعه هم حال و هوایی درام و خانوادگی داشت و تاکید آن بر روی اکشن و ماجراجویی کمتر بود. مجموعه‌ای با این مشخصات، از آن دسته کارهایی است که هر بازیگر تلویزیونی به دنبال آن است و دوست دارد آن را جلوی دوربین بازی کند. بازیگران رنگین‌پوست معمولا با بی‌مهری تهیه‌کنندگان و برنامه‌سازان تلویزیونی روبه‌رو می‌شوند و اغلب نقش‌هایی به آنان پیشنهاد می‌شود که توسط بازیگران دیگر رد شده‌اند. به همین دلیل، کار ما بازیگران سیاهپوست کمی مشکل است و هنگام کار باید در نوع انتخاب‌هایی که انجام می‌دهیم، دقت کافی کنیم.»

TV‌GUID / مترجم: کیکاووس زیاری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها