در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
ایشان 25 سال پیش نیز در سخنرانی خود مطرح کردند فقه شیعه، فقه مظلومی است، لذا باید در جهت تئوریزه کردن فقه حکومتی گام برداشت.
روزنامه جامجم در راستای رسالت رسانهای خود بنا دارد در گفتوگو با کارشناسان این عرصه موضوع را پیگیری کند. در نخستین گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین محسن غرویان، از استادان شهیر حوزه و عضو هیات علمی جامعهالمصطفی(ص) العالمیه به بررسی این موضوع پرداختیم که اکنون از نظر شما میگذرد.
برای ورود به بحث لازم است تعریفی اجمالی از فقه ارائه دهید. فقه چه دانشی است و حدود و ثغور آن چیست و به چه مسائلی میپردازد؟
برای فقه تعاریف مختلفی گفتهاند که بعضی از آنها فنی و عبارتهای آن به زبان عربی است که در این مجال مطرح نمیکنم، اما برخی معتقدند فقه دانشی است که حلال و حرام را برای ما مشخص میکند. بعضی دیگر میگویند فقه دانشی است که جایز و غیرجایز را برای ما مشخص میکند، برخی هم معتقدند فقه آن دانشی است که تکالیف ما را مشخص میکند. همه اینها به نظر بنده درست است و هر کدام، از یک وجهی تعریف علم فقه هستند.
برخی میگویند فقه احکام خمسه تکلیفیه را برای ما بیان میکند که همان واجب، حرام، مستحب، مکروه و مباح است. اینها تعاریف مختلفی است که در کتابهای فقهی و اصولی ما در حوزه آمده و برای طلاب تدریس میشود. اما به طور خلاصه فقه دانشی است که دستورات شریعت را در مورد رفتارهای ما و اشیایی که با آن سرو کار داریم، مشخص میکند و بیان میدارد شریعت چه دستوری و چه حکمی دارد. به طور طبیعی رفتار یک انسان شریعتمدار براساس فقه شکل میگیرد و این که چه چیزی بپوشد، چه چیزی نپوشد، چه چیزی بخورد، چه چیزی را نخورد، چگونه رفتار کند، چه حقوقی بر گردنش است، چه تکالیفی در مورد دیگران دارد و... این مباحث در دایره فقه قرار میگیرند و هیچ چیزی نیست که از حکم فقهی بیرون باشد.
اسلام دینی است که از بدو پیدایش با تشکیل حکومت همراه بوده و پیامبر اسلام(ص) و بعضی ائمه(ع) به این کار اقدام کرده بودند. آیا در آن زمان مسائل فقه حکومتی وجود داشته است؟
اکثر موضوعاتی که در حال حاضر ما با آنها سر و کار داریم، زمان پیامبر اسلام(ص)، ائمه(ع) و سایر خلفای صدر اسلام وجود داشته مانند خوردن انواع آبها، غذاها، ماهیها، پرندگان، خزندگان و... اینها چیزهایی است که مربوط به مأکولات و مشروبات میشود و آنچه انسان میخورد، مینوشد، لباسهایی که میپوشد، از میوهها و... در زمان صدر اسلام نیز بوده است و الان هم هست، البته یک سری مأکولات و مشروبات و موضوعات جدید در عصر ما پیدا شده که در آن عصر نبوده. بنابراین، مباحث فقهی و احکام فقه در صدر اسلام توسط پیامبر(ص) و ائمه(ع) مطرح بوده و موضوعاتی که در آن زمان بوده مورد توجه قرار گرفته و حکم فقهی در مورد آنها بیان شده، مثلا انواع معاملات، خرید و فروش، اجاره، مزایده، شرکت و امثال اینها مباحثش آمده و روایات در این زمینه بیان شده است، ولی در زمان ما برخی موضوعات جدید مطرح است که در آن زمان نبوده، مانند تجارت الکترونیکی، کاشت نطفه در رحم زن اجنبی، شبیهسازی، مشاهده تصویر زن اجنبی در تلویزیون و... اینها موضوعاتی هستند که اکنون مطرح است ولی در آن زمان نبوده، فقه در تمام این موضوعات نظر داشته و دارد و چون موضوعات جدید در زمان ما مطرح است، دایره فقه گستردهتر شده است. فقها باید حکم موضوعات جدید را از روایات و آیاتی که در مورد موضوعات صدر اسلام و زمان پیامبر(ص) و ائمه(ع) بیان شده، استنباط کنند و اجتهاد به همین معناست و عقل نیز یکی از منابع بسیار مهم برای بیان احکام در این موضوعات جدید است.
اگر بخواهیم فقه شیعه را با فقه دیگر فرق اسلامی یا حتی دیگر ادیان مقایسه بکنیم، جایگاه فقه شیعه کجاست؟
تفات عمده فقه شیعه با فقه اهل سنت در استفاده از منبع عقل است، یعنی فقه شیعه به عقل و منبعیت و مرجعیت آن بسیار بها داده و میدهد، اما اهل سنت خیلی به عقل و عقلانیت بها نمیدهند و آنها بیشتر به ظواهر اخبار، آن هم اخبار نبوی و ظواهر آیات توجه میکنند، اما فقه شیعه به خاطر استفاده از عقل خیلی گستردهتر نظر میدهد، اما نسبت به سایر ادیان مانند مسیحیت و یهودیت، آنها خیلی ملزم به اخبار و گفتههای حضرت موسی(ع) و حضرت عیسی(ع) نیستند و مانند ما مجموعهای از اخبار و روایات را در اختیار ندارند که براساس آن بخواهند حکم صادر کنند، به هر حال آنها بیشتر بر اساس فهم بشری امروز خودشان بیشتر نظر میدهند.
آیا استفاده از عنصر عقل در فقه شیعه، به تنهایی تضمینکننده پویایی فقه شیعه است؟
پویایی یک مفهوم نسبی است، البته فقهای شیعه نیز همه یکسان نیستند. بعضی فقهای شیعه به عقل خیلی بها نمیدهند، اینها اخباری یا ظاهرگرا هستند و مسلک اخباری دارند و گاهی به اینها اهل حدیث میگویند و خیلی به عقل بها نمیدهند. اما برخی فقها بودند مانند وحید بهبهانی، شیخ انصاری، صاحب کفایه و در عصر اخیر مانند حضرت امام خمینی(ره) که به عقل و عقلانیت بسیار بها دادهاند. به طور مثال حوزه شمول فقه در دیدگاه امام خمینی(ره) بسیار وسیعتر از فقهای پیشین است، چون ایشان قائل به ولایت مطلقه فقیه میشوند و میفرمایند ولایت فقیه فلسفه فقه ماست، یعنی فقه در دست صاحب ولایت باشد تا متناسب با موضوعات جدید نظر دهد. اخیرا رهبر معظم انقلاب(حفظهالله) هم به همین نکته اشاره فرمودهاند که ولایت مطلقه به معنای انعطاف است، نه انحراف. منظور از انعطاف این است که ولی فقیه زمان، اخبار و آیات را در اختیار دارد، از عقل و اجماعات فقهای پیشین هم استفاده میکند، اقوال فقها را در نظر میگیرد و متناسب با موضوعات جدید مسالهای را به عنوان دیدگاه شرع و شریعت بیان میکند و این همان معنای انعطاف داشتن است. در واقع عنصر اصلی در این انعطاف، همان عقل و عقلانیت است.
با انقلاب اسلامی و تشکیل حکومت اسلامی نیاز به مباحث و مسائل جدید در فقه چقدر افزایش پیدا کرد؟ آیا نیاز فعلی به طرح مباحث جدید صرفا به اقتضای تشکیل حکومت اسلامی است.
این امر به نگاه و دیدگاه ما برمیگردد؛ یعنی بعضی فقه را فقط ناظر به مسائل فردی و عبادی میدانند، اما بعضی فقها، فقه را گسترش میدهند. دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب(دامت برکاته) این است که فقه هم مسائل فردی و هم مسائل سیاسی و اجتماعی دارد و اصولا اگر بخواهیم ریشهایتر نگاه کنیم باید ببینیم آیا دین برای مسائل فردی مانند نماز، روزه و... آمده یا دین آمده برای تمشیت همه امور بشر که چه مسائل فردی و عبادی و چه مسائل اجتماعی باشد. در فقه شیعه میبینیم بسیاری از ابواب فقهی ما مسائل اجتماعی است مانند انواع معاملات، داد و ستدها، تجارتها، بیع، اجاره، مضاربه، مشارکت و...، همچنین بسیاری از ابواب مربوط به رفتارهای جمعی انسانهاست مانند ازدواج، طلاق، قضا، قصاص، دیه، اقامه حدود، تعزیرات و... که همه ناظر به رفتارهای جمعی انسانهاست، بنابراین با این نگاه فقه محدود به امور فردی نمیشود و مسائل سیاسی و اجتماعی را نیز شامل میشود و یکی از مهمترین مسائل اجتماعی حکومت است، یعنی چه کسی باید در جامعه حاکم باشد و چه کسی حدود را اجرا کند، اقامه حدود کند، چه کسی باید نماز عید فطر، جمعه و جماعت را اقامه کند، مدیریت آن در دست چه کسی باشد و همه این امور باید در اختیار و مدیریت یک فقیه جامعالشرایط باشد.
به نظر شما برای اجرایی شدن مباحث مستحدثه فقه و همچنین فقه حکومتی در حوزه چه باید کرد؟
غرویان: اکنون در حوزه به صورت گسترده کرسیهای نظریهپردازی فقه وجود ندارند. این مساله باید گسترش پیدا کند. گاهی در موسسات و انجمنهای علمی این مباحث مطرح میشود ولی در فضای غالب حوزه وجود ندارد چون این بحث درست مدیریت نمیشود
در مورد اجرایی شدن فقه حکومتی از سوی حوزهها باید چند کار انجام شود. قدم اول این است که مرکز مدیریت حوزه به طور رسمی اعلام کند در حوزه برای نمونه 20 کلاس درس در باب فقهالحکومه و فقه سیاسی برگزار میشود و مکان برگزاری اعلام شود و طلبهها بدانند و در رسانهها منعکس شود تا این کلاسها حمایت شوند. راه دیگر این است که ما متنهای درسی را تنظیم کنیم. یعنی به نظر من حوزه باید این کار را انجام دهد که متن درسی حکومت اسلامی، متن درسی در بحث ولایت فقیه و... مشخص باشد و از سال اول برای طلبهها تدریس شود ( البته در سال اول به صورت ابتدایی برای طلبه تدریس شود تا به مرور درسها عمیقتر شود) تا ذهن طلبه سیاسی و اجتماعی پرورش پیدا کند، نه اینکه فکر کند فقه همین مباحث صوم و صلاه و... است. فکر طلبه به مرور در حوزه شکل میگیرد و این شکلگیری بستگی به استادانی دارد که تدریس میکنند و کتابهایی است که مطالعه و مباحثه میکنند. بنابراین باید ذهن طلبه از همان ابتدا به سمت مسائل حکومتی و سیاسی و اجتماعی سوق داده شود. اگر این کار انجام شود به نظرم اساسیترین کار است، چون در حوزه هم استاد و هم شاگرد دنبال متن حرکت میکنند، متن درسی هرچه باشد استاد و شاگرد هر دو دنبال آن حرکت میکنند. استاد، متن را تدریس میکند و شاگرد آن را میخواند و امتحان میدهد. پس مهمترین کار تنظیم متون درسی است که باید در زمینه اندیشه سیاسی و فقه سیاسی و حکومتی صورت گیرد.
کرسیهای آزاداندیشی فقه در رسیدن به این هدف تا چه اندازه میتوانند یاری بخش باشند؟
اکنون در حوزه به صورت گسترده کرسیهای نظریهپردازی و آزاداندیشی فقه وجود ندارند. این امر باید گسترش پیدا کند. گاهی در موسسات و انجمنهای علمی این مباحث مطرح میشود، ولی در فضای غالب حوزه وجود ندارد، چون حمایتی در این خصوص صورت نمیگیرد و این بحث درست مدیریت نمیشود. منظور از کرسیهای نظریهپردازی و آزاداندیشی این است افرادی که اشکال، شبهه و سوالی دارند، بیایند و آزادانه حرف خود را مطرح کنند و منطقی نیز جواب بشنوند و این امر در حوزه کم است و برای این مهم فضا در حوزه ایجاد نشده یا خیلی اندک ایجاد شده است. منظور رهبر معظم انقلاب در این خصوص این است که سوالات و شبهات جدید مطرح شود، بویژه شبهات و سوالات کلامی که مبنای بحث ولایت فقیه است. اینها باید مطرح شود و استادان مختلف با ذوق و سلیقههای مختلف نظرشان را اظهار کنند.
موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در اجرای منویات رهبری 2 کلاس فقه حکومتی برگزار میکند که آیتالله مومن و آیتالله خاتمی تدریس آنها را به عهده دارند. آیا چنین فعالیت هایی را مناسب و کافی میدانید؟
به نظرم موسسه امام خمینی(ره) کار خوبی کرده که این کلاسها را برگزار کرده ولی چرا فقط در آن محدوده، چرا در کل حوزه نباشد. چرا استادان متعدد دیگری که آنها هم بحث ولایت فقیه را تدریس میکنند و کتاب دارند و مقاله نوشتند باید در جاهای دیگر در کل حوزه و مدرسه فیضیه و دارالشفاء دعوت شوند و دیدگاههای خود را مطرح بکنند تا بحثها فقط در یک فضای محدود و با یک ذائقه و سلیقه سیاسی خاص نباشد. منظور رهبر معظم انقلاب این است که استادان و افراد با گرایشهای مختلف سیاسی و جناحی بتوانند حرفهای خود را مطرح کنند و یک فضای گفتمان ایجاد شود و این هم در گروهبندیهای سیاسی و با سلیقه خاص سیاسی نباید محدود شود. باید وسیعتر از این باشد و به نظرم مد نظر رهبری هم همین است.
به نظر شما آیا این نیاز احساس میشود که هیات و گروهی در مدیریت حوزه وجود داشته باشد که نیازهای روز را بررسی، دستهبندی و گروهبندی کند تا گروههای مختلف به آنها پاسخ دهند؟
هر مرکز علمی از قبیل دانشگاه و حوزه در سراسر دنیا یک سری کارشناس دارد که اینها را رصد میکنند. موضوعات، مسائل جدید و نیازهای جدید علمی و فرهنگی را سنجش و شناسایی و براساس آنها مدیریت میکنند، متن درسی آماده میکنند، موضوع کلاسها را اعلام و استاد را شناسایی و از او دعوت میکنند تا طلبهها و دانشجویان را به سمت زمینه جدید سوق دهند. این کار نیز باید در سطح وسیع به طور رسمی در حوزه انجام شود. در حال حاضر شناسایی موضوعات جدید توسط هر استادی خود به تنهایی شکل میگیرد، آن هم نه همه استادان. برخی استادان سعی دارند. موضوعات جدید را مطرح کنند، مانند مسائل هرمنوتیک. همه استادان این توانایی را ندارند. حوزه باید استادانی را که در این زمینهها و موضوعات جدید چه در فقه، اصول، فلسفه، کلام و... آشنایی دارند، شناسایی کند و به آنها کلاس درس بدهد تا این بحثها را مطرح کنند و طلبههای جوان با مباحث روز آشنا شوند.
اکنون در حوزههای علمیه در مباحث جدیدی مانند فقهالحکومه، فقهالسیاسه، بحث ولایت فقیه، اندیشه سیاسی اسلام، اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) و... چند کلاس درس وجود دارد؟ شما اطلاع دارید؟
تا آن اندازه که بنده اطلاع دارم تعداد کلاسهای این مباحث از عدد انگشتان دست تجاوز نمیکند، یعنی پنج شش کلاس بیشتر نیست. در حال حاضر برنامه درسی حوزه اعلام شده و استادان و مدرسها و موضوعات مشخص شده است. در مرحله سطح اگر دقت کنیم اکثرا مباحث گذشته فقه و اصول است که اگرچه باید وجود داشته باشد، ولی به این نسبت که اکنون رسائل، کفایه، مکاسب، حلقاتالاصول شهید صدر، بدایه و نهایه و... است، باید به همین نسبت برای طلبهها یک سری مباحث جدید نیز مطرح شود و لازم است برای آنها متون درسی هم وجود داشته باشد. در مورد دیدگاه فقهی حضرت امام خمینی(ره) یا در ارتباط با ولایت فقیه و... احتیاج به تنظیم متن و تشکیل کلاس وجود دارد که اکنون نسبت آن خیلی اندک و کم است. اگر از درسهای خارج هم آمار بگیرید یا سوال کنید، متوجه میشوید بیشتر مباحث، فقه فردی و فقه عبادی است و مباحث فقه سیاسی بسیار کم است.
سید حسین امامی
جامجم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر